راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

فرقه دمکرات آذربایجان ایران
خیانت به انقلاب
جاده را برای حمله
به ایران صاف کرده

 

 در پی حوادثی که در منطقه می گذرد و بدنبال به خاک و خون کشیدن کشور لیبی توسط  کشورهای عضو ناتو به رهبری آمریکا، تهدید و فشار کشورهای غربی، عربی و اسرائیل علیه کشورمان شدت گرفته است. گزارش یوکیا آمانو رئیس آژانس بین المللی اتمی، که مدعی است جمهوری اسلامی، اهداف تولید سلاح اتمی را پیگیری می کند، پروندۀ  نقض حقوق بشر در ایران و پروندۀ ترور سفیر عربستان سعودی توسط سپاه قدس،  دست مایۀ چنین تهدیداتی قرار گرفته است. اسرائیل بی پرده خواهان حمله به تاسیسات نظامی ایران شده است. این تهدیدات از سوی برخی از کشورهای غربی و عربی مورد حمایت قرار گرفته است. گرچه جمهوری اسلامی هیچیک از این اتهامات را نپذیرفته و آنها را ساخته و پرداختۀ غرب می داند و بشدت مورد تکذیب قرار داده، و بیشتر یک بلوف سیاسی ـ تبلیغاتی برای امتیاز گیری می داند.( روزنامه کیهان که نزدیکترین ارتباط را با بیت رهبری دارد، تهدیدات غرب را به خاطر آن میداند که میخواهد "سر میز مذاکره از جمهوری اسلامی امتیاز بگیرد"). اما تحرکات دیپلماتیک دست اندر کاران حکومتی در روزهای اخیر، نشان میدهد، که تهدیدات غرب فراتر از گرفتن امتیاز سر میز مذاکره است. سفرهای پیاپی صالحی وزیر امور خارجه به کشورهای همجوار، سفر مسعود بارزانی به ایران و دیدار وِیژه اش با خامنه ای نیز در این راستا دیده می شود. مفسران سیاسی سفر مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق به ایران و نشست او را با خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و ادامۀ سفرش به ترکیه و ژنو را در این چارچوب ارزیابی می کنند. بی جهت نیست که هم غرب و هم جمهوری اسلامی قبل از انتشار گزارش سازمان بین المللی  انرژی اتمی، نسبت به آن واکنش نشان داده اند.

روزنامۀ کیهان حسین شریعتمداری  تهدیدات غرب را نشان ازگسترش نفوذ معنوی جمهوری اسلامی در منطقه می داند ومی نویسد: " گسترش نفوذ معنوی ایران در صحنۀ منطقه ای  تبدیل شدن ایران به قطب اصلی منطقه که ملت های مسلمان بارها اعلام کرده اند که از ایران الگو می گیرند تا آمریکایی ها و یکی، دو کشور همپیمان او بر گزینۀ نظامی علیه ایران اسلامی مانور دهند بدان امید که این اهرم سخت و پرفشار کارگر بیفتد و ایران را وادار به مذاکره نمایند". سر مقاله نویس روزنامه کیهان سپس نتیجه می گیرد، که " تمام تحرکات و تلاش غربی ها و صهیونیست ها از طرح حملۀ نظامی علیه ایران یک عملیات روانی است  برای گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره و این به خاطر این است تا از عمق استراتزیک ایران بکاهد. اما آنچه که این آرزوی آمریکایی ها و صهیونیست ها را بر باد خواهد داد پختگی جمهوری اسلامی است که در تمامی دهه های گذشته در رویارویی با آنها آبدیده شده و اکنون نیز دست غربی ها در این جنجال سازی حملۀ نظامی خوانده است." (سه شنبه 17 آبان 1390)  

اما روزنامه ابتکار از زاویۀ کاملا متفاوتی با روزنامۀ کیهان به ماجرا نگاه می کند واز جمله می نویسد: " از پشت مرزها اصلا خبرهای خوشی به گوش نمی رسد و همۀ شواهد از حداکثری شدن فشار و هجمه هایی که بی سابقه ترین تحریم ها و پیچیده ترین تهدیدها را در خود دارد. تحریم هایی همچون بانک مرکزی و فروش نفت و تهدیدهایی مانند آماده شدن برای حمله به تاسیسات هسته ای کشور. اما با این همه، این گونه ائتلاف های کشورهای غربی وعربی برای به انزوا کشاندن تهران اتفاق تازه ای نیست و در دهه های شصت و هفتاد نیز به بهانه های این چنینی فشار هایی در اشل های کوچکتر یا بزرگتر بر جمهوری اسلامی وارد شده است... اما یکی از تفاوت های اساسی وضعیت کنونی با تجارب مشابه سالهای گذشته، اوضاع داخلی کشور است. اگر ایران در دهه شصت، بر فشارهای بین المللی و جنگ تحمیلی هشت ساله فایق آمد، اصلی ترین دلیل آن، از یک سو انسجام داخلی و وحدت کلمه در میان اقشار مختلف مردم، به عنوان ملت و امتی واحد بود و از طرفی دیگر اتحاد و همدلی نخبگان سیاسی و اقتصادی و همسویی نظرگاه ها و حداقلی بودن اختلاف نظرهای سیاسی و... این روزها هر خبر داخلی که به خبرگزاری ها  و بر تارک صفحۀ اول روزنامه ها  راه می یابد نشانه هایی از تفرقه و اختلاف میان مردان قدرت را یدک می کشد".

واقعیت آن است که حاکمان جمهوری اسلامی با فاصله گرفتن از اهداف انقلاب که نقطۀ آغازین آن با تداوم بیهودۀ جنگ ویرانگر ایران و عراق پس از بیرون راندن نیروی متجاوز از خاک کشور شروع و به سرکوب خونین احزاب و سازمان های صنفی وسیاسی مدافع انقلاب منجر شد، سپس با خودداری از اجرای  خواسته های بر آمده از انقلاب ادامه یافت، عملا در مقابل مردم به جان آمده از استبداد سلطنتی قرار گرفت. امروز با حاکمیتی روبرو هستیم که سراسر کارنامه اش مملو از سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام، نادیده گرفتن حقوق زنان، اقوام وملیت ها و تقلب و غارت ثروت کشور و تبدیل حاکمیت بر |آمده از انقلاب به استبداد فقاهتی و خلافتی دیده می شود. با چنین حاکمیتی بطور جد منافع ملی و تمامیت ارضی کشور در خطر است. بیهوده نیست که استعمارگران دیروزی و طرفداران «آزادی، دمکراسی و حقوق بشر» امروزی چشم طمع به ثروت و خاک ایران دوخته اند و تمامیت ارضی ایران را تهدید می کنند.

نیروهای جنگ طلب در آمریکا و اروپا قصد دارند به نام دفاع از «حقوق بشر، آزادی و دمکراسی» آتش جنگ را در منطقۀ خاورمیانه هرچه بیشتر شعله ور کنند و به ایران بکشانند. از سویی دیگر گروهی از رهبران حاکم بر کشور نیز به بهانۀ «دفاع از کشور و منافع ملی» بر شیپور جنگ می دمند، تا بلکه در سایۀ جنگ بتوانند، نا رضایتی روز افزون مردم را سرکوب و حاکمیتی یک دست تر ایجاد کنند. مردم انقلابی و استبداد زده ایران، همانطور که در کودتای انتخاباتی سال ٨٨ نشان دادند بر آنند، که خود سرنوشت خویش را تعیین کنند و قطعأ  مخالف هر نوع دخالت نظامی خارجی و همچنین علیه جنگ افروزان داخلی هستند. 

نیروهای آزادیخواه ایران باید دوشادوش هم وطنانشان  بر علیه جنگ افروزان هم صدا شوند. و در یک  صف متحد صدای اعتراض مردم را بر علیه جنگ افروزان خارجی و داخلی به گوش تمام ملل و سازمانهای بین المللی جهان برسانند.

 

 

 

                                راه توده  340        23  آبان ماه  1390

 

بازگشت