بسیاری از نیروهای داخلی و خارجی، از جمله بنیادگرایان اسلامی،
میخواستند انقلاب مصر را بدزدند، اما ما به آنها اجازه
ندادیم.
حمایت ارتش از انقلاب به برکناری مبارک کمک کرد. البته در حال
حاضر فقط رأس رژیم کنار رفته است، ولی بدنه رژیم هنوز وجود
دارد.
در ارتش باید تفاوت قائل شویم بین نسل جوان که با ما هستند و
افسران بالا که با مبارک بودند و هستند. درست مثل
اخوانالمسلمین که رهبرانشان بسیار ارتجاعی اند و زنستیز و
مسیحیستیز، اما نسل جوانتر آنها نیز با ما هستند. بنابراین
باید بین نسلها تفاوت قائل شویم. در دوران سادات من در زندان
بودم. چون او و همسرش با نوشته های من موافق نبودند. و در واقع
هر دوی آنها، یعنی همسران مبارک و سادات، در برابر زنان
ایستاده بودند، با حقوق زنان در مصر مخالف بودند.
آنها در زندانی شدن من، در تبعید من و در همه چیزها نقش
داشتند. آنها انجمنهای ما از جمله "اتحادیه زنان مصر" را
ممنوع کردند، چون خواهان تشکیل شورای دولتی زنان و تفرقه زنان
بودند. میخواستند تفرقه بیاندازند و حکومت کنند.
رژیمهای سادات و مبارک فاجعه آفریدند، نه تنها در زمینه
اقتصاد و استقلال سیاسی مصر بلکه در تمام زمینه های دیگر.
آنها باعث شکلگیری بنیادگرایی اسلامی و مسیحی شدند. آنها
جنبشهای زنان و مردان را تجزیه کردند. آنها کشور را به فساد
کشاندند.
با انقلاب 25 ژانویه ما انتظار داشتیم که آزادی بیان بیشتری
به دست بیاوریم، اما چنین نشد. هنوز حرفهای امثال من سانسور
میشود. من اجازه ندارم در تلویزیون دولتی مصر صحبت کنم.
نمیتوانم در روزنامه بزرگ الاهرام مقاله بنویسم. مقالاتم را
برای روزنامههای کوچک اپوزیسیون مینویسم. در تلویزیونهای
خارجی یا عربی ظاهر میشوم، اما نه در تلویزیون دولتی مصری.
چرا؟ چون همان طور که گفتم فقط رأس رژیم رفته است و بدنه رژیم
هنوز سر جای خودش باقی است، از جمله رسانهها. افرادی که
رسانهها را اداره میکنند و کنترل رسانههای مصری را در دست
دارند، آدمهای مبارک هستند.
من همیشه امیدوارم. حتا وقتی که در زندان بودم همیشه امیدوارم
بودم و میگفتم که سادات خواهد رفت. الان هم می گویم رژیم
کنونی مصر نیز خواهد رفت و ارتش مجبور میشود از مردم تبعیت
کند. انقلاب پیروز خواهد شد، چون ما میلیونها نفریم که متحد
شدهایم. (خلاصه شده از شهرزادنیوز)
|