راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کودتا و ضد کودتا
در سرازیری شکست و سربالائی پیروزی

از آخرین پیام موسوی پیش از حبس خانگی: « جنبش شما ازدو سو مورد تهاجم قرار گرفته است. از یک سو اقتدار گرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بین المللی برای پی گرفتن مطامع خود.»

 

از غروب کودتای 22 خرداد تا لحظه کنونی که حکومت و جنبش مردم در آن قرار دارند، به همان اندازه که جنبش مردم انسجام، حضور و زنده بودن خود را در مقاطع مختلف – از جمله راهپیمائی سکوت دیروز بمناسبت دومین سالگرد این کودتا- نشان داده، نیروی کودتا فروپاشی انسجام اولیه و کم نفس شدن خود را در مقاطع مختلف به نمایش گذاشته است. بخش عمده و قطعی اختلافاتی که در صفوف کودتاچی ها نمایان شده، ناشی از همین دو مسیری است که کودتا و ضد کودتا طی کرده اند.

این که حکومت همچنان به نمایش قدرت نظامی در خیابان ها دست می زند، این که اوباش را بیشتر جلو کشیده و گره خود را به آنها محکم تر می کند و یا از کوچکترین عقب نشینی در زندان ها به همان اندازه وحشت دارد که از عقب نشینی در برابر مردم در خیابان ها و یا از  سست کردن بندهای سانسور بر مطبوعات همان اندازه وحشت دارد که از گشودن درهای زندان ها همه ناشی از همین فروپاشی در صفوف کودتا و ادامه انسجام و آگاهی بیشتر در صفوف جنبش است.

در چنین شرایطی است که هر حادثه و جنایتی تازه، بند دل حاکمیت را پاره تر می کند. در گذشت مهندس عزت الله سحابی و قتل خانم هاله سحابی و اکنون مرگ هدی صابر بر اثر اعتصاب غذای اعتراضی در زندان از جمله این حوادث و رویدادها هستند.

انسجام از هم پاشیده کودتاچی ها، اکنون به چنگ و دندان نشان دادن دولت و بیت رهبری و مجلس و شورای نگهبان، نمایندگان رهبر در سپاه و ... به یکدیگر کشیده و تردید نیست که در صفوف فرماندهان نیز، علیرغم همه تلاشی که برای جلوگیری از علنی شدن آن می شود وضع به همین منوال است. همه آنها می دانند که اتوبوس کودتا در سرازیری دره سقوط سرعت گرفته است و طبیعی است که هر کدام سعی کنند از این اتوبوس خود را به امید نجات به بیرون پرتاب کنند. این که پس از دو سال، هنوز می کوشند سر جنبش سبز را به بیرون از کشور و به محافل خارجی وصل کنند نیز نشانه دیگری برای حفظ روحیه در صفوف خودی های کودتاچی است، والا چشم و گوش مردم از این ادعاها پر است. مضحکه "مدحی" آخرین نمونه از این تلاش است. تلاش و کوششی که درعمل در خدمت امریکا و همان محافلی است که کودتاچی ها مردم را از آنها می ترسانند!

بزرگترین برگ برنده جنبش کنونی آنست که رهبری آن در داخل کشور است و برگ برنده برای حفظ وحدت ملی در بحرانی ترین شرایطی که کشور در آن بسر می برد، همین امر، یعنی حضور و وجود رهبری مورد اعتماد مردم در داخل کشور است. دست های آلوده به کودتا و توطئه و عناصر نفوذی قدرت های بزرگ جهانی در صفوف آنها، می کوشند این برگ برنده را نیز بسوزانند. هیچکس نمی تواند منکر بحران مشروعیت، نارضائی وسیع مردم، بحران سیاسی و اقتصادی و حتی مذهبی در ایران بشود. بر این امر همانقدر که مردم و حاکمیت آگاهی دارند، قدرت های بزرگ جهانی نیز آگاهی دارند. بنابراین، بحران و جنبش فاقد رهبری مورد اعتماد و وثوق مردم در داخل کشور و از درون نظام، عملا یعنی تلاش برای سپردن رهبری جنبش به محافل متمایل به قدرت های بزرگ جهانی. کوشش بسیاری از محافل و شخصیت های مخالف انقلاب 57 و جمهوری اسلامی نیز روی همین انتقال رهبری جنبش از داخل به خارج از کشور متمرکز است. آلترناتیو و جانشین برای این رهبری می‌سازند و قدرت های خارجی و در راس آنها امریکا نیز در انتظار پایان کار رهبری جنبش در داخل کشور است. آنها می کوشند تا همین محافل را روی موج سوار کرده و تبدیل به رهبران جنبشی که حتی با نابودی و کشتار رهبران داخل کشور آن نیز ادامه خواهد یافت و حتی در حد جنگ داخلی تشدید خواهد شد بنشانند. حاکمیتی که دروحشت پاشیدگی انسجام درونی و محاصره جنبش از بیرون قرار دارد، به جای درک و قبول این شرایط و تن سپردن به راه حلی ملی، با ادامه جنایت و تلاش برای وابسته نشان دادن جنبش به خارج کشور؛ آب به همین آسیاب می ریزد. گره ماجرا در اینجاست! گرهی که امریکا و تمام قدرت های جهانی در انتظار پایان کار رهبری جنبش در داخل کشور اند تا آن را در خارج از کشور و بدست خویش باز کنند. درک مسئله ای بدین سادگی دشوار است؟ بنظر ما "خیر"! اما وحشت از عقب نشینی در برابر مردم موجب قبول نکردن این واقعیت و ادامه راهی شده که بنظر ما محافل نفوذی امریکا و غرب در داخل حاکمیت کودتا مشوق آن هستند.

وقایع سوریه که الگوبرداری شده از روش سرکوبگرانه کودتاچی های 22 خرداد و نتیجه ای که اکنون در سازمان ملل می خواهند از آن بگیرند، باندازه کافی گویای آنچه که درانتظار ایران و جمهوری اسلامی است و برای آن طرح و نقشه دارند، نیست؟

براساس این استدلال است که ما این جمله از آخرین پیام کوتاه میرحسین موسوی، پیش از زندان خانگی یکی از دقیق ترین و کوتاه ترین فرمولبندی ها از مسیری می دانیم که حاکمیت و امریکا و دیگر قدرت های خارجی طی می کنند:

« جنبش شما ازدو سو مورد تهاجم قرار گرفته است. از یک سو اقتدار گرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بین المللی برای پی گرفتن مطامع خود.»

 

 

 

                                راه توده  319        23 خرداد ماه  1390

 

بازگشت