راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کدام روحانیت
می رود؟
کدام روحانیت
می ماند؟

 

دو سرمقاله راه توده در شماره های 302 و 303 که در آنها اشاره به توطئه حذف کامل روحانیت از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی شده بود، همچنان مورد بحث علاقمندان راه توده است و سئوال و پیام در این ارتباط برای ما ارسال می دارند. با آن که در هر دو سرمقاله با دقت این توطئه توضیح داده شده بود، اما عملکرد جمهوری اسلامی و روحانیت حاکم در ایران چنان است که به سدی در برابر شناخت عمیق این توطئه شده است.
ما در هر دو سرمقاله که لینک هر دو را در ادامه این مطلب قرار میدهیم تا بار دیگر آنها را با دقت بخوانید، توطئه را اینگونه توضیح دادیم:
تئوری پردازان دولت کودتائی احمدی نژاد، با آگاهی از فضای عمومی کشور و بویژه نسل جوان و به جان آمده از سرکوب و خفقان حکومتی، می کوشد با حذف روحانیت روی این موج سوار شود. اما این حذف روحانیت چگونه پیش برده می شود؟ قربانی بزرگ این حذف کدام روحانیون هستند؟ چنین حذفی یک گام به جلوست یا چند گام به عقب؟ و...
بحث از اینجا آغاز می شود و بازشناسی توطئه نیز از همین روزنه ممکن و عملی است.
برای سوار شدن روی موجی که دربالا به آن اشاره کردیم، هر از چند گاهی یکی دو تن از افراد کلیدی دولت احمدی نژاد- از جمله رحیم مشاعی- و یا حتی خود احمدی نژاد، موضعی می گیرند که در مخالفت با آن روحانیون قشری حاکم و حامی همین دولت، علیه آن در نماز جمعه ها، مطبوعات و حتی صدا وسیما سخن می گویند. آن مواضعی که دولتی ها مطرح می کنند، از قبیل دفاع از موسیقی و یا رفتن زنان به مسابقات ورزشی و از این قبل مسائل است. و روحانیون حامی دولت علیه این مواضع دهان خود را پاره می کنند. روحانیونی از قماش علم الهدا در مشهد، مصباح یزدی در قم، جنتی و احمد خاتمی در تهران و فلان روحانی درون مجلس و یا عضو مجلس خبرگان و...
در این بازی زیرکانه، مردم هرچه بیشتر از روحانیتی که به مخالفت با این سخنان تبلیغاتی دولتی ها برمی خیزند نفرت پیدا می کنند. این درحالی است که کوچکترین اجازه ای به روحانیون غیر حکومتی و طرفدار جنبش مردم، از جمله روحانیونی مانند صانعی، بیات، طاهری اصفهان، میرداماد در قم و دهها نظیر آنها برای سخن گفتن نه درباره مسائل سیاسی و نه در باره مسائل اجتماعی و یا درباره همین مسائلی که دولتی ها مطرح می کنند و روحانیون حکومتی و مجاز علیه آن موضع می گیرند را نمی دهند.
بدین ترتیب است که افکار عمومی روز به روز بیشتر آماده استقبال از حذف روحانیت از صحنه حکومتی می شود، اما این حذف شامل همه روحانیون می شود. یعنی روحانیون اصلاح طلب، طرفدار جنبش سبز و روحانیون خواهان روشن شدن ذهن و روان روحانیون حوزه های دینی است.
در این توطئه و در این حذف، آنچه که بخش مهمی از جبهه اصلاحات و جنبش سبز است حذف می شود و مغز توطئه نیز در همینجاست. البته پس از این حذف؛ شماری از روحانیون قشری سلطنت بر حوزه های دینی را برقرار کرده و از حمایت مالی و سیاسی حاکمیت نیز برخوردار خواهد شد و به همان نقش همیشگی و تاریخی روحانیون قشری برای تخذیر توده مردم ادامه خواهد داد. در این بخش از توطئه، همین روحانیون به سمبل روحانیت تبدیل شده و با کنار گذاشته شدن از امور اجرائی؛ قداست را برای آنها فراهم خواهند کرد و از قدرت تخدیر آنها برای سرکوب و به انحراف کشیدن افکار عمومی توده مردم نیز استفاده خواهند کرد. این همان نقشه ایست که بصورت سنتی برای روحانیت شیعه قائل بوده اند و یکی از وجوه اختلاف و نزاع مذهبی آیت الله خمینی و هوادارانش با روحانیون قشری حوزه های مذهبی، از جمله انجمن حجتیه همین بوده است.
روحانیت ظاهرا از سیاست کنار می کشد و یا کنار گذاشته می شود، اما قدرت آن درکنار حکومت و دولت حفظ می شود. همان موقعیتی که در طول سلطنت قاجاریه داشتند.
ما پاسخ به دو سئوال از چند سئوال و پیامی که با مضامین زیر دریافت کرده بودیم را همان می دانیم که در بالا نوشتیم. اما دو سئوال و پیام:
1- اگر اين طور شود- حذف روحانیت- كه خيلي خوب است. شما جوري نوشته اید كه انگار خبر بدی است.
2- متاسفانه گروهی از اصلاح طلبان و اخیراً شما تصور کرده اید بیشتر روحانیون ایران اصولاً رژیم ایران را اسلامی می دانند، حال اگرما برای محکوم کردن این رژیم، آنرا دیکتاتوری مذهبی بنامیم به نوعی اسلامی بودن آنرا تایید کرده ایم. و راه رابرای امثال مشایی باز می کند که فردا از موضع ناسیونالیزم و مخالفت با آیت الله ها، حکومت استبدادی را نجات دهند.

شماره 302 را از اینجا و شماره 303 را از اینجا دوباره بخوانید.

راه توده 306 9 اسفند ماه 1389
 

بازگشت