راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"لجنه" نام مستعار

شورائی کردن اختیارات رهبر

 
 

حجت احمد الاسلام سالک اکنون هم نماینده اصفهان در مجلس نهم است و هم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز. ابتدا نگاهی بیاندازیم به سوابق او، تا اعتبار آنچه که از زبان او مطرح شده مشخص شود.
اولین فرمانده سپاه در اصفهان، فرمانده بسیج در سالهای اول جنگ با عراق، فرمانده کمیته انقلاب، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه، نماینده ولی فقیه در سازمان حفاظت و اطلاعات کل سپاه.
ایشان با اشاره به طرح سئوال از احمدی نژاد در مجلس گفت: "در جلسه فراکسیون اصولگرایان مجلس دو راه حل مطرح شد. اول اینكه بزرگان قم و چهره‌هایی مانند آیت‌الله مهدوی‌كنی دور هم جمع شوند و مسائل نظام را در لجنه (شورا) محدودی در ارتباط با رهبری پیش ببرند. راه‌حل دوم اینكه تعدادی از نمایندگان مجلس كه از وزانت بیشتری برخوردار هستند دور هم جمع شوند و جلسات مشتركی را با رئیس‌جمهور داشته باشند."
وی سپس خبر داد که "پنج نفر از نمایندگان جلسات مشترك خود را با رئیس‌جمهور آغاز كرده‌اند و در این جلسات موضوعات اقتصادی مورد بحث قرار گرفته تا راه‌حلی برای این مسائل پیدا شود"
اگر سخنان سالک درست باشد، یعنی اینکه در حکومت دو راه حل برای معضل باند احمدی نژاد مطرح است. اول اینکه یک شورا یا بقول سالک "لجنه" ای از "بزرگان قوم" تشکیل شود که امور کشور را در ارتباط مستقیم با بیت رهبری بدست گیرند. و یا دوم اینکه مجلس نقش بیشتری پیدا کرده و در امور ریاست جمهوری مداخله بیشتر کند. ظاهرا طرح دوم با موافقت احمدی نژاد روبرو شده یا به وی تحمیل شده است.
طرح نخست چند مشکل دارد.
مشکل اول. اجرای آن تسلیم شدن به واقعیت بی کفایتی احمدی نژاد یعنی همان چیزی است که اکثریت مردم و اصلاح طلبان و هاشمی رفسنجانی بر آن تاکید داشتند و آقای خامنه ای دربرابرش مقاومت کرد و سرانجام با کودتا احمدی نژاد را تحمیل کرد. تشکیل "لجنه" در واقع نه تنهابه معنای بی کفایتی احمدی نژاد، بلکه بیش از آن به معنای بی لیاقتی و بی‌ بصیرتی رهبر نیز هست. و به همین دلیل می تواند حدس زد که رهبر خود با این طرح مخالفت کرده است.
مسئله دوم عبارتست از آن که اعضای این شورا یا لجنه چه کسانی باشند. وقتی سخن از مهدوی کنی بعنوان رئیس مجلس خبرگان می رود طبعا اعضای دیگرش هم باید از نمایندگان مهم این مجلس و مجمع تشخیص مصلحت و امثال آنها باشند و آنوقت پای کسانی به این شورا باز می شود که بیت رهبری نگران نفوذ و افزایش نقش سیاسی آنان است.
سوم اینکه تشکیل چنین شورایی می تواند مقدمه انتقال قدرت نه تنها احمدی نژاد بلکه خود رهبر به یک شورا باشد. به همین دلیل است که اصطلاح عربی "لجنه" را بجای "شورا" و کمیته بکار برده اند تا مبادا استنباط شورای رهبری از آن بشود.
بدینسان کنار گذاشتن احمدی نژاد به سدی بزرگ برخورد می کند. یا باید با کنار گذاشتن او انتخابات مجدد برگزار کرد که تمام نگرانی و تلاش رهبر و بیت رهبری از یک انتخابات زودرس است. یا باید کار را بدست یک شورا بسپارند که در آنصورت در شرایط گسترش نارضایتی و بحران، این شورا می تواند به شورای رهبری تبدیل شود که به معنای پایان قدرت دربار رهبر و مجتبی فرزند وی خواهد بود.
بنابراین فعلا تصمیم به حفظ احمدی نژاد و محدود کردن قدرت او از طریق مجلس گرفته شده است. طبیعی است که احمدی نژاد از این محدود شدن قدرت بهره می گیرد تا گناه مشکلات عظیم اقتصادی و اجتماعی را از گردن خود باز کند. در عین حال این محدود شدن تا انجا نیست که وی نتواند برنامه های آینده خود را پیش ببرد. یعنی معضل احمدی نژاد و باند او برای حکومت همچنان باقی می ماند.
همه اینها ولی نشان می دهد که سرنوشت رهبر به سرنوشت احمدی نژاد گره خورده است و همین عامل است که رهبر را به ضعف در برابر وی وادار کرده است. این واقعیت را نه تنها باند احمدی نژاد و بیت رهبری می دانند بلکه مجموعه حکومت و جناح راست و به اصطلاح اصولگرا هم فهمیده اند. یعنی اینکه در حول رهبر و در حول احمدی نژاد دو هسته و دو باند پرقدرت شکل گرفته که هر دوی آنان ضمن رقابت با یکدیگر، دارای منافع مشترک نیز هستند و دربرابر تحولات مقاومت می کنند. تنها رهبر نیست که نگران کنار رفتن باند احمدی نژاد از ریاست جمهوری است، احمدی نژاد نیز نگران محدود شدن قدرت رهبر و سپرده شدن اختیارات او به یک شورای رهبری است. شورایی که برای حفظ خود و نظام هم شده با احمدی نژاد شوخی و مدارا نخواهد کرد.
در این شرایط روزبروز بخش بیشتری از حکومت و حاشیه حکومت و طرفداران اصلاح نظام به این نتیجه می رسد که امید به تحول از طریق رهبر و بیت رهبری تقریبا صفر است. در خارج از وی باید به تغییر اندیشید. تحول اوضاع و گسترش بحران وضع را از یکسو برای این گروه مساعدتر خواهد ساخت ولی از سوی دیگر برای آنان که در خارج از ایران نشسته اند و برای تسخیر قدرت یا تجزیه ایران نقشه می کشند باز هم شرایط مساعدتری بوجود خواهد آورد. همه تضاد شرایط کنونی در اینجاست. کوشش میهن دوستانه امید بستن به تعمیق و گسترش بحران و انفجار کور جامعه نیست، کوشش برای یافتن یک راه حل ملی برای بیرون کشیدن کشور از وضع موجود است. این که در این بیرون کشیدن کشور از بحران، نظام چه سرنوشتی پیدا می کند و یا باید پیدا کند، در این مرحله موضوع اصلی نیست، چرا که عمده، حفظ کشور است نه حفظ نظام!
 

 

 

 

                        راه توده  380     اول آبان ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت