راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تاریخ جنبش کمونیستی ایران-
دولت وقت
از روی سر
مجلس حکومتی
ایران را
به امریکا سپرد!
عبدالصمد کامبخش

 
 

2- انتخابات دوره پانزدهم مجلس و اوضاع سیاسی ایران در آستانه و جریان این انتخابات.

 

روى کار آمدن دولت قوام مصادف بود با پایان دوره مجلس چهاردهم. کوشش نمایندگان مجلس چهاردهم براى تمدید دوره مجلس چنانکه دیدیم در نتیجه مخالفت پیگیر حزب توده ایران و سایر نیروهاى دمکراتیک بی‌نتیجه ماند. شروع به انتخاب نمایندگان دوره 15 اکنون جزء وظایف اولیه دولت قوام قرار داشت. ولى وجود یک اپوزیسیون نیرومند عبارت از احزاب شناخته شده‌اى مانند حزب توده ایران، فرقه دمکرات آذربایجان، حزب دمکرات کردستان و سایر احزاب جبهه مؤتلف مانع آن بود که قوام بتواند اکثریت شکننده اى به نفع خود به مجلس بیاورد. به همین نظر بود که سیاست طفره و مذاکره با احزاب اپوزیسیون را در ییش گرفته بود.

در نتیجه شکست جنبش دمکراتیک غیر از حزب توده ایران نیروى دیگرى از اپوزیسیون آنهم در شرائط نیمه لگال (قانونی) باقى نمانده بود. بدیهى است که در چنین شرایطى امکان شرکت حزب در انتخابات دوره 15 منتفى بود. درمورد شرایطى که شرکت حزب را در انتخابات ناممکن مى ساخت در ییام هیئت اجرائیه موقت مندرجه در شماره 6 روزنامه "مردم " به تاریخ 0 2 دى 1325 چنین گفته مى شود:

"... روزنامه هاى مخالف ما مى خواهند چنین جلوه بدهند که گویا حزب توده ایران بر اثر "ورشکستگى " از عهده شرکت در انتخابات برنمى‌آید... و به جای اعتراف به شکست خود عذرى تراشیده و از نبودن آزادى و فشار شکایت مى کند.

...  از چهار ماه ییش تا امروز دولت و حزب دولتى دست به اجرای نقشه وسیعى بر ضد حزب توده ایران زده اند. کارگران منتسب به حزب را در آستانه زمستان بیرحمانه از کار اخراج کرده اند. دهقانان طرفدار حزب ما را تحت شکنجه ژاندارم گذاشتند. کارمندان عضو حزب ما را با توسل به بهانه "مقتضیات ادارى " از شغل خود محروم و یا به نقاط دوردست منتقل ساخته‌اند (مثال کلوپ رشت).

... بعضى جراید از بیانیه هیئت اجراییه سوء استفاده کرده چنین جلوه مى دهند که گویا حزب تهمت هاى آنان را قبول کرده است...

ما باکى نداریم از اینکه بگوئیم در کار ما نقصى وجود داشته است ولى در عین حال افتخارات بزرگى داریم که به آن همیشه خواهیم بالید. ما بزرگترین نهضت زحمتکشان این کشور را به وجود آورده‌ایم و امروز مانند همیشه طرفدارى از طبقات کارگر و دهقان و کلیه کسانى را که با کار خود زندگى مى کنند مانند سنت مقدسى ادامه خواهیم داد. "

 

در آستانه انتخابات و در جریان آن هرگونه امکان سازمانى از حزب توده ایران سلب شده بود. در این شرایط قوام درصدد بود که انتخابات را برق آسا انجام داده، اکثریت تام مجلس را براى خود تأمین نماید. ولى این کار دشوارتر از آن بود که تصور مى رفت. انتخابات دوره 15 بدل به عرصه مبارزه دو امپریالیسم شد، زیرا در مقابل نخستین مجلس دوران پس از جنگ- مجلس دوره پانزدهم- حل یک رشته مسائلى قرار داشت که مى توانست موقعیت این یا آن امپریالیسم را تحکیم بخشد.

نقشه امپریالیسم آمریکا این بود که به دست دولت قوام- طرفدار پی چون و چراى خود- و حزب دولتى دمکرات ایران و اتحادیه هاى قلابى انتخابات را به نفع خود پایان داده و امپریالیسم انگلیس را از مواضع خود عقب براند.

کوشش هاى قوام براى به دست گرفتن کامل مجلس نگرانى شدیدى براى امپریالیسم انگلیس فراهم ساخته بود. امپریالیسم انگلیس نمى توانست به آسانى مواضع سنتى و سیادت خود را در صنایع نفت ایران از دست بدهد. همه اهرم‌ها و شبکه وسیع عمال وابسته به سیاست انگلیس به حرکت درآمد. جبهه واحدى از گروه بندى هاى نظیر "حزب مردم " (به رهبرى سید محمد صادق طباطبائى رئیس سابق مجلس چهاردهم)ـ  حزب "نهضت ملى" (تحت رهبرى سرلشگر ارفع عامل شناحته شده انگلیس)، "حزب ملت "، "حزب استقلال "، "حزب کشور" و غیره تشکیل شد و بیانیه اى به امضاء "احزاب متحد" صادر کردند و به دسایس دولت قوام و حزب دولتى وى در انتخابات اعتراض نمودند.

لذا در ردیف افشاءآت حزب توده ایران و دیگر عناصر مترقى که عبارت بود از طرفداران دکتر مصدق و اتحادیه دانشجویان مترقى که روز 9 دى دست به اعتصاب عمومى زدند، اپوزیسیون بالا نیز به وجود آمد. نمایند گان این اپوزیسیون به همراه برخى از عناصر اپوزیسیون مترقى در دربار بست اختیار کرده و خواهان اقدام براى تأمین آزادى انتخابات شدند.

براى روشن شدن بهتر وضع سیاسى آن زمان و چگونگى مبارزه انتخاباتى دوره 15 برخى از نوشته هاى مطبوعات دمکراتیک و مخالفان دیگر دولت را شاهد مى آوریم. روزنامه "مردم " ارگان مرکزى حزب توده ایران در سرمقاله مورخه 26 دى 1325 در این مورد چنین مى نویسد:

"... امروز علاوه بر آن قدرتی که در سال 1299 زمام ایران را به دست گرفت قدرت جدیدى نظیر او در صحنه سیاست ما عرض اندام مى‌کند... آمریکا از چند سال اخیر که در نتیجه تحولات جنگ گذارش به ایران افتاد... سعى کرده است ابتکار سیاست و اقتصاد را از دست بریتانیا بگیرد... از اوایل امسال مخصوصا با ورود نماینده جدید آمریکا به ایران مرحله تازه اى در ابراز علاقه آمریکائى‌ها به کشور ما احساس شد... صمیمیت با دولت "بیطرف" آمریکا همه جا مورد تبلیخ قرار مى‌گرفت، سفیر کبیر آن کشور به روزنامه نگاران "جبهه ملى مطبوعات" در هتل دربند درس آزادى مطبوعات مى داد. در جریان اخیر و ختم جریانات آذربایجان نیز دست رفقاى آمریکائى خوانده مى شد تا جائى که کار از مذاکره و اطمینان به اظهار رسمى و علنى کشید. در جریان این مدت دسته اى که در دوره چهاردهم و قبل از آن روى کار بودند و تمایل سیاسى شان به سوى دیگر بود سکوت و آرامش را که آثار عدم رضایت گاهگاهى از آن خوانده مى شد مراعات مى نمودند...

چیزى که از ظاهر شدن اختلاف بین این دو دسته جلوگیرى مى کرد همان وجود "مخاطراتى " بود که آنها را تهدید مى کرد و به مجردى که با ییش آمدن قضایاى اخیر "خطر" برطرف شد ریشه هاى تضاد که مخفى فعالیت مى نمود آشکار و علنى شد.

آن عده که با توجه به خطر، از انتهاى دوره 14 راضى شده بودند دسته دیگرى از طبقه حاکمه روى کار آیند اکنون که آن دسته رل خود را انجام دادند، سعى دارند قدرت از دست رفته را باز یابند و مواضعى را که سابقا از روى اجبار یا مصلحت از دست داده بودند پس بگیرند. "

موضع اپوزیسیون طرفدار سیاست انگلیس را صریح‌تر از همه، روزنامه "ایران نو" منتسب به سیدضیاءالدین و حزب اراده ملى در نخستین شماره خود پس از خروج از توقیف ده ماهه از طرف قوام روشن مى سازد. این روزنامه در نامه سرگشاده اى که به آقاى آلن سفیر کبیر آمریکا نگاشته است چنین می‌نویسد:

"دولت کنونى باتکاء سیاست دوستانه خارجی و تقویت عمل سلف جنابعالى روى کار آمد و مجلس ایران نه از نظر عقیده به مسئول دولت بلکه از نظر اقتصادى و سیاسى و اینکه مسئله آذربایجان در سر سیاست جهان... تمام شود... تمکین کرد. ولى اینک که ملت ایران مى تواند بدون مصلحت خارجى در حق دولت قضاوت کند، در این قضاوت ملت ایران دولت حاضر را مظهر افکار و تمایلات خود نمى داند. "

ایران نو ادامه می‌دهد:

"نویسنده خود را ناگزیر از افشاء این مطلب مى دانم که اولا موقعیت دولت فعلى که افکار ملت ایران معتقد است از حمایت بیطرفانه جنابعالی بهره مند بوده در اوضاع و احوال کنونى معارضه با احساسات عمومى ملت ایران داشته و ناچار چنین احساساتى مخل روابط دوستانه ملت ایران و ملل متحده آمریکا خواهد بود."

" روزنامه "ایران نو" به اظهارات آقاى آلن در هتل دربند در اوایل سال راجع به اینکه مخالفت با آزادى جرائد "شیطنت محض" است اشاره نموده و مى نویسد:

"ملت ایران امروز از آن جناب مى پرسد آیا شیطنت محض نیست در یک کشور دمکراسى آن هم موقع انتخابات حزب مخلوق دولت به اتکاء قدرت دولت خود را مظهر منحصر افکار عمومى دانسته از تمام وسائل دولتى منحصرا استفاده تبلیغاتى کرده و از تمام اجتماعات و احزاب دیگر سلب آزادى و حتى نطق و تبلیغ نماید ... چنانچه اظهارات سابق جنابعالی در هتل دربند از لحاظ علاقه به اجراى اصول منشور ملل متفق بوده است برای چه در این موقع که اصول مقدس منشور با کمال بی‌پروائی از طرف دولت و حزب دولتی پایمال می‌شود به سکوت برگزار می‌شود؟!"

رادیو لندن نیز علنا و به طور وسیعى از عدم آزادى انتخابات در ایران سخن مى گفت. ولى توجه خاص امپریالیسم انگلیس متوجه حزب دمکرات قوام که بمثابه یک حزب دولتى قطعآ اکثریت را براى کاندیدهاى خود تأمین مى کرد و امکان استفاده از این حزب و جلب وکلاى منتخب به سوى خود بود.

همانطور که انتظار مى رفت حزب دمکرات در نتیجه برگزار کردن یک انتخابات قلابى در مجلس حائز اکثریت تام شد. ولى مطلب بر سر این بود که آیا وکلاى منتخب خواهند توانست در مجلس فراکسیون محکمى تشکیل دهند که مطیع سیاست قوام باشد یا اینکه این فراکسیون پس از چندى به اجزاء اولیه خود تقسیم خواهد شد. روزنامه مردم در شماره 54 به این موضوع پاسخ روشن داد. حزب دمکرات قوام هنگامى تشکیل شد که ارتجاع مى کوشید همه نیروى خود را در یکجا گرد آورد و عناصر مختلفى از جریانات سیاسى گوناگون، خواه به منظور اصلى مبارزه با جنبش دمکراتیک و خواه به منظور به دست آوردن مقاماتى در دستگاه دولتى و یا راه یافتن به مجلس، به این حزب روى آوردند و در جریان بعدى تجزیه و جدا کردن آنها کار مشکلى نبود. امپریالیسم انگلیس به آسانى موفق به وارد کردن شکاف در این فراکسیون شد. به تدریج عده اى از منتخبین قوام به اقلیتى که با اعمال نفوذ انگلیس‌ها انتخاب شده بود پیوستند. به منظور ارضاء امپریالیسم انگلیس قوام در تاریخ 1326/3/31 (1947/4/22) کابینه خود را ترمیم کرد و با اعتمادى که به شخص خود داشت اکثریت کابینه را از اشخاصى تشکیل داد که به قول روزنامه "قیام ایران " در لیست سفید امپریالیسم انگلیس جا داشتند.

ولى این ترمیم نمى توانست هیچیک از دو امپریالیسم را راضى کند و بالاخره قوام مجبور شد در تاریخ 18 آذر 1326 پس از نطق مفصلى که در آن وکلاى عهدشکن مورد حمله وى قرار گرفتند از کار کناره گیرى کند.

طى حکومت 22 ماهه قوام امپریالیسم آمریکا توانست مواضع محکمى در میدان سیاست داخلى ایران به دست آورد. امپریالیسم انگلیس با وجود نفوذ نقش خود اکنون در مبارزه با امپریالیسم آمریکا در حقیقت در مقام تدافعى قرار داشت. تنها هدف امپریالیسم انگلیس در شرایط پس از جنگ، نه به دست آوردن مواضع نوین، بلکه حفظ مواضع موجود خود بود.

به طوریکه پس از برکنارى حکومت قوام معلوم شد در 6 اکتبر 1947 بدون اجازه و اطلاع مجلس قراردادى به امضاء جم وزیر جنگ و جرج آلن سفیر آمریکا به امضاء رسیده بود که بعدها به قرارداد جم- آلن معروف شد. این قرارداد درحقیقت ارتش ایران را در اختیار مستشاران آمریکائى قرار مى داد. قرارداد نه تنها به حق حاکمیت ایران لطمه وارد مى ساخت بلکه ایران را بدل به پایگاه نظامى علیه همسایه شمالى ایران- اتحاد شوروى- می‌نمود. روزنامه "مردم" در باره این قرارداد در شماره 235 مورخه 4 دی 1326 (26/12/1947) خود چنین نوشت :

"در دوران اخیر اخبار حیرت آورى درباره انعقاد یک قرارداد نظامى بین دولتین آمریکا و ایران از رادیوها و خبرگزارى هاى مختلف جهان منتشر گردیده و ملت ایران را از بی‌پروائى و قانون شکنى زمامداران خود غرق تعجب ساخته است. این اخبار حاکى است که آقاى قوام نخست وزیر سابق... روز 6 اکتبر(دوشنبه 13 مهر) گذشته بدون اجازه مجلس ایران (در آن موقع مجلس مفتوح بود. ک.) قرارداد نظامى خطرناک و اسارت آورى را با آقاى جرج آلن سفیر آمریکا امضاء نموده اند. این قرارداد یک هیئت نظامى افسران آمریکائى را با شرایط سنگین و کمرشکن در امور نظامى ایران دخالت مى دهد. این هیئت نظامى چنانکه خبرگزارى‌ها خبر مى دهند موظف است ارتش ایران را "ارشاد" کند و اداره امور نیروى ایران را تنظیم نماید و در مسائل مربوط به "عملیات نظامى" و "دفاع از ایران"... به ارتش ایران اندرز بدهد و آنرا رهبرى نماید.

در این قرارداد تصریح شده است که دولت ایران تمام اسرار و اطلاعاتى را که براى اجراء مأموریتى که افسران آمریکائى به عهده دارند لازم است در اختیار این هیئت خواهد گذاشت و این امر با اجازه وزیر جنگ ایران صورت حواهد گرفت. و نیز قرارداد براى مستشاران نظامى آمریکا حق انحصارى در امر ارتش ایران را مى شناسد و قید مى کند که دولت ایران جز با اجازه دولت آمریکا حق ندارد مستشارانى از دول دیگر استخدام کند."

اطلاع از عقد قرارداد موجب هیجان بزرگى شد. دولت و ستاد ارتش نخست تکذیب کردند. ولى حقیقت به زودى آشکار شد. اطلاعى که از طرف بخش مطبوعات سفارت شوروى در باره وجود این قرارداد انتشار یافت به روشن شدن موضوع کمک کرد. در این اطلاعیه گفته شده بود که چون محافل رسمى ایران مى کوشند موضوع امضاء چنین قراردادى را منکر شوند شعبه مطبوعات سفارت شوروى به اطلاع مى رساند که این قرارداد طرف ایران توسط آقاى محمود جم و از طرف ایالات متحده آمریکا توسط آقاى جرج آلن امضاء شده و به دبیرخانه سازمان ملل متحد براى ثبت داده شده است.

بزودى وجود قرارداد پنهانى دیگرى نیز فاش شد که ژاندارمری ایران را در اختیار افسران آمریکا مى گذارد. متن این قرارداد در روزنامه "قیام ایران" (شماره 9 اسفند ماه سال 1326) به طبع رسید و براى اولین بار افکار عمومى از وجود این قرارداد اسارت آور آگاه شد.

به موازات قراردادهاى نظامى که ارتش و ژاندارمری ایران را در کنترل آمریکا قرار مى داد اقداماتی  هم براى تحمیل وام هاى اسارت آور و فروش اسلحه آمریکائى به ایران انجام مى گرفت و در این معامله اسلحه‌هاى از نظر مادى و معنوى فرسوده آمریکائى در مقابل وام به ایران فروخته مى شد. مقدمه نخستین وامى که بدین منظور مى‌بایست به ایران واگذار شود در زمان حکومت قوام تهیه و در کابینه بعدى حکیمى از تصویب مجلس گذشت (به مبلغ 10 میلیون دلار).

بدین طریق آمریکا به تدریج مواضع کلیدى را در خاورمیانه و از آنجمله در ایران به دست مى‌آورد. دخالت آمریکا در امور این منطقه اکنون دیگر بدون پرده پوشى انجام مى شد. دخالت امپریالیسم آمریکا در امور ایران به ویژه طى 21 ماه اقامت جرج آلن سفیر کبیر آمریکا که قسمت اعظم آن مصادف با کابینه قوام بود کاملا بی‌پرده انجام مى‌ شد. در این زمینه روزنامه "مردم " در شماره 247 مورخه 20 دى 1326 (11/1/1947 ) به مناسبت پایان مأموریت جرج آلن مى نویسد:

"دیروز اعلام گردید که آقاى جرج آلن سفیر کبیر آمریکا در تهران به سمت وزارت خارجه آمریکا انتخاب شده و چند هفته دیگر از ایران خواهد رفت... آقاى آلن از اوایل اردیبهشت 1325 یعنى قریب بیست و یک ماه سمت سفارت کبری  آمریکا را در ایران داشته اند. در دوره سفیر کبیرى آقاى آلن فعالیت سیاسى آمریکا در ایران به نحو حیرت انگیزى آغاز شده و ادامه ییدا کرد. در این دوره بود که دییلماسى انگلستان در ایران موقتآ عقب رفته و ابتکار عملیات در کشور ما کاملا به دست سیاست امریکا افتاد. مى توان گفت که در ظرف این 21 ماه دولت ایران در همه عملیات مهم و حتى جزئى خود به دستور مستقیم سیاست آمریکا کار مى کرد.

... با دیکته این سیاست بود که حزب دمکرات ایران براى تضعیف جنبش هاى آزادى خواهانه به کمک سرنیزه و زور تاً سیس شد. سیاست آمریکا بود که جریانات فجیع جنوب ایران را به نام نهضت فارس راه انداخت. این سیاست بود که ایلات را در همه جا تحریک کرد، به آنها اسلحه داد، روز تولد لیدرهاى آنان را در سفارت خود جشن گرفت. الهام آقاى آلن و سیاست آمریکا بود که دولت سابق را در سرکوبی بى رحمانه آزادى خواهان تا این اندازه بى پروا و جسور ساخت. این سیاست بود که ژاندارمری و ارتش ایران را به وسیله مستشاران خود قبضه کرده بود. سیاست آمریکا در انتخابات دوره 15 مجلس نقش مهمى داشت. کاندیدهاى حزب دمکرات ایران اغلب با پشتیبانى این سیاست از صندوق آراء بیرون مى آمدند. سیاست آمریکا بود که کلیه مظاهر حیات اقتصادى، سیاسى و نظامى ایران را به دست گرفته بود و همه آنرا به میل خود مى گردانید.

در دوره اخیر "قرضه"ى دویست و پنجاه میلیون دلار از بانک بین المللى، مسئله قرضه جنگى 25 میلیون دلار براى خرید اسلحه، مسئله تمدید استخدام مستشاران نظامى آمریکا هر یک ماجرایی است که دست آقاى جرج آلن در تمام آنها آشکار بوده است.

... هنگام مطرح شدن مسئله موافقت نامه ایران و شوروى سیاست آمریکا به دست آقاى آلن تشویق و فشار را براى رد موافقت نامه به حد اعلا رسانید... "

 چنین است منظره رقابت هاى امپریالیستى که موجب سقوط حکومت قوام گردید.

 

 

 

 

   راه توده  361      25 اردیبهشت ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت