راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ابن الوقت ها از نمایش
مستند مریم فیروز عصبانی اند
افترا سخیف است
نه "مستند" سازی!

 

نمایش مستند زندگی مریم فیروز از تلویزیون بی بی سی حادثه ای مهم در ایران بود. گزارش های رسیده از ایران نشان می دهد که نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه حتی در روستاها نیز زندگی و نام مریم فیروز بر سر بسیاری زبانهاست و مردم از این طریق نیز یک بار دیگر با تاریخ حزب توده ايران در کشور ما آشناتر شده و پیوند خورده اند. قدرت پیام این فیلم که چیزی جز قدرت زندگی و رفتار و کلام و عقاید استوار مریم فیروز نیست مخالفان حزب توده ايران را بسیار عصبانی و دچار تشنج کرده است. مثلا کیهان لندن بدون هیچگونه مدرک و شرم و پروایی سازندگان فیلم را "به وزارت اطلاعات" منتسب کرده است و می نویسد: "گزارش سخیف با عنوان پر ابهت «دختر فرمانفرما» را «مستند» نامیدن چیزی جز قبول همان کتابچه‌های دوغ و دوشاب نیست که وزارت اطلاعات زیر عنوان تاریخچه گروه‌های سیاسی منتشر کرده است. ...  نقطه اوج این «مستند» اما ستایش این زن کمونیست از انقلاب اسلامی و روح‌الله خمینی است."

در واقع کیهان لندن بعنوان یک سلطنت طلب نشان می دهد که دلیل عصبانیت از این فیلم در آن است که مریم فیروز در آن از انقلاب اسلامی و  رهبر آن ستایش کرده است.

نویسنده این مطلب تصور کرده که مریم فیروز هم باید مانند وی هر روز از شاخی به شاخ دیگر بپرد، یک روز ادعای چریک فدایی داشته باشد و از سرنگونی مسلحانه رژیم یک گام پایین تر نگذارد و مریم فیروزها را متهم به "سازشکاری" و "پارلمانتاریسم" کند و روز دیگر، این بار در لباس یک سلطنت طلب به مریم فیروزها بتازد که چرا شاه را سرنگون کردند و مدافع انقلاب هستند!

اگر مریم فیروز هم مانند نویسنده کیهان لندن ابن الوقت بود و به هر بادی سر خم می کرد جایش مانند وی بود نه اینکه در هتفاد سالگی به زندان و شکنجه بیفتاد و علیرغم همه شکنجه وفادار به عقاید خود و انتخاب خود باشد.

کیهان لندن درست می گوید که نقطه اوج این مستند ستایش مریم فیروز از انقلاب مردم ایران است. بله این اوج، نه این تنها مستند که اوج زندگی و گزینش مریم فیروز است. برای کسانی که خود را محور همه چیز، لنگر زمین و آسمان و مرکز کائنات تصور می کنند مریم فیروز قابل فهم نیست. این عده اگر یک تلنگر به آنها وارد شود فغانشان تا آنسوی کره خاک می رود و خود را طلبکار دنیا می دانند و در مقابل مریم فیروز خود را وامدار انقلابی می داند که برای شخص او جز رنج و درد چیزی دیگر نداشته است. مریم فیروز با دفاع از انقلاب پیوند می خورد به نسل، همه مادرانی که فرزندان خود، زنانی که همسران و دخترانی که پدران خود را در این انقلاب، جنگ، زندان ها از دست داده اند و امروز همچنان مدافع انقلاب هستند و شکنجه خیانت کارگزاران کنونی آن را تحمل می کنند، نسل همه زنانی که به ملت تحقیر شده ما، با قدرت روحی خود، اعتماد به نفس دوباره بخشیدند. همه زنانی که شوهرانشان و فرزندانشان امروز در زندان ها هستند، به امثال مادران سهراب اعرابی ها و مختاری ها که مدافع انقلاب و جنبش سبز هستند، جنبشی که کیهان لندن با آن هم دشمن است زیرا آن را ادامه انقلاب 57 می داند. انقلاب ما اگر یک دستاورد داشت همان بود که یک مریم فیروز را به صدها و هزاران هزار مریم فیروز تبدیل کرد. و همین یک دستاورد برای آنکه ملت ما همیشه مدافع و وامدار آن باشد کافیست.

 

ولی عجیب تر و شاید هم منطقی تر مقاله ای است که آقایی بنام "جمالی" در سایت کار- فداییان اکثریت نوشته و تحت عنوان دفاع از مریم فیروز مشابه مدعیات نویسنده کیهان لندن را تکرار کرده است. آقای جمالی هم مستند را کار وزارت اطلاعات می نامد و مدعی است :

"تاسف من از این است که می بینم گروهی (ولو اندک) از کسانی با داعیۀ توده ای و پیشینۀ چپ، پرچم عدالت خواهی دروغین را زیر سایۀ  این غول ستم پیشۀ مردم فریب در دست گرفته اند، و دیگر دلبستگان به صلح و داد و سوسیالیسم را  نیز به انگیزۀ دفاع از انقلاب (کدام انقلاب) و ایران به “راه خود”  فرا می خوانند."

براساس این نوشته مریم فیروز از چه دفاع می کند؟ اصلا انقلاب در ایران نشده است! می بینیم که درد هر دو نوشته یکی است: درد انقلاب و سرنگونی سلطنت. درد اینکه چرا مریم فیروز مثل آنها طلبکار نیست، چرا به چهره خود چنگ نمی زند، به گذشته خود ناسزا نمی گوید، به گزينش تاریخی خود پشت نمی کند. ظاهرا هیئت تحریریه کار خارج کشور هم از همین ناراحت است. مریم فیروز آیینه ای است که برخی ها چهره واقعی پشتک و وارو زدن های 30 سال گذشته خود را در آن می بینند و شرمسار می شوند. باید دفاع مریم فیروز از انقلاب، دروغ و ساخته وزارت اطلاعات باشد تا این آقایان در اخرین ادعاها و رفتارهای نوبتی شان – اگر تا چندی دیگر با پشتک جدیدی تغییر نکند – حقانیت پیدا کنند. آری مشکل آنها با "مستند" زندگی مریم فیروز نیست، مشکل با خود زندگی مریم است. بجای حمله به مستند ساز به این واقعیت باید اعتراف کرد.

 

 

 

   راه توده  358      28 فروردین ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت