راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

دچار این اشتباه نباید شد
طرد انتخابات مجلس نهم
به معنای نفی انتخابات در ایران نیست
 

 

روز جمعه سردترین و بی رونق ترین انتخابات مجلس در سرتاسر تاریخ جمهوری اسلامی برگزار شد. آمارهای دولتی حکایت از آن دارد که حداقل 85 درصد مردم تهران انتخابات را طرد کردند. در واقع شرکت مردم تهران در این انتخابات از 18 درصدی که محمدرضا باهنر چندی پیش براساس نظرسنجی‌ها به آن اعتراف کرده بود نیز به مراتب کمتر شد.
وضع در دیگر شهرهای بزرگ نیز علیرغم همه آمارسازی‌ها به همین ترتیب بوده است. تنها در روستاها و شهرهای بسیار کوچک جمعیتی حداکثر 30 تا 35 درصد در انتخابات شرکت کردند که دلیل آن هم به آشنایی‌ها و وابستگی‌ها و شناخته شده بودن ساکنان باز می گردد، که اگر آنها نیز ساکن شهرها بودند احتمالا به جمع طرد کنندگان انتخابات می پیوستند.
خالی شدن پشت حاکمیت از مراجع مذهبی که نه مردم را دعوت به شرکت درانتخابات کردند و نه خود رای دادند و عدم مداخله و دعوت مردم به شرکت در انتخابات از سوی مشهورترین چهره های جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تا اکنون – نظیر هاشمی رفسنجانی و خاتمی و ...- و حتی پرهیز تشکل های نظامی باقی مانده از جنگ با عراق – ایثارگران، شهدا، خانواده شهدا، آزادگان و ...- از دعوت مردم به شرکت درانتخابات از پدیده هائی در جمهوری اسلامی است که نباید از کنار آن به آسانی عبور کرد و آن ها را نادیده گرفت. هر کدام از این نهادها و افراد به طیف هائی در میان روحانیون و نظامی ها و سپاهی ها وصل اند.
طرد ملی انتخابات مجلس نهم در شرایطی بود که در آخرین هفته و روزهای مانده به 12 اسفند تمام دستگاه‌های تبلیغاتی حکومتی بسیج شده بودند تا به مردم اثبات کنند در صورت عدم شرکت در انتخابات، قدرت‌های جهانی به ایران حمله خواهند کرد. کار تا جایی پیش رفت که خود آقای خامنه‌ای نیز وارد میدان شد و حضور در انتخابات را "تقویت کننده امنیت ملی" نامید.
بدینسان انتخابات مجلس نهم تماما زیر تاثیر سیاست جنگی حکومت قرار گرفت. آن گروهی که رای دادند از ترس حمله و برای جلوگیری از آن رای دادند و آنها که رای ندادند بیش از همیشه معتقد شدند که رهبر جمهوری اسلامی رای مردم را برای تایید سیاست جنگی و نظامی خود می‌خواهد. همین گروه که اکثریت دارندگان حق رای را شامل می شد، دریافتند که با شرکت در انتخابات نه تنها امنیت ملی تقویت نخواهد شد، بلکه آقای خامنه‌ای را بر ادامه سیاست بستن فضا در داخل و ماجراجویی در خارج تشویق خواهد کرد. انتخابات بدینسان به یک "نه" بزرگ همه مردم ایران - چه آنها که شرکت کردند و چه آنها نکردند- به سیاست جنگی حکومت بدل شد.
رفتار حکومت در انتخابات و بسیج تبلیغاتی که بر سر خطر حمله به ایران در صورت عدم شرکت مردم در آن راه انداخته بود، یک نکته بزرگ را نیز آشکار کرد که راه توده از 7 سال پیش بر آن تاکید می کند. اینکه مسئله جنگ و سیاست جنگی به کانون همه تضادها و تناقض‌های حکومت و جامعه ایران، به گرهگاه اصلی و تعیین کننده تحولات در کشور تبدیل شده است و شعار اصلی این مرحله از جنبش و تحولات در کشور نمی تواند خارج از این خواست و بیم عمومی مردم ایران باشد.
حکومت از این واقعیت و درک و بیم ملی نتیجه معکوس گرفت. بجای باز کردن فضا برای حضور مخالفان و منتقدان و تامین شرایط محمد خاتمی که می توانست به یک انتخابات قابل قبول و پرشور و تضمین کننده واقعی امنیت ملی منجر شود، تصور کرد با ایجاد هراس از حمله و جنگ مردم را به پای صندوق‌ها خواهد کشاند. حکومت می خواست با ادامه و پافشاری برسیاست جنگی به یک بازی دوگانه دست بزند: هم آزادی‌ها را به این بهانه محدود کند و هر منتقدی را وابسته به بیگانه و طرفدار حمله به ایران نشان دهد، هم مردم را از ترس وضعیت جنگی که خود حکومت ایجاد کرده پشت سر خود بکشاند. نتیجه واقعی انتخابات مجلس نهم برای حکومت پایان این توهم بود.
اکنون آقای خامنه‌ای و طرفداران سیاست جنگی وی با نتیجه انتخاباتی روبرو هستند که چه شرکت کنندگان و چه اکثریت مردم که در آن شرکت نکردند، در برابر سیاست نظامی و جنگی وی قرار دارند. انتخابات نشان داد که مردم جنگ نمی خواهند و راه جلوگیری از جنگ تن دادن به خواست مردم و انتخاب مردم است. آزادی‌ها آن زره واقعی امنیت ملی بود که رهبر جمهوری اسلامی حفظ خود بر قدرت را به آن ترجیح داد و به استقبال روزهائی بمراتب سخت تر از امروز رفت.
نکته بسیار مهم دیگری که باید در نظر داشت، ارزش و اعتباری است که ملت ایران برای رای خود قائل است و آن را چون اهرمی نیرومند برای هر تحولی در ایران در اختیار دارد. انتخابات سال 88 ریاست جمهوری که به کودتا و شکل گیری جنبش سبز انجامید، بدرستی یک نقطه عطف بود، اما اگر این نقطه عطف نا امیدی مردم و بی اعتنائی آنها به انتخابات ارزیابی تلقی شود، اشتباهی تاریخی است. نقطه عطفی که ما نیز به آن معتقدیم آنست که مردم به آن درجه از هوشیاری سیاسی و شناخت حاکمیت رسیده اند که دیگر زیر بار انتخابات فرمایشی نروند و خواهان انتخاباتی واقعی باشند. چنانچه حاکمیت باز هم به مسیری که در انتخابات مجلس نهم طی کرد ادامه بدهد، انتخابات ریاست جمهوری آینده از انتخاباتی که جمعه گذشته برگزار شد نیز برای حکومت فاجعه بار تر خواهد بود و طرد آن گسترده تر. درعین حال که هر انتخابات واقعی که بخواهد در ایران برگزار شود، معنائی جز طرد حاکمیت نظامی کنونی و سیاست جنگی حاکم نخواهد داشت. مردم در انتخاباتی شرکت می کنند که آغازگر تغییر وضع کنونی کشور باشد و به کس و کسانی رای خواهند داد که با شعار طرد سیاست نظامی و جنگی حاکم به میدان بیآید.
بدین ترتیب است که ما عزم مردم برای شرکت نکردن در هر انتخاباتی را بکلی مردود می دانیم، به همان اندازه که عزم ملی برای شرکت در یک انتخابات واقعی را قطعی می دانیم.

 

 

 

   راه توده  355      15 اسفند ماه 1389

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت