راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به طرح زاد و ولد در مجلس
جمعیت کشور
با زندان و اعدام
اضافه می شود؟
شیرین مرادی

 

سه شنبه این هفته (سوم تیر ١٣٩٣)، نمایندگان مجلس با كلیات طرح افزایش نرخ بارداری و پیشگیری از كاهش رشد جمعیت موافقت كردند و این طرح تصویب شد. طرحی كه در جهت سیاست های ابلاغی رهبر در خصوص افزایش جمعیت است. سخنگوی كمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز این طرح را برای جلوگیری از روندی كه ادامه آن جامعه ایران را با پیری جمعیت در آینده روبرو می كند لازم دانست.

بدین ترتیب منطقی است كه كمی به وضع جوانان امروز ایران و زوجهای جوان نگاهی بیندازیم و ببینیم چرا جوانان ایرانی تجرد و یا بی فرزندی و تك فرزندی را انتخاب می كنند.

جامعه جوان ایران با مشكلات بسیار بزرگی دست و پنجه نرم می كند. بیكاری، فقر و اعتیاد  آنقدر پر سر و صدا و بزرگ هستند كه همیشه در موردشان صحبت شده است، اما وضعیت روحی و عاطفی جوانان در جامعه ای كه از شادی و آزادی دور و محروم است كمتر مورد توجه قرار می گیرد.

بررسی این گونه موارد و تحلیل های جامعه شناختی آن قطعاً كار من نیست، اما تنها با كنار هم قرار دادن برخی آمار و ارقامی که می خوانید می توان نگاهی به عمق فاجعه افکند. در این مطلب کوتاه تلاش کرده ام وضع و موقعیت دشوار جوانان ایران را از دو منظر روانی و اجتماعی نگاه کنم.

بگذارید مروری ساده كنم بر زندگی یك جوان از میان اقشار متوسط اجتماعی.

جوان ایرانی پس از سپری شدن كودكی نه چندان شادش - در مقایسه با آنچه هم سن و سالانش در بسیاری از كشورهای دیگر دارند- و پشت سر گذاشتن غول بی مهار كنكور و قبولی در دانشگاهی كه غم از سر و روی آن می بارد و هر روز كم تكاپو تر از قبل می شود، دنیایی را مقابل خود می بیند كه نه تنها محیط آن با آمال و آرزوهایش فاصله دارد، بلكه تازه چشمش به روی آینده ای باز می شود كه تیره و تار است. آینده ای که شبح بیکاری بر فراز آن پرواز می کند. و من خود این شبح را درهمان سالهای نخست دانشکده و در خوابگاه دانشگاه دیدم، بیکاری کابوس تقریبا تمام همدوره ای ها و همخوابگاهی هایم بود. از این جا عده ای به فكر مهاجرت می افتند و تازه حتی اگر این تصمیم با تمام مشكلاتش عملی شود كوه بزرگی از مشكلات جدید پیش روی قرار میگرد، چنان که در برابر من قرار گرفت.

مشكلاتی كه دیگر فكر ازدواج یا بچه دار شدن را (آن هم بیش از یك فرزند) از سر دور می كند. عده ای هم که می مانند مدام باید در فکر راهی برای حل مشکلاتی از قبل پیش بینی نشده باشند. حال، با این اوصاف، نمایندگان مجلس به جای برنامه ریزی برای افزایش تعداد این جوانان در به در و ناراضی، بهتر نبود فکری برای بازگرداندن امید به زندگی همین نیروی جوان كنونی می کردند؟ بهتر نبود موقعیت هایی ایجاد می كردند كه همین جوانان كمتر به فكر فرار از كشور بیفتند؟ یا اگر کاری نمی کنند، و توان یافتن راه حلی برای اشتغال و گرانی و بیکاری و دهها معضل دیگر اجتماعی ندارند، حداقل مانعی برای استفاده از همین امكانات كم و شادی های کوچک نباشند؟ این ها صرفاً شرح حالی است در باره جوانانی که حرفه های خدماتی دارند و نه جوانان روزنامه نگار، نویسنده و یا هنرمند محروم از كار یا در زندان! 

نگاه به جامعه جوان ایران واقعیاتی را مشخص می کند که بسیار تاسف بار است. کافی است فقط نگاهی بیندازیم به جراید داخل کشور و آماری که توسط خود مقامات ارائه می شود. آمار مربوط به طلاق، اعتیاد، تجاوز به کودکان، و یا سقط جنین.

 

طبق آمار منتشر شده توسط مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت ‌احوال کشور، ۴۶ درصد مردان ایرانی هرگز ازدواج نکرده‌اند و درصد زنان شوهر نکرده ایران نیز ۴۸ در صد است. یا بر اساس آماری دیگر، در سال ۹۲ به نسبت سال ۹۱، طلاق بالغ بر ۴/۶ درصد رشد و ازدواج هم ۴/۴ صد کاهش داشته است. گرچه بخشی از این آمار نشانگر دور شدن جوانان از قیود زندگی سنتی است، اما عمده آن ریشه در مشکلات اقتصادی آنها دارد.

علاوه بر آمار طلاق و ازدواج، اعتیاد معضل دیگری است که معیار خوبی برای بررسی وضعیت جامعه است.

 بر اساس تحقیقات رسمی، حداقل یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار معتاد در کشور داریم. اگر تعداد هر خانوار را چهار نفر در نظر بگیریم با توجه به تعداد معتادین می‌توانیم بگوییم ۵/۵ میلیون نفر در کشور به طور مستقل با موا مخدر درگیر هستند. حدود ۵۵ تا ۵۳ درصد معتادان متاهل هستند. به این معنا که حدود هفتصد هزار همسر درگیر این مسئله‌اند و اگر خودشان معتاد نشده باشند با مسائل مختلفی همچون همسر آزاری درگیر هستند. اگر هر معتاد متاهل، فقط دو فرزند داشته باشد، یک میلیون و چهار هزار کودک در معرض خطر اعتیاد قرار دارند. آمار می گوید ۵۵ در صد دلایل طلاق در کشور اعتیاد است. ۷۰ در صد زندانیان به دلیل ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیم با مواد مخدر مرتکب جرم شده‌اند. بیش از ۶۳ درصد از معتادین مهارت‌های شغلی دارند و۲۱ درصد معتادین تحصیلاتی بالا‌تر از لیسانس دارند.

با توجه به این ارقام آیا گرایش جوانان بی آینده به مواد مخدر بیشتر نشده؟ بی هدفی، بی انگیزگی، بیكاری آیا نمی توانند دلایل این مشكل حاد اجتماعی امروز ایران باشند؟ 

باید خطاب به آنها که سنگ طرح تعالی خانواده را به سینه می زنند گفت که اگر به دنبال جوان نگه داشتن جامعه ایران از طریق افزایش جمعیت هستید، آیا امكان و توانایی و یا اصلاً تمایلی برای برآوردن ابتدایی ترین نیازهای این نسل را دارید؟ آیا نمایندگان مجلس به جای به وجد آمدن از دیدن دخترهای ساپورت پوش و تصمیم به برطرف کردن مشکلات فرهنگی جامعه با تعیین پوشش اسلامی برای دختران که در جامعه بیمار ایران بیشتر از پسران در محدودیت هستند، بهتر نیست به فکر بهبود وضعیت كتابخانه ها، ورزشگاه ها، و فرهنگسراهای حوزه نمایندگی خودشان باشند.

این محدودیت ها كه هر روز به شكلی تحمیل می شوند، آیا نتیجه ای جز به قهقرا رفتن وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه داشته است؟ آیا فحشا کمتر شده است؟ همان طور که مجازات اعدام برای قاچاق مواد مخدر باعث کاهش و یا کنترل اعتیاد نشد، طرح تعالی خانواده هم نه تنها خانواده ها را مجبور به بچه دار شدن نمی کند، که آمار سقط جنین را افزایش خواهد داد، حتی در خانه ها و با عوارض و تلفات ناشی از همین محرومیت از حضور در بیمارستان و کلینک ها. حتی در حال حاضر، طبق آمار، ۲۲۰ هزار سقط جنین داشته‌ایم و این در حالی است که تعداد مجوزهای صادره از پزشکی قانونی کمتر از ۷ هزار مورد بوده است. به این ترتیب شمار سقط جنین های غیر قانونی ۲۱۳ هزار بوده است.
بدین ترتیب بهتر می توان قضاوت کرد که آیا بگیر و ببندها و قانون های مجازاتی كه برای جرم های مختلف از قاچاق مواد مخدر گرفته تا جلوگیری از بارداری (كه قرار است جرم محسوب شود) تصویب و أجرا می شوند می توانند كارساز شوند.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  46    5 تیر ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت