راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بیانیه رهبری

حزب توده ایران

میان دو یورش به حزب

 
 

 

اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران

در باره بازداشت غیر قانونی گروهی از رهبران حزب

 

هم میهنان، کارگران و زحمتکشان ایران

 

سرانجام تحریکات و توطئه ها علیه حزب توده ایران، که طی تمام دوران پس از پیروزی انقلاب یک لحظه متوقف نشده به اوج خود رسید و گروهی از رهبران سرشناس و دبیر اول حزب رفیق نورالدین کیانوری، برغم نص صریح قانون اساسی و اظهارات صریح مقامات مسئول در مورد احترام به آزادی عقیده در جمهوری اسلامی ایران به اتهامات واهی و بی اساس بازداشت شدند.

رفیق کیانوری، یکی از بزرگ مردان تاریخ معاصر ایران است که بیش از چهل سال علیه رژیم منفور پهلوی و در راه دفاع از استقلال ملی ایران و حقوق طبقه کارگر و زحمتکشان کشور رزمیده و در تدوین و اجرای مشی انقلابی حزب توده ایران، در جهت تامین اتحاد همه نیروهای انقلابی و پشتیبانی قاطع از سمت گیری ضد امپریالیستی و مردمی خط امام از 15 خرداد 42 تا به امروز و خنثی کردن توطئه های ضد آن نقش درجه اول داشته است.

سایر رهبران حزبی هم که بازداشت شده اند، هر یک در خدمت به انقلاب و توده زحمتکش کم نظریند. از جمله رفقا حجری، عمویی، شلتوکی، باقرزاده، ذوالقدر، کی منش از کسانی هستند که به خاطر مبارزه در راه استقلال ملی و علیه رژیم شاه هر یک 25 سال در زندان شاه اسیر بوده اند.

بازداشت غیر قانونی رهبران حزب، وارد آوردن اتهامات بی اساس به آنان و تهدید آشکار حزب و همه دگراندیشان، امری اختصاصا مربوط به حزب توده ایران نیست، امری است مربوط به سرنوشت انقلاب و در جهت تحکیم مواضع مالکان و سرمایه داران بزرگ در حکومت.

چنانکه می دانیم، نبرد میان دو گرایش، در چهار سال پس از پیروزی همواره وجود داشته و انقلاب از فراز و نشیب های بسیار گذشته است. اما در این چهار سال آنچه مدام سیر صعودی داشت درآمد غارتگرانه سرمایه داران بزرگ تجاری و مالکان بزرگ زمین های مزروعی و مستغلات شهری بود، که درست پس از پیروزی انقلاب با سوء استفاده از دشواری های ناشی از محاصره اقتصادی و جنگ و بی برنامگی دولت سودهای غیر قابل تصوری کسب کرده و مواضع خود را در اقتصاد کشور مدام تحکیم و تقویت کردند. آن ها موفق شدند همه نیروهای ضد جمهوری اسلامی را از حجتیه گرفته تا ساواک، از قشری گرفته تا لیبرال، حول محور بازار متمرکز و متشکل کنند و در برابر خط مردمی انقلاب سنگر بگیرند.

گرایش مدافع سرمایه، طی چهار سال گذشته و به ویژه در یک سال اخیر علاوه بر تقویت مواضع اقتصادی بازار، موفق شد در سیاست خارجی کشور مواضع مهمی را اشغال کند.

درست است که شعار "مرگ بر آمریکا" هنوز از میان نرفته ولی عملا بخش اعظم بازرگانی خارجی و اصولا مناسبات خارجی ایران به کشورهای امپریالیستی اختصاص دارد که آمریکا هم به طور مستقیم و غیر مستقیم جای مهمی در آن اشغال می کند. با وجودی که در چهار سال پس از انقلاب، محافل امپریالیستی لحظه ای از توطئه و تحریک علیه انقلاب ایران باز نایستاده و حتی از دخالت نظامی و تهدید آشکار به تکرار وسیع تر آن نیز احتراز نکردند و نمی کنند، گرایش راست، موفق شد بهترین مناسبات واقعی در خارج از تعارف را با آن ها و کشورهای وابسته به آنها از نوع ترکیه و پاکستان حفظ کند و گسترش دهد و در عوض مناسبات با کشورهای پیشرویی چون لیبی، سوریه و الجزایر، را در حد تعارف نگاه دارد و هر چند گاه تیره سازد.

سیاست نه شرقی، نه غربی که می توانست به معنای عدم تعهد و استقلال طلبی تعبیر شود از طرف راست گرایان و عمال امپریالیسم به صورت سیاست ضد شوروی و ضد کشورهای سوسیالیستی تعبیر شد و تا به آنجا رسید که اگر کشورهای امپریالیستی علیه ایران توطئه می کنند، مناسبات خود را با ایران تیره می سازند، اینان برای "حفظ توازن" سیاست حادثه سازی و تیره کردن مناسبات با کشورهای سوسیالیستی را تشدید می کنند.

البته این گرایش راست طی چهار سال گذشته با مقاومت جدی نیروهای ضد امپریالیستی و مردمی در حاکمیت و پیرامون آن روبرو بوده است و گرچه گرایش انقلابی توانسته است در مقطعی گامهای پیروزمند انه ای به پیش بردارد، اما متاسفانه بواسطه ناپیگیری و مماشات در مقابله با نیروهای راست گرای مدافع کلان سرمایه داری و بزرگ مالکی، نتوانسته است اقدامات قاطع و بنیادی به سود محرومان – که شرط ناگزیر پیروزی انقلاب است- انجام دهد و در برابر فشار و شانتاژ امپریالیسم و محافل راستگرا گام به گام عقب نشسته است.

در آستانه پنجمین سال پیروزی، انقلاب ایران وارد مرحله خطرناک و سرنوشت سازی شد. چهار سال پس از پیروزی دیگر ممکن نبود که مسائل اساسی اجتماعی معلق بماند و تکلیف سیاست داخلی و خارجی کشور روشن نشود. مسائل اساسی چون: زمین، قانون کار، بازرگانی خارجی، جای سرمایه های بزرگ (به اصطلاح بخش خصوصی) در صنایع و بازرگانی، مسکن و مالک و مستاجر، آزادی مطبوعات معنای واقعی سیاست نه شرقی، نه غربی و مسائل بنیادی دیگری از این نوع در دستور روز قرار گرفت و می بایست حل شود. در این جا بود که افراطیون راستگرا با جمع آوری همه نیروهای ارتجاعی و با کمک همه جانبه امپریالیسم هجوم آشکار خود را آغاز کرده و مواضع مهمی را در اقتصاد و سیاست کشور به دست آوردند. طبیعی است که آنان به همین حد بسنده نخواهند کرد و تا وقتی که حاکمیت بلامنازعی به دست نیاورند از پای نخواهند نشست. ملاکین و سرمایه داران درباری و فراری نیز که با تظمین و تامین به کشور باز می گردند، به پس گرفتن اموال غارتی اکتفا نخواهند کرد و جای گرمی در حکومت خواهند خواست.

هجوم به حزب توده ایران که قاطع ترین مدافع حقوق زحمتکشان است درست در همین رابطه انجام می گیرد. حزب توده ایران برای تحولات بنیادی اجتماعی برنامه روشن و علمی دارد و از مدت ها پیش تاکید کرده است که سرنوشت انقلاب در گرو حل مسائل اجتماعی است. حزب توده ایران برای واگذاری زمین به دهقانان و افزایش سریع تولید ات کشاورزی، برای صنعتی کردن کشور و تامین استقلال اقتصادی کشور، برای قانون کار انقلابی و تامین حقوق طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان، برای ملی کردن بازرگانی خارجی، برای تامین مسکن توده های محروم شهر و ده، برای گسترش تعاونی ها و توزیع عادلانه داخلی، برای تامین آزادی مطبوعات و احزاب انقلابی برای اجرای یک سیاست خارجی ملی، مستقل و انقلابی – و در یک کلمه برای ژرفش و گسترش انقلاب و رفع دشواری های آن- برنامه ها و طرح های روشن و قابل اجرایی داشته که آن ها را برای اطلاع عموم منتشر کرده است.

همه این برنامه ها در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و منطبق با نص صریح و روح آن بوده است.

مدافعان مالکیت های بزرگ و سرمایه های کلان، که دشمن انقلاب، جمهوری اسلامی و قانون اساسی آنند، با تمام این برنامه ها مخالفند. و اینک که مسائل اساسی اجتماعی در دستور روز قرار گرفته و برنامه های حزب توده ایران به عنوان بهترین راه حل انقلابی نظر توده های وسیع را به خود جلب می کند، راستگرایان افراطی تنها راه مقابله با آن را در اعمال فشار و ایجاد شرایط اختناق می جویند.

لحظه ای که برای هجوم به حزب توده ایران انتخاب شده، لحظه حساسی است، از یک سو کشور، با دشواری های اقتصادی و اجتماعی جدی روبروست، گرانی بیداد می کند، توده های ستمکش از تامین حداقل زندگی عاجز مانده اند و دولت موظف است که به نیاز آن ها به هر صورت پاسخی بدهد. از سوی دیگر امپریالیسم آمریکا و متحدینش در داخل و خارج فشار به جمهوری اسلامی ایران را به حداکثر رسانده و دخالت نظامی مستقیم را تدارک دیده اند.

متاسفانه جنگ تجاوز کارانه عراق علیه ایران نیز با کمک امپریالیسم به حالت فرساینده ای در آمده و بخش بزرگی از نیروهای انقلابی را در جبهه ها مهار کرده و تحلیل می برد.

در چنین لحظه ای است که راستگرایان افراطی و مدافعان سرمایه و مالکیت های بزرگ هجوم به حزب توده ایران را به عنوان "راه حل" مشکلات تجویز کرده اند. تا با حادثه سازی و ایجاد محیط رعب و خفقان، نیروهای مردمی و ضد امپریالیستی و مدافعان توده های محروم را فلج کنند و زمینه را برای وارد آوردن ضربه نهایی فراهم آورند.

حساب محافل ارتجاعی و راستگرا از هجوم به حزب توده ایران و متهم کردن آن به اتهامات ناروا این است:

1- تخم نفاق، بدگمانی و بی اعتمادی میان نیروهای انقلابی پاشیده می شود و اتحاد عمل آنان در دفاع از انقلاب و جمهوری تا حد غیر ممکن دشوار می شود و جمهوری بلا دفاع می ماند.

2- دفاع از برنامه های تحول اجتماعی به سود زحمتکشان و دفاع از حقوق آنان جرم تلقی می شود. تا کنون این برنامه ها "کمونیستی" نامیده میشد و بنا به فرهنگ ننگین و پلیسی رژیم منفور پهلوی خود به خود بی محاکمه محکوم بود، از این پس علاوه بر آن "جاسوسی" هم تلقی می شود.

3- به اعتبار جمهوری اسلامی در ایران و جهان ضربه سنگین وارد می شود و این جمهوری در مجموع خود تضعیف می گردد.

4- مربوط کردن بازداشت رهبران حزب با اتهام زشت و بی اساس "جاسوسی!" پای کشورهای سوسیالیستی را هم به میان می کشد و با یک حادثه سازی و خرابکاری عمدی مناسبات ایران و کشورهای سوسیالیستی و به ویژه اتحاد شوروی را تیره می سازد و دست امپریالیست ها را در اعمال فشار به ایران باز می گذارد.

5- آخرین و مهم ترین هدف طراحان واقعی و پشت پرده هجوم به حزب توده ایران – صرفنظر از این که مجریان این طرح چه کسانی و با چه نیتی باشند- ایجاد بی ثباتی در کشور و زمینه چینی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است.

در چهار ساله پس از پیروزی، ایجاد و حفظ بی ثباتی در کشور، یکی از ارکان سیاست امپریالیسم و عمال آن بوده است. در این سال ها طرح توطئه های کودتایی، بمب گذاری، ترور، حمله به دفاتر حزب و روزنامه ها، به آتش کشیدن کتابفروشی ها، جلوگیری از گشایش دانشگاه ها، بهانه کردن حجاب و منکرات و غیره برای ایجاد محیط تشنج در کشور و بالاخره مداخله نظامی در طبس و حمله خائنانه رژیم عراق به کشور- یکی پس از دیگری تدارک دیده شده و به صحنه آمده تا جمهوری اسلامی ایران امکان تثبیت و استحکام پیدا نکند و هر روز با حادثه ای روبرو باشد.

در دوران پس از پیروزی انقلاب، "سیا" و سایر سازمان های جاسوسی امپریالیستی برای نفاق افکنی، ایجاد سوء تفاهم و به جان هم انداختن گروه های سیاسی، هیچ فرصتی را از دست نداده و از کوچک ترین اشتباه سازمان ها و جریان های سیاسی، برای درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران با آن ها بهره جسته اند

در باره حزب توده ایران که کم ترین نقطه ضعفی نداشته و ندارد، محافل راستگرا طریق پرونده سازی آشکار را پیش گرفته اند.

در تمام دوران چهار ساله پس از پیروزی انقلاب، سیاست حزب توده ایران درست نقطه مقابل سیاست محافل ارتجاعی وابسته به امپریالیسم و نمایندگان قشری، لیبرال، مالکان و سرمایه داران بزرگ بوده است. ما بر خلاف آنها، هرگز راه نفاق نرفتیم، معتقدات خود را از کسی پنهان نکردیم و بر اساس مواضع روشن سیاسی – ایدئولوژیک خود، از خصلت ضد امپریالیستی و مردمی انقلاب دفاع کرده ایم و تا پایان دفاع خواهیم کرد.

ما در این چهار سال از هر گام مثبت جمهوری اسلامی ایران حمایت کردیم و هر اقدام نادرست و ناقص را دلسوزانه و با صراحت مورد انتقاد قرار دادیم.

در تمام این سال ها که سیاست امپریالیست ها و عمال رنگارنگ آن ها – در اتحاد با خادمان سرمایه های بزرگ- توطئه گری، خرابکاری و ایجاد تزلزل بود، ما تمام نیرو و توان خود را در راه حنثی کردن توطئه های امپریالیسم و تثبیت جمهوری اسلامی ایران صرف کردیم و کوشیدیم که با گرد آوری همه نیروهای انقلابی در صف واحد، انقلاب را به سود زحمتکشان پیش برانیم و استقلال واقعی کشور را تامین کنیم.

ما با آن چه در توان داشتیم کوشیدیم تا جامعه حالت آرامش متکی به قانون داشته باشد. شرکت فعال ما در رفراندوم و انتخابات ارگان های دولتی جمهوری اسلامی، مشارکت فعال ما در نظر خواهی مجلس خبرگان تدوین کننده قانون اساسی، دفاع از نص و روح مردمی این قانون، پذیرش اعلامیه ده ماده ای دادستانی انقلاب در باره فعالیت قانونی احزاب از طرف ما، شرکت فعال در مناظره تلویزیونی و اعلام صریح نظریات حزب، بر همگان روشن است. ما ضمن اعلام صریح انتقادهای خود قبل از همه احزاب آمادگی خود را برای فعالیت در چارچوب قانون احزاب مصوب مجلس اعلام داشته و از دو سال پیش تمام مدارک خود را به وزارت کشور داده ایم و تمام مراحل قانونی را – تا جائی که به ما مربوط بود- طی کردیم و از جمله بنا به اصرار و تاکید مقامات رسمی وزارت کشور، فهرست کامل اعضای رهبری و مشخصات و آدرس کامل آنان را به آن وزارتخانه دادیم و بسیار متاسفیم که این مشخصات در بازداشت رهبران حزب ما مورد سوء استفاده قرار گرفته و به اعتبار و امانت مقامات جمهوری اسلامی ایران لطمه جبران ناپذیری وارد کرده است.

متاسفانه کوشش های مداوم، سالم و سازنده حزب توده ایران در جهت استقرار و تحکیم حاکمیت قانون، اثر مطلوب نداده و در سیاست حاکمیت ایران کسانی دست بالا را گرفته اند که نقض قانون و سرکوب دگراندیشان و حتی پرونده سازی های زشت را راه حل دشواری های خود و وسیله رسیدن به هدف های خویش میدانند و خواسته یا ناخواسته راه را برای بازگشت رژیمی مستبد و وابسته هموار می کنند.

در چنین شرایطی وظیفه پر افتخار و سنگین دفاع از دستاوردهای انقلاب و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش به وظیفه عاجل نیروهای صدیق انقلابی و قبل از همه اعضاء و هواداران حزب ما بدل میشود.

با وجود موفقیت نسبی که نیروهای مرتجع و راستگرا کسب کرده اند، انقلاب ایران هنوز نیروی عظیمی دارد. امام خمینی و پیروان خط اصیل ضد امپریالیستی و مردمی انقلاب، در گذشته بارها به یاری توده ها، دشواری ها را پشت سر گذاشته اند و با این که این بار اوضاع به مراتب خطرناک تر از هر موقع دیگر است، هنوز همه امیدها قطع نشده و می توان و باید از انقلاب دفاع کرد و دستاوردهای آن را حفظ نمود.

مشی انقلابی حزب توده ایران که متکی بر سنگ خارایی از تئوری علمی و انقلابی است، در این چهار سال درستی خود را به طور کامل به ثبوت رسانید. موافق این مشی اتحاد همه نیروهای انقلابی و ضد امپریالیستی و از جمله و به ویژه انقلابیون مذهبی با پایگاه مردمی و هواداران سوسیالیسم علمی در این انقلاب ممکن و ضروریست.

محافل امپریالیستی به اهمیت و ارزش این مشی انقلابی و برد تاریخی آن واقفند و به هر وسیله ممکن از تحقق آن جلوگیری می کنند. این محافل پس از بازداشت رهبران حزب توده ایران از یک سو می کوشند که این اقدام را تا حد یک هجوم عمومی علیه دمکراسی گسترش دهند و از سوی دیگر مشی حزب را زیر علامت سئوال می گذارند آن ها شایع می کنند که گویا مشی حزب شکست خورده و تغییر کرده و گویا توده ای ها راه دیگری در پیش گرفته اند.

در حالی که حوادث اخیر نه فقط درستی مشی حزب ما و ضرورت پیشبرد پی گیر آن را اثبات کرده، بلکه به ویژه امکانات بیشتری برای تحقق آن در پائین، در میان توده ها فراهم آورده است. در این لحظات حساس توده ها تجربه می اندوزند و از حوادث می آموزند، این لحظات سرنوشت ساز برای نمایندگان توده های محروم نیز تجربه ساز و پند آموز است. باید به این بیداری و تجربه اندوزی یاری رساند و جبهه متحد نیروهای انقلابی را در همه سطوح و به ویژه در میان توده ها پایه گذاشت و نشان داد که مشی حزب توده ایران بر خلاف مشی دشمنان انقلاب، فرصت طلبانه نیست، استوار و پی گیر است و تا پیروزی نهایی انقلاب ادامه خواهد یافت.

بدون تردید اعضاء و هواداران حزب ما در وضع بسیار دشوار و بغرنجی قرار دارند. آن ها از دشمن دانا و دوست نادان ضربه می خورند و در معرض انواع فشارها و تهدیدها هستند، اما این سرنوشت افتخار آمیز را خود، آگاهانه و داوطلبانه برگزیده اند و بدون تردید راه ارانی ها و روزبه ها را با گام های استوارتری خواهند پیمود و صفحات درخشان نوینی بر تاریخ پر افتخار حزب توده ای ما خواهند افزود.

در پایان، در این لحظات حساس و سرنوشت ساز، همه مقامات رسمی، همه سازمان ها، احزاب و گروه های سیاسی و همه کسانی را که به پیروزی انقلاب علاقمندند، به احساس مسئولیت دعوت می کنیم – بگذار مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران به خود آیند و از یاد نبرند که در برابر تاریخ و در برابر نسل معاصر انقلابی ایران مسئولند و اگر امروز به جای مقابله با توطئه های امپریالیسم آب به آسیاب آن بریزند، فردا دیر خواهد بود.

ما بطور جدی به بازداشت رهبران حزب توده ایران و دبیر اول آن رفیق نورالدین کیانوری شدیدا اعتراض کرده و اتهامات زشت و بی اساس را که به آنان وارد کرده اند، صریحا و کاملا مردود می دانیم. ما از مقامات جمهوری اسلامی ایران می خواهیم که هر چه زودتر و بی قید و شرط این مبارزین صدیق و انقلابیون برجسته و خادمان پی گیر منافع زحمتکشان را آزاد کرده و این ننگ را از دامن این جمهوری بزدایند که زندانبان بهترین مدافعین جمهوری اسلامی است.

ما، بنا به مشی اصولی خود، در این لحظات سرنوشت ساز، همه نیروهای اصیل انقلابی را به اتحاد در برابر امپریالیسم و به همکاری برای ایجاد محیط آرام و با ثبات سیاسی در کشور، به گسترش و تعمیق انقلاب به سود زحمتکشان و محرومان دعوت می کنیم.

بگذار زندان ها از میهن پرستان انقلابی خالی و مزرعه ها و کارخانه ها پر باشد!

بگذار همه با هم در برابر توطئه های امپریالیسم و ارتجاع ید واحده باشیم و به جای حادثه سازی و ایجاد تشنج عمومی، همه با هم به کار سازنده بپردازیم و انقلاب را تحکیم بخشیم.

 

زنده باد حزب توده ایران مدافع راستین استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی

برقرار باد اتحاد همه نیروهای ضد امپریالیستی و مردمی ایران

درود آتشین به زندانیان توده ای

درود آتشین به رفیق نورالدین کیانوری دبیراول کمیته مرکزی حزب توده ایران

کمیته مرکزی حزب توده ایران

27/11/61

 

 

 

                        راه توده  45    4 اردیبهشت ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت