راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرگذشت

اتحاد فدائی

در مهاجرت

 
 

 

کوشش بخشی از رهبران سازمان فدایی اکثریت برای انحلال این سازمان در به اصطلاح "حزب بزرگ چپ" شکل دردناکی به خود گرفته است. روزی نیست که یکی از این رهبران سابق فدایی اکثریت ناگهان به یاد ابراز شرمساری و شرمندگی و عذرخواهی و خجالت و ندامت از گذشته خود نیفتد. بدیهی است اگر کسانی از گذشته فدایی اکثریت خود دچار شرمساری، شرمندگی، خجالت و .... هستند می توانند این سازمان را ترک کنند یا به حزب خیالی چپ بپیوندند و سازمان را برای کسانی باقی گذارند که از گذشته خود ابراز ندامت و خجالت ندارند. یعنی شماری از رهبران و بخش بزرگ فداییان اکثریت داخل کشور. مشکل هم در همینجاست. عده ای که در گذشته می خواستند هم سلطنت طلب باشند و هم فدایی اکثریت، هم طرفدار بختیار باشند هم فدایی اکثریت، هم مجاهد باشند، هم اقلیتی، هم لیبرال، هم سوسیال دموکرات، هم سبز و محیط زیستی و ... همه اینها باشند و هم فدایی اکثریت، اکنون که تصمیم به ترک یا انحلال خود و این سازمان گرفته اند می کوشند انحلال آنها در "حزب چپ" تبدیل به انحلال نام و گذشته و تاریخ سازمان فداییان خلق اکثریت نیز بشود. کاش به همین مقدار راضی بودند و در لجن مال کردن این سازمان با سلطنت طلبان و طرفداران بختیار و مخالفان آن مسابقه نمی گذاشتند.

ما در اینجا قصد نداریم به این جنبه از سرنوشت تلخی که امروز اعضا و هواداران فداکار این سازمان با آن روبرو شده اند بپردازیم و نیش های مداومی را که نه تنها از جبهه راست و امثال صدای امریکا و بی بی سی به آنها وارد می شود بلکه بخشی از رهبری سازمان در روند انحلال آن با آن هماهنگ شده است بازگو کنیم. سخن بر سر دلایلی است که گویا فداییان خلق باید بابت آن شرمسار باشند و آن هم دفاع از انقلاب و خواست اتحاد چپ است. در این زمینه مضحک تر و غیرمسئولانه تر از همه مقاله ای است از آقای سهراب مبشری که پیشترها از اینکه "دون کیشوت های ضدامپریالیست" با مداخله آمریکا در ایران مخالفند ابراز ناراحتی می کرد و اکنون از این که گذشته سازمان فدایی مانع "اتحاد چپ" شده گلایه دارد. به گفته ایشان پشتیبانی فداییان اکثریت و حزب توده ایران از "خط امام" مانع از آن شده است که اکنون فداییان خلق بتوانند با سازمان اتحاد فداییان خلق "اتحاد چپ" کنند و این گویا خطای تاریخی و نابخشودنی فداییان اکثریت است.

ایشان ظاهرا اصلا مفوم "چپ" را درست متوجه نشده و نمی داند که چپ همان مردم هستند و در مقطع انقلاب بخش بزرگ چپ همان "خط امام" بود. اتحاد چپ در دوران انقلاب هیچ معنا و مفهوم دیگری نداشت جز اتحاد با جبهه ای که نام خط امام به خود گرفته بود و پشتیبانی توده وسیع مردم زحمتکش یعنی "چپ" را با خود داشت. تصور ایشان از "چپ" مردم نیست، بلکه چند تنی هستند که خود برخود نام چپ گذاشته اند ولو اینکه پشتیبانی مردم که هیچ حتی پنج تن هوادارهم نداشته باشند. این مانند آن است که کسی بگوید پشتیبانی ما یا اتحاد ما با جنبش سبز اشتباه است چون رهبر این جنبش میرحسین موسوی است که افتخارش آن است که "نخست وزیر امام" بوده است و چون فلان گروه چهار نفره با آقای خمینی مخالف است پس ما باید از اتحاد و پشتیبانی از جنبش سبز منصرف شویم.

اتحاد چپ در دوران انقلاب در اتحاد با خط امام بود، بعد اتحاد با هواداران اصلاحات و امروز با جنبش سبز. هرکس که این را درک می کند می تواند به این اتحاد چپ واقعی بپیوندد و هر کس درک نمی کند می تواند در گروه چهار نفره خود اتحاد چپ تشکیل دهد. ولی هیچکس حق ندارد مفهوم اتحاد چپ را از اتحاد با توده های مردم هوادار چپ به اتحاد میان سران چند گروه تبدیل کند و از دیگران بابت اینکه به اتحاد چپ چند نفره آنان اعتقاد ندارند انتقاد کند.

آقای مبشری مدعی است که مانع اتحاد چپ کنونی پشتیبانی فداییان خلق و توده ای ها از اتحاد چپ در دوران انقلاب با هواداران آیت الله خمینی است. در حالیکه مانع "اتحاد چپ" از نوع آن اتحادی که آقای مبشری خواهان آن است در خود بزرگ بینی ها و خودخواهی های روشنفکر جدا از توده در خارج از کشور است و هیچ ربطی به آن اتحادی که ضرورت پیشبرد انقلاب بود ندارد. مگر در دوران انقلاب که هجده گروه بنام مبارزان آزادی طبقه کارگر و مبارزین و مبارزون و رزمندگان و پیکار و غیره تشکیل شده بود مشکلی بنام پشتیبانی از خط امام وجود داشت. مانع اینکه آنها با هم متحد نمی شدند پشتیبانی اشان از انقلاب یا خط امام بود؟ یا همان مانعی بود که امروز میان شما و اتحاد فداییان وجود دارد؟ یعنی جدایی از توده؟ این مشکل که اتحادی که شما خواهان آن هستید ما به ازا و پایگاه واقعی در جامعه ندارد و بنابراین ضرورت ها شکل گیری آن را تحمیل نمی کنند بلکه تخیلات و پیشداوری ها و خوش آمدها و بدآمدها هستند که عامل یا مانع شکلگیری اتحاد میشوند.‌ اگر غیر از این بود که اکنون جلب محبت گروه چهارنفره اتحاد فداییان خلق با آن سابقه منفی در دوران انقلاب و کردستان و عراق و اندیشه های کج و معوج اکنون بعنوان عامل و مانع اتحاد معرفی نمی شد.

اتحاد حزب توده ایران با خط امام را ضرورت های اتحاد چپ در انقلاب تحمیل می کرد، اتحاد رهبران فدایی اکثریت و اتحاد فداییان را کدام ضرورت تحمیل می کند؟ هیچ ضرورتی. اتحادی که زمینه های آن فقط ذهنی است و مانع واقعی آن مشی جدا از توده و بی اهمیت انگاشتن مردم است. بی دلیل اعضای فداییان اکثریت را به گناه ناکرده متهم نکنید.     

 

 

 

                        راه توده  44    8 اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت