راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به سخنرانی شهید باقری

سردار سپاه در جنگ با عراق

فرماندهان طرفدار

سرکوب مردم

همانها هستند

که در جبهه ها

مردم را به کشتن دادند

 

 

هفته دفاع مقدس، امسال با گشایش برخی صندوق های محرمانه اسرار پنهان مانده جنگ ایران و عراق همراه شد. این گشایش را باید به فال نیک گرفت، بویژه از سوی توده ایها، که از جمله قربانیان مرحله دوم جنگ – پس از آزادی خرمشهر- شدند. چند برنامه تلویزیونی و حضور چهره هائی نظامی و غیر نظامی برای پاسخگوئی به سئوالات، با هر انگیزه ای صورت گرفته باشد مفید است.

اسناد و مدارک، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های مربوط به جنگ ایران و عراق بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران و تاریخ انقلاب ایران است. از جمله این اسناد و مدارک فیلمی است بازسازی شده از سخنان یکی از فرماندهان وقت سپاه که نام او را "شهید حسن باقری" ذکر کرده اند. وی که ظاهرا پس از شکست عملیات رمضان در سال 1361 در جمع مسئولان وقت گردان‌های سپاه و بسیج سخن می گوید، انتقادهایی را نسبت به نحوه عملیات انجام می دهد و از گرایش‌هایی سخن می گوید که بعدها در جنگ غالب شد.

البته برای درک کامل سخنان شهید باقری و انتقادهای وی باید تا اندازه‌ای با تاریخچه عملیات جنگی مانند فتح المبین و بیت المقدس و ماجرای باز کردن کانال آب در جریان عملیات رمضان و محاصره نیروهای ایرانی و اسارت هزاران نفر و غیره آشنا بود، که اکنون سخن بر سر آن نیست. در واقع نقد باقری از ناکامی ایران در این عملیات جنگی، نقدی از زاویه نظامی و مقداری نیز مبتنی بر بررسی ضعف‌های خصلتی برخی فرماندهان سپاه است. شاید از وی نیز جز اینکه از زاویه یک فرمانده، نقایص و ضعف‌های عملیات را بررسی کند توقعی دیگر نباشد. با اینحال دلائل عمیق ناکامی‌های پیاپی ایران بیش از آنکه مربوط به اشتباهات نظامی یا تاکتیکی باشد معلول اوضاع و احوال سیاسی بود.

مقاومت و سپس پیروزی‌های چشمگیر و سریع ایران در برابر عراق در مرحله اول جنگ از سویی حاصل روحیه ملی مردم ایران در حفظ انقلاب و دفاع از میهن خود، از سویی ناشی از خصلت دفاعی جنگ و دفع تجاوز و بالاخره از سویی نتیجه غافلگیر شدن حامیان بین‌المللی عراق و رژیم صدام حسین بود. ادامه جنگ در خاک عراق هر سه این شرایط را دگرگون کرد و از بین برد.

از سویی حامیان عراق برای دفاع از رژیم آن بسیج شدند و جنگ ایران از حالت جنگ با یک کشور و با یک رژیم خارج و عملا به جنگ در چند جبهه تبدیل شد.

از سوی دیگر جنگ خصلت دفاعی خود را از دست داد و به تجاوز به خاک عراق و حاکم شدن شعارهای غیرواقعی فتح بصره و بغداد و کربلا انجامید.

بالاخره ادامه جنگ وحدت نظر ملی را که بر سر مقاومت و دفاع در برابر تجاوز عراق وجود داشت بر هم زد. در حالیکه خام اندیشان بر طبل ادامه جنگ می کوبیدند، نیروهای سیاسی دوراندیش آن را خطرناک و به زیان انقلاب می دانستند. بسیاری از فرماندهان ارتش، از جمله فرماندهان چپگرا و توده‌ای ارتش بنا بر ملاحظات سیاسی و نظامی با ادامه جنگ مخالفت می کردند که از جمله می توان به استعفای ناخدا افضلی فرمانده توده‌ای نیروی دریایی اشاره کرد که البته بعدها به اتهام آنکه گویا می خواسته کودتا کند اعدام شد.

از نکات مهمی که "شهید باقری" در سخنان خود بدان می پردازد و زمینه‌های تحول بعدی در فرماندهان سپاه را می توان در آن دید اشاره ای است که به بی اهمیت شدن جان افراد برای بسیاری از این فرماندهان می کند. بقول وی زمانی کشته شدن 70 یا 80 نفر می توانست سر و صدایی عظیم بر پا کند و اکنون دیگر هزار و ده هزار برای عده‌ای رقم محسوب نمی شود. فرماندهانی که علیرغم وجود معبر برای عبور رزمندگان، بدنبال داوطلب برای عبور از میدان مین می گشتند. از درون همین فرماندهانی که جان انسان‌ها، هم میهنان آنان، سرنوشت خانواده‌ها، همسران، فرزندان رزمندگان برایشان دیگر بی اهمیت شده بود، درنده‌های بعدی سیاسی و اقتصادی بیرون آمدند که حاضر بودند و هستند همه را زیر پا له کنند تا خود بالا بروند. این همه سرداری که ناگهان با پایان جنگ کاسب و تاجر و کارچاق کن شدند و از موقعیت سرداری و سپاهی خود برای کسب ثروت و قدرت بهره گرفتند یا بقول میرحسین موسوی "کارشان محاسبه بالا و پایین رفتن قیمت ارز و دلار شد"، همه از درون همین کسانی بیرون آمدند که سرنوشت انسان‌ها در حساب‌های آنان جایی نداشت، همانها که برایشان مهمتر از آینده کشور، آینده خودشان مطرح بود و در ادامه جنگ افزایش نقش و جایگاه و نفوذ خود را می دیدند. پایان جنگ برای آنها، پایان آرزوهایی بود که برای آینده سیاسی و اقتصادی خود در دل می پروراندند و به همین دلیل با این پایان مخالف بودند و هنوز هم پایان جنگ را یک "فاجعه"، یک "حادثه تلخ" معرفی می کنند و امثال هاشمی رفسنجانی یا میرحسین موسوی را مسئول آن قلمداد می کنند. در حالیکه مردم ما به گونه‌ای دیگر درباره پایان جنگ قضاوت می کنند و نه تنها پایان جنگ را فاجعه نمی دانند بلکه ادامه بی حاصل آن را فاجعه می شناسند. همین مسئله، فاصله عظیمی میان این فرماندهان و خواست‌ها و آمالشان با خواست‌ها و آمال ملی را نشان میدهد. سخنان "شهید باقری" مربوط به آغاز شکلگیری این فاجعه است که می توانید آن را از روی لینک زیر ببینید و بشنوید:

http://www.youtube.com/watch?v=9yGNW9fcmgc

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  474  دهم مهر ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت