هفته دفاع مقدس شد هفته افشای رازهای پنهان
|
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در سرمقاله 31 شهریور ماه نسبت به اینکه جنگ موضوع نقد جناحها و شخصیتها شده است انتقاد کرد. جوان نوشت: سخنی که امروز در نقد مسئولان جنگ گفته میشود، نقد عملکرد هم نیست و به نقد شخصیت بیشتر شبیه است. ورود به این وادی میتواند حقانیت و صلابت آن گنج پایانناپذیر را برای نسلهایی که امام و جنگ را ندیدهاند مخدوش نماید. هاشمی رفسنجانی، خاتمی، موسوی، محسن رضایی و… بعضاً ۵۰ سال است در این کشور فعال سیاسی هستند. آیا مقطعی و عملی برای نقد آنان وجود ندارد که میدان دفاع مقدس را محل منازعه با آنان قرار دهیم؟ ... آنجا که مردم به فرمان و عشق به امام فرزندان خود را اسماعیلوار به قربانگاه عشق میفرستادند محل منازعه با موسوی و خاتمی و… نیست.... خاتمی (مسئول تبلیغات جبهه و جنگ)، رضایی (فرمانده کل سپاه)، موسوی (مسئول دارایی کشور)، هاشمی (جانشین فرمانده کل قوا) دارای ایرادات جدی هستند همانطور که همه ما با مراتب مختلف دارای اشتباهات هستیم."
از این سخنان دو تعبیر می توان داشت و دو احتمال را در نظر گرفت. تعبیر نخست آنست که نوشته جوان در ادامه برخی نشانههای دوران اخیر و از جمله سخنان محسن رضایی در سیمای جمهوری اسلامی درباره ضرورت مصاحبه با میرحسین موسوی درباره جنگ است و می تواند نشانه حدی از واقع بینی درباره ناممکن شدن ادامه حصر و سیاست نظامی و ضرورت آشتی ملی در داخل کشور باشد، که شاید تصور می شود بتوان آن را در حول وحدت نظر ملی در عرصه جنگ ایران و عراق سامان داد. البته واقعیت آنست که این سرداران سپاه و جناح راست حکومتی بوده اند که در سالهای گذشته پیگیرانه از کارکرد مسئولان وقت جنگ بویژه هاشمی رفسنجانی و دولت میرحسین موسوی انتقاد می کردند، بدون آنکه به یاد آورند که برعکس این جناح راست حکومتی که در آن زمان متهم به کارشکنی در کار دولت موسوی بوده و از ارسال ارگان آن "رسالت" به جبههها به دستور آیتالله خمینی جلوگیری شده بود.
احتمال دوم آن است که هاشمی رفسنجانی با اشارهای که به دادگاههای نظامی برای فرماندهان وقت نظامی سپاه کرده است، در واقع از خط قرمز عبور کرده و نشان داده که اگر موضوع جنگ محل نزاع و مناقشه قرار گیرد این بخشی از سرداران نظامی و مدعیان امروز هستند که خود متهمان درجه اول محسوب می شوند که باید پاسخگوی مردم باشند. البته هنوز ابعاد تخلفهای نظامی روشن نیست، ولی همین که در حدی بوده که برای آن تشکیل دادگاه نظامی و حتی احتمال صدور احکامی در حد اعدام در نظر گرفته شده نشان می دهد که این تخلفها بسیار جدی بوده اند، بویژه آنکه همه آنها به پایان جنگ مربوط نمی شوند و برخی از آنها مربوط به شکستهای نظامی پیش از پایان جنگ است.
آینده روشن خواهد کرد که کدامیک از دو احتمال بالا جدی تر است و شاید هم ترکیبی از هر دوی آنان. ولی آنچه از هم اکنون روشن است آنست که سیاست ادامه حصر جز در میان اندکی از افراطی ترین، فاسد ترین و غیرمسئول ترین کارگزاران سیاسی و نظامی حکومتی هواداری ندارد، کسانی که حتی آینده جمهوری اسلامی هم برایشان اهمیتی ندارد، چه رسد آینده بیت رهبری و کشور و مردم. آقای خامنهای تا کنون سرنوشت خود و کشور را با اینگونه افراد گره زده است. فشار واقعیتها او را ناگزیر به تجدید نظر کرده است؟
|
راه توده 474 دهم مهر ماه 1393