|
با در گیری های نظامی در شرق
اوکرائین در مرزهای روسیه، برخی سیاستمداران غربی اوکرائین را "افغانستانی
در دل اروپا" می دانند. به اعتقاد این افراد، بحران این کشور اروپای شرقی
به همان اندازه ادامه دار خواهد شد که بحران افغانستان به درازا کشیده شد.
"پتر گانچاروف" کار شناس مسایل سیاسی این موضوع را چنین تفسیر می کند:
"انتخابات اخیر ریاست جمهوری در افغانستان نشان داد که در واقع این کشور
تبدیل به یک نقطه بی ثبات و غیرقابل درمان تبدیل شده است. این کشور در
آستانه تشدید جنگ داخلی قرار دارد".
بحران اوکرائین نیز همچون افغانستان شکل گرفت و با مداخله غیرمستقیم ایالات
متحده آمریکا توسعه پیدا کرد. آمریکا و متحدان آن توانستند با دخالت های
مستقیم از بحران های داخلی اوکرائین بهره بگیرند و برنامه "میدان" را
سازماندهی کنند. برای اوکرائین رییس جمهور انتخاب کردند، حقیقت را درباره
سانحه هواپیمای "بویینگ مالزی" پنهان ساختند و امروز اوکرائین به هر طرف
برود، آمریکا آنجاست. امریکا به کمک متحدانش در نشست ها و سمینارهای منطقه
ای امریکا خواهان صلح و در پیش گرفتن راه های مسالمت آمیز می شود اما در
عمل دست جنگ طلبان را باز می گذارد و از هر گونه کمک نظامی به آن ها دریغ
نمی کند. از مجارستان برای دولت اوکرائین تانک و از کشور رومانی هواپیماهای
جنگی می فرستد. تناقض و چند گانگی در تمام سیاست های خارجی ایالات متحده
آمریکا قابل مشاهده است.
همین روش ها طی سال های گذشته در افغانستان نیز دنبال شده است. سیاست های
آمریکا در هر دو کشور مخرب است و ویرانگر.
آخرین دیدار"جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا از کابل این موضوع را به
اثبات رساند." هر دو نامزد ریاست جمهوری افغانستان را آماده همکاری در
تشکیل دولت واحد ملی اعلام کرد. جان کری این سخنان را پس از گفتگو با
عبدالله عبدالله و اشرف غنی اعلام کرد. با این حال یک روز پس از آن که وی
کابل را ترک کرد نامزدهای ریاست جمهوری وعده های خود را برای سازش فراموش
کردند و تشکیل دولت واحد ملی به دست فراموشی سپرده شد. در همین شرایط است
که بحران داخلی و چگونگی تقسیم حکومت بین دو نامزد آغاز می شود. به عبارت
دیگر، برنامه جان کری که طبق آن در انتخابات هیچکس بازنده نخواهد شد، دارای
دو برنده است و این برنامه در عمل کارایی لازم را نخواهد داشت.
به اعتقاد "آجار کورتوف" کارشناس ارشد انستیتوی مطالعات استراتژیک روسیه و
سردبیر مجله "مسایل استراتژی ملی"، ایالات متحده آمریکا، هنر دیپلماسی خود
را از دست داده و از موضع قدرت عمل می کند. وی در ادامه می گوید:
"حوادث سال های اخیر کاملا نشان دادند که ایالات متحده آمریکا در حال از
دست دادن ظرفیت های خود در اداره حکومت است. صحبت از تناقض در سیاست خارجه
کاخ سفید است. این مساله در خصوص عراق، افغانستان و برخی کشورهای دیگر
خاورمیانه نیز به وضوح قابل مشاهده است. تلاش آمریکا برای حمایت مالی از
سازمان های تند رو اسلامی که بعدها به شکل دولت اسلامی عراق و شام درآمدند
نیز نشانه دیگری از همان تناقض است. همه حوادث نشان می دهند که آمریکا هنر
دیپلماسی را از دست داده و به فرامین روی آورده است، که نتیجه آن از دست
رفتن نگاه درست در سیاست خارجی این کشور است."
واضح است که شیوه آمرانه نمی تواند مشکل انتخابات ریاست جمهوری را در
افغانستان حل کند. موضع کاخ سفید در این مساله نمی تواند قانونی بودن دولت
و رئیس جمهور آینده را تایید کند. آمریکا می گوید که یکی از دو نامزد باید
رئیس جمهور شود، اما هر دو در سرنوشت افغانستان سهیم باشند. افغان ها به
درستی می گویند که رای های مردم عملا دزدیده شده است و کاملا مشخص است که
چه کسی در این جریان دست داشته است.
|
