راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

استقبال کنیم

از مصاحبه ها

و سخنرانی ها

 

بدنبال حضور آیت الله جنتی در سیمای جمهوری اسلامی و گفتگوئی که با وی انجام شد، برخی برآشفتند که چرا او را به سیما برده اند و با او گفتگو کرده اند. برخی نیز؛ عمیق تر به مسئله نگاه کرده و آن را گامی درجهت آگاهی بیشتر و مستقیم تر مردم از چهره های کار بدست جمهوری اسلامی ارزیابی کرده اند. این که چرا امثال او را برای گفتگو دعوت می کنند و دیگرانی را که مورد نظر مردم هستند را نه؟ یک بحث است و این که چنین گفتگوهائی چه تاثیری درشناخت و آگاهی مردم می گذارد یک بحث دیگر. درعین حال که دعوت نکردن از برخی چهره های مورد نظر و توجه مردم نیز خود به خود، نوعی افشای دستگاه های تبلیغاتی حکومت است. باز گردیم به عقب، نگاهی عمیق تر بیاندازیم به گذشته:

در آبان ماه سال 1357، در اوج انقلاب، شاه ارتشبد ازهاری را بعنوان نخست وزیر دولت نظامی برگماشت. آن زمان نه تنها مردم عادی کوچه و بازار، بلکه حتی سیاست ورزان و اصحاب رسانه ها و روزنامه نگاران نیز شناختی از ازهاری نداشتند. پر بیراه نیست اگر گفته شود جز چند تن از سران ارتشی و همقطاران وی از نوع ارتشبد فردوست، حتی در بدنه ارتش و در میان وزرا و وکلای مجلس و حتی خود شاه هم شناختی از ارتشبد ازهاری و اندیشه ها و ظرفیت ها و توانایی ها و ناتوانایی های او وجود نداشت. این همه نتیجه بسته بودن فضای سیاسی و مطبوعاتی بود.

امروز که از اظهار نظر، گفتگو، مصاحبه با شخصیت های سیاسی و نظامی کشور دفاع می کنیم و آن را مثبت می شماریم به آن فضا نظر داریم و آن را باید به یاد آوریم. از پس کودتای بیست و هشت مرداد، بتدریج هرگونه گفتگو، مصاحبه، سئوال از مقامات مملکتی ممنوع شده بود. خود شاه از سال 1337 تا سال 1356 تن به هیچ مصاحبه ای با خبرنگاران داخل کشور نداد. روزنامه نگاران و خبرنگاران نیز که اجازه پرسش و سوال از مقامات سیاسی و نظامی و ارتش و وزرا نداشتند و خود این دار و دسته هم از ترس اینکه مبادا حرفی بزنند که شاه را خوش نیاید تن به مصاحبه و گفتگو نمی دادند. نتیجه این شد که در سال 57، زمانی که بحران شعله کشید، هیچکس هیچکس را نمی شناخت.

امروز وقتی می بینیم مثلا قوه قضائیه سخنگو دارد که در برابر خبرنگاران باید حاضر شود و به سوالات آنها پاسخ دهد، نمی توانیم به این کم بها دهیم و آن را تایید نکنیم. ولو اینکه این سخنگو دروغ بگوید یا از پاسخ فرار می کند. چرا که اتفاقا همین حضور، دروغ، فرار از پاسخ، خود بخشی از آگاهی و شناخت مردم نسبت به افراد و شخصیت هاست. همین وضع است در مورد فرماندهان نظامی که سخنان و مصاحبه ها و اظهارنظرهای آنان کمک می کند به مردم ما در شناخت شخصیت و نظرات آنان از یکسو و به خود آنان از چهره ای که از خود در میان مردم دارند و می سازند. چرا اکنون جز تعدادی انگشت شمار از فاسدترین و بی آینده ترین حلقه های حکومت کمتر کسی حاضر است مثلا از حصر موسوی و کروبی دفاع کند یا علیه آنان سخن بگوید؟ چون واکنش توام با نفرت مردم نسبت به خود را دیده اند.

سخن گفتن در برابر مردم نه تنها وسیله شناخت مردم از کارگزاران حکومتی است، بلکه یکی از راه های تحمیل عقب نشینی و تعدیل این کارگزاران و ناگزیر شدن از هماهنگی با مردم هم هست. حتی همین نماز جمعه‌ها و سخنانی که امامان جمعه بر زبان می آورند، ولو پرت و پلا هم بگویند به مردم کمک می کنند که آنها را بشناسند و مردم آنها را مدام زیر فشار سنگین قرار می دهند. آخرین نمونه آن سخنان نسنجیده امام جمعه اصفهان است که امروز مردم اسیدپاشی ها را نتیجه آن می دانند و موقعیت خود امام جمعه به خطر افتاده است. امثال احمد خاتمی یا علم الهدا هم در زمره آخرین و کم عقل ترین امام جمعه هایی هستند که هنوز چاپلوسی سپاه و قدرت را به همراهی - ولو ظاهری- با مردم ترجیح می دهند

یکی از نقدها به آقای خامنه ای همین است که شیوه شاه را در پیش گرفته و تن به گفتگو و پاسخگویی نمی دهد. نه تنها خود تن نمی دهد، بلکه پسرش، آقا مجتبی، هم از هر نوع گفتگو و مصاحبه که هیچ، حتی از سخن گفتن و اظهار نظر هم فرار می کند. او هم می داند به محض آنکه سخن بگوید در معرض قضاوت و نقد قرار می گیرد و مردم می فهمند در توبره چه دارد و چه ندارد.

این امکان گفتگو، اظهار نظر، نقد یکی از دستاوردهای انقلاب است که باید از آن دفاع کرد، ولو آنکه کوشیده اند آن را محدود کنند، خفه کنند، یکطرفه کنند، و با اینحال این دستاورد هست و باید آن را به خشت و آجری تبدیل کرد که بتوان بر روی آن بنایی دیگر ساخت.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  477  بیست و چهارم مهر ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت