راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بمناسبت سالگرد کودتای 28 مرداد

"28 مرداد"
یک حادثه نبود
یک پدیده ادامه دار
درایران بود!

 


از فردای کودتای ضد ملی 28 مرداد، ده ها "مورخ" ریز و درشت به تحریف حقایق آن پرداخته و از دیدگاه دشمنان نهضت، تاریخ را "بررسی" کرده اند و درباره یکی از گره گاه های اصلی آن یعنی جنبش ملی شدن نفت و پایان غم انگیز آن صدها "تحلیل" به دست داده اند. این تلاش خستگی ناپذیر و پیگیر برای تحریف تاریخ جنبش، جزئی است از همان کودتای 28 مرداد و ادامه مستقیم آن کودتا. همچنان که بسیاری از رویدادهای ایران و از جمله انقلاب 57 و آخرین نمونه، یعنی کودتای 88 علیه رأی مردم به موسوی ادامه آن کودتاست. بدین ترتیب، کودتای 28 مرداد یک حادثه نیست که مشمول مرور زمان شود، بلکه یک پدیده است که دراشکال مختلف و در دوره های مختلف در جامعه ما روی داده و میدهد.

سازمان های جاسوسی امپریالیستی که این کودتا را سازمان داده و به پیروزی رساندند به درستی می دانستند که تا وقتی اندیشه های انقلابی و روح پیکارجویی در مردم زنده باشد، پیروزی آنان موقتی است، باید روح مردم را شکست و توده ها را نسبت به راهی که رفته اند دچار تردید و بدبینی ساخت. باید آنچه را که می تواند مایه پیروزی آینده باشد معیوب و مشکوک جلوه گرساخت و بی راهه ها را شاهراه.
طی همه سالهائی که از کودتای 28 مرداد می گذرد، دهها جلد کتاب و جزوه به زبان فارسی در ارتباط به دوران ملی شدن نفت نوشته شده و یا به فارسی ترجمه شده است. به علاوه در اکثر مقاله های روزنامه های فارسی زبان ـ چه در خارج و چه در داخل کشور- معمولا به مسایل جنبش ملی شدن اشاره می کنند. اکثریت قریب به اتفاق این نوشته ها و این اشاره ها تکراری و از موضع سازمان های سیاسی ضد توده ای است. در برخی از این کتاب ها بحث های فنی درباره مذاکرات مربوط به پیشنهادهای مختلف انحصارات نفتی در طول حکومت مصدق مطرح شده که این جا و آن جا قابل استفاده است. ولی هر بار که نویسندگان به بحث پیرامون مسایل سیاسی و مناسبات نیروهای سیاسی در آن مقطع پرداخته اند از حقیقت دوره شده و دشمنی با حزب توده ایران جای واقعیت را گرفته است.
جالب نیست که فرمانداری نظامی کودتای 28 مرداد که تحت فرماندهی سپهبد تیموربختیار بود که بعدها ساواک از دل آن بیرون آمد نخستین "آکادمی های علوم اجتماعی" شد و کتاب "اشتباهات" و "خیانت های" حزب توده ایران را برشمرد؟ اینان نه تنها آغازگران و پیش کسوتان تحریف این تاریخ، بلکه فعال ترین بخش آن بودند. درسالهای پس از کودتای 28 مرداد از جانب اینان به طور غیرمستقیم ده ها جلد کتاب و جزوه و هزاران مقاله و به طور مستقیم و رسمی لااقل سه جلد کتاب قطور و یک دوره مجلد درباره تاریخ حزب توده ایران منتشر شد. فرمانداری نظامی بختیار و ساواک در باره هیچ سازمان سیاسی دیگری چنین وظیفه ای برعهده نگرفته و برای هیچ سازمان دیگری تاریخ ننوشت.
طبیعی است که قصد آنها پنهان کردن دست های خون آلود کودتا بود.
جنبش ملی شدن نفت ایران، جنبش یکسره توده ای نبود. جنبشی بود که قشرهای وسیعی از طبقات مختلف مردم زیر رهبری سازمان ها و جریان های فکری و سیاسی گوناگون، در آن شرکت داشتند. خلاصه کردن تاریخ این جنبش در تاریخ حزب توده ایران به هیچ وجه پایه علمی و واقعی ندارد. این جنبش را با همه بزرگی و اهمیت آن باید شناخت و آن را از زیر آوار کودتای 28 مرداد بیرون کشید. باید اجزای گوناگون شرکت کننده در جنبش را هم شناخت و معرفی کرد.
متاسفانه غیر از حزب توده ایران هیچ یک از احزاب و سازمان های شرکت کننده در جنبش ملی شدن نفت، بررسی آن را جدی نگرفت. بسیاری از این سازمان ها و احزاب که برای انجام وظایف ویژه ای مانند قارچ در همان لحظه روییده بودند پس از شکست جنبش از میان رفتند، طبیعی است که علاقه ای هم به بررسی واقعی گذشته نداشتند. در جنبش ملی شدن نفت جبهه ملی ایران نقش بسیار مؤثری داشت. این جبهه پس از 28 مرداد از هم پاشید و آن بخش از سازمان ها و دقیق تر بگوییم، افراد و عناصری نیز که کوشیدند موجودیت "جبهه ملی" را حفظ کنند به هیچ روی خود را در کشف حقایق تاریخی گذشته ذینفع ندانستند. بسیارند کسانی که از نام مصدق برای خود سرمایه سیاسی می سازند، اما هنوز حتی یک نفر از آنان نکوشیده است تاریخ جنبش را بررسی کند و جوانب مثبت و منفی کار جبهه ملی را روشن سازد، تنها، شبحی به نام "راه مصدق" بالای سرآنان پرسه می زند. درسال های پس از 28 مرداد کسانی که خود را عضو جبهه ملی و ادامه دهنده راه مصدق معرفی می کردند دو بار در اروپا کنگره تشکیل داند. جبهه ملی دوم و سوم پدید آوردند. اعلامیه های پرزرق و برق دادند ولی درباره گذشته جنبش و مشیء جناح های گوناگون جبهه ملی در زمان ملی شدن نفت مطلقا سکوت کردند و ضمن خودستایی پرطمطراق دور از فروتنی درعین حال که خود را همه کاره جنبش اعلام می کردند مسئولیت شکست را طبق روش ساواک به گردن حزب توده ایران انداختند. حزب ایران که در سال های ملی شدن نفت از مهم ترین سازمان های ترکیب کننده جبهه ملی ایران بود دو جزوه به نام های «برای آگاهی نسل جوان» و «تاریخچه جبهه ملی ایران» منتشر کرد که به بررسی بخشی از تاریخ جنبش ملی شدن نفت اختصاص دارد. ولی بیش از آن که به روشن شدن گذشته کمک کند، سرعت درجه تنزل اخلاقی و سیاسی این سازمان را برملا کرد. در این دو کتاب محض نمونه هم شده یک سند، یک اندیشه، و یا حتی یک اشاره که تازگی داشته و از انتشارات ساواک منشاء نگرفته باشد وجود ندارد.
از رهبران سابق جبهه ملی تنها برخی خاطرات پراکنده، اظهارنظرهای گسیخته و در مواردی دفاعیات در دادگاه باقی است. این سند حوادث معینی را روشن می کند و طرز تفکر و برداشت نویسنده و جناحی را که وی نماینده آن است بیان می دارد که به جای خود قابل استفاده اند و ما از آن بهره گرفته ایم.
برخی از افراد وابسته به گروه های " چپ نو" و چریکی نیز مطالبی درباره تاریخ دوران ملی شدن نفت ایران نوشتند. از آن جمله است: "تاریخ سی ساله ایران" نوشته بیژن جزنی و" 28 مرداد و حزب توده " نوشته حسن ضیاء ظریفی. نویسندگان این گونه جزوه ها متاسفانه امکان بررسی مستقل و عمیق نداشتند. کارمایه آنان نوشته ها و اظهارات دیگران است که در زندان و آزادی شنیده و خوانده اند ولی امکان و فرصت تحقیق درصحت و سقم آن ها را نداشته اند. قضاوت های آنان نیز خواه ناخواه توأم با پیش داوری و برای اثبات نظرازپیش پذیرفته ای است. لذا نوشته های آنان درهیچ موردی سندیت ندارد.
پس از پیروزی انقلاب 57 محافل ضدکمونیستی با حرارتی دوچندان جنگ روانی ضد توده ای را آغاز کردند و برای پیش برد مقاصد خویش طبق معمول به تحریف تاریخ جنبش روی آوردند. در همان یک سال اول انقلاب ده ها کتاب و جزوه و صدها مقاله انتشار یافت که متاسفانه حتی یکی از آن ها نیز حاصل پژوهش مستقل و عمیق نیست. تکراری است با کمی تغییر شکل از پرونده سازی های ساواک.
جدل بر سر 28 مرداد برای تکرار 28 مرداد از ویژگی های جنگ روانی لحظه کنونی است.
در برابر تمام این انحراف ها بهترین پاسخ نشان دادن واقعیت است. مردم ایران باید تاریخ کشور و به ویژه تاریخ معاصر را که این چنین طبق نقشه و سازمان یافته تحریف می شود از نو بدانند و واقعیت ها چنان که هست باید نشان داده شود تا مردم بتوانند از گذشته بیاموزند و از تکرار 28 مردادها جلو گیرند. چنان که تا حدودی زیادی در جریان کودتای 88 دیدیم و مردم با همین آگاهی متفاوت با واکنش مردم در روز 28 مرداد و روزهای پس از آن به خیابان ها آمدند، کشته دادند، زندانی شدند اما اجازه غلبه کامل کودتا را ندادند و نتیجه این مقاومت در انتخابات 92 آشکار شد!
 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  517   29 مرداد 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت