راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

5 انگشت

یک دست

در شطرنج جهانی

سایت حزب کمونیست روسیه

تلخیص و ترجمه - آزاده اسفندیاری

 

 

 

متحدان و دوستان نزدیکی که در چند دهه گذشته  تا به امروز با کشور روسیه ارتباط خود را حفظ کرده اند، عبارتند از: صربستان (یوگسلاوی سابق)، جمهوری خلق چین، سوریه، کوبا و مصر.

صربستان

 

صربستان کشوری است که از جهات گوناگون، با روسیه پیوند های نزدیکی دارد. مشترکاتی از قبیل  فرهنگ، رفتار و روش های اجتماعی و زبان، همواره باعث وحدت و یکپارچگی درونی یوگسلاوی و اتحاد تاریخی این کشور با روسیه و مردم روس زبان شرق اروپا بوده است. حقیقت این است که روابط برادری و یگانگی دو کشور به دلایلی همیشه  در یک مسیر ثابتی قرار نداشته است. قدرت های اروپائی چه در زمان جنگ اول و چه جنگ دوم جهانی نه تنها مانعی در نزدیکی سیاسی یوگسلاوی با روسیه بودند بلکه در مواقعی  روابط دو کشور را به دشمنی نیز کشاندند.

اواخر قرن بیستم حکومت یوگسلاوی سعی کرد بر اتحاد خود با روسیه پایدار بماند اما از یک طرف تحریم های غرب و از طرف دیگر عملیات نظامی سازمان ناتو این کشور را در هم کوبید و به شش کشور کوچک تقسیم کرد. یلتسین رئیس جمهور وقت روسیه آگاهانه قراردادهای بین روسیه و یوگسلاوی، خصوصا قرارداد دفاعی را زیر پا گذاشت و اجازه داد غرب متحد روسیه را با بمب های خود قطعه قطعه کند. از یوگسلاوی باقی مانده صربستان همچنان متحد روسیه است و تکه های دیگر آن رو در روی روسیه قرار دارند.

 

چین

 

در مورد جمهوری خلق چین، هر چند که ما با یکدیگر رقابت داریم، اما چین از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی قوی ترین دوست و متحد ما به حساب می آید. دوستی ما با این کشور در 30 سال گذشته گسترش چشم گیری داشته  است.

قبل و بعد از انقلاب چین که در سال 1949 حزب کمونیست این کشور به پیروزی رسید همکاری و همراهی حزب و دولت اتحاد شوروی با جمهوری خلق چین در بالا ترین حد روابط برادرانه قرار داشت. دهها هزار کارشناس رشته های مختلف علمی و فنی اتحاد شوروی برای احیای صنعت و کشاورزی به این کشور رفتند. هزاران دانشجو از این کشور در نهاد های آموزشی ما مشغول تحصیل شدند. با تاسف فراوان باید گفت که بعد از در گذشت استالین نه تها این راه ادامه نیافت بلکه اختلافات بین دو حزب کمونیست به جدال دولت اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین کشیده شد، تا جائی که در سال 1969 به جنگ مرزی منتهی گردید.

سال های 40 و 50 قرن بیستم میلادی را می توان بهترین و پر بار ترین روابط اتحاد شوروی و چین نامید. ارتش سرخ به کمک مردم و حزب کمونیست چین، این کشور را از چنگال میلیتاریست های ژاپنی آزاد ساختند. در این کشور به دست نسل انقلابی چین و همکاری  اتحاد شوروی صنعت بنیان گذاری شد و نسل جدید بر پایه نهاد های بنیادی سابق کشور، چین را به مرحله امروز رسانده است. برخی از رهبران دولتی و مدیران ارگان های مختلف به شاگردی خود در اتحاد شوروی اذعان دارند. حتی در آن سال های طلائی تصنیفی توسط جوانان چینی و اتحاد شوروی به نام" برادری جاودان" ساخته و به بازار آمد که بر سر زبان ها می گشت.

بعد از فراز و نشیب های فراوان و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی بسیار، بنا بر شرایط عینی جهانی، منافع ملی هر دو کشور ایجاب می کرد تا بار دیگر دو کشور قدرتمند جهانی همسایه برای اهداف مشترک کنار هم قرار گیرند. باید این همیابی را به فال نیک گرفت چرا که صلح جهانی در گرو اتحاد خلق ها است. در اولین قدم روسیه و چین بر این باور هستند که باید جهانی چند قطبی بوجود آید.

 

سوریه

 

در شرایط امروز، حوادث سوریه در سیاست خارجی ما نیز نقش ویژه ای دارد. در سال های حاکمیت اتحاد شوروی و پس از آن، غربی ها از همه امکانات خود استفاده کردند تا مانع نزدیکی و اتحاد کشورهای خاور میانه با روسیه شوند. یکی دیگر از شگرد های آنان در سال های اخیر موج سواری بر امواج "بهار عربی" بود. غرب و متحدان آن ها در منطقه توانستند با سازماندهی در کشور های مصر، عراق، لیبی و یمن موفقیت هائی به دست بیآورند. در جمع این کشورها تنها سوریه بود که با مقاومت خود توانست از سنگر اتحاد با روسیه دفاع کند.

در این زمینه بشار اسد در زمان زمامداری خود اگر چه نه با قاطعیت و پیگیری، وارث سیاستی بود که پدر او حافظ اسد به جای گذاشت. حافظ اسد در زمان خود قاطعانه راه اتحاد استراتژیک با اتحاد شوروی را در پیش گرفت. در آن سال های دور دهها هزار جوان سوریه در مراکز آموزشی اتحاد شوروی آموزش دیدند. تقریبا همه نخبگان این کشور را آموزگاران کشور شوراها آموزش داده اند.

بر مبنای چنین روابط تاریخی و دوران سازی است که بشار اسد راه پدر یعنی اتحاد با روسیه را با توجه به منافع ملی کشور خود ادامه می دهد. اگر اغراق نباشد حکومت سوریه نمی توانست بدون پشتیبانان خارجی خود، خصوصا روسیه با لشگرهای تروریستی غرب به مقابله برخیزد.

روسیه  با همگامی جمهوری خلق چین توانست در سال 2013 – 2014 سوریه را از تیررس لشگر کشی مستقیم غرب به این کشور به بهانه داشتن سلاح های شیمیائی نجات بدهد. در ادامه حمایت های سیاسی و اقتصادی روسیه از جمهوری عربی سوریه، در سال 2015 ارتش و مردم این کشور را جهت دفاع و پاک سازی تروریست های داعش پوشش هوائی داد و سلاح های مدرن و فوق پیشرفته را در اختیار آن قرار داد.

بنا براین غرب باید به این نتیجه برسد که با برپا کردن کلوب" دوستان سوریه" نمی تواند حکومت دلخواه خود را در این کشور بنا نهد. ما به قرارداد های خود با سوریه پایبند هستیم. روسیه کلیه قرار داد های بین سوریه و اتحاد شوروی در زمینه های اقتصادی، سیاسی و نظامی را پا بر جا می داند، زیرا روسیه به عنوان میراث دار اتحاد شوروی، وظیفه خود می داند با همه امکانات از دوست و همپیمان تاریخی خود دفاع کند.

 

کوبا

 

شاید باور آن در این شرایط سخت به نظر برسد که کوبا تا اواسط قرن گذشته میلادی نه جزیره آزادی بلکه یکی از کلنی های معمولی آمریکای لاتین به شمار می آمد. اگر در این کشور انقلابی به رهبری فیدل کاسترو و چه گوارا صورت نمی گرفت، حال این کشور در زمره کشورهای دمنیکن و یا هائیتی قرار داشت.

رهبران انقلابی کوبا با تکیه بر مردم این جزیره، توانستند کشور خود را از قیمومت آمریکائی ها در آورند. با اولین مسافرت فیدل کاسترو در سال 1960 میلادی به مسکو، اتحاد شوروی حکومت انقلابی این کشور را به رسمیت شناخت. کمک های همه جانبه اتحاد شوروی مانع از آن شد تا ایالات متحده آمریکا این کشور را مانند گرانادا در سال 1983 به اشغال خود در آورد.

متاسفانه با در پیش گرفتن سیاست رفرم لیبرالی گورباچف و یلتسین، کشور برادر کوبا به خاطر تحریم های آمریکا در تنگناهای جدی قرار گرفت، اما رهبران مردمی و خردمند این کشور توانستند از تنگناهای اقتصادی تحریم های غرب به سلامت عبور کنند.

بعد از 60 سال دولت آمریکا تحت فشار افکار عمومی جهان، تصمیم به لغو تحریم های کوبا گرفت. برای عده ای این سئوال مطرح است که با شرایط جدید، آیا کوبا آمریکا را به روسیه ترجیح خواهد داد؟

دوستی روس ها و کوبائی ها در یک دوره خطرناک مرگ و زندگی شکل گرفت و کوبائی ها استقلال و آزادی خود را با تکیه به مردم اتحاد شوروی و روسیه به دست آوردند. دوستی مردم هر دو کشور پایدار تر از آن است که تحت تغییر شرایط جا به جا شود.

 

مصر

 

روابط مصر با اتحاد شوروی و روسیه نیز از فراز و نشیب های زیادی عبور کرده است.

گرم ترین و صمیمانه ترین روابط با مصر مربوط با زمان به دست گرفتن قدرت حکومتی توسط عبدالناصراست. در این دوران بود که سه کشور فرانسه، انگلستان و اسرائیل با حمله نظامی به این کشور قصد سرنگون کردن حکومت ملی مصر را داشتند. در چنین شرایط حیاتی اتحاد شوروی به کمک دولت مصر شتافت و مانع از سرنگونی دولت ناصر گردید. در سال های پس از جنگ مصر توانست با کمک کشور شوراها صنعت را در این کشور پایه گذاری کند و بزرگترین سد تولید برق را به نام" سد اسوان" بر رودخانه بزرگ نیل بسازد.

پس از مرگ ناگهانی ناصر معاون او انورسادات سیاست مصر را به سمت اسرائیل و ایالات متحده

آمریکا گرداند و طبعا سردی روابط با اتحاد شوروی آغاز شد. در دوران حسنی مبارک اگر چه رابطه به سطح زمان ناصر نرسید اما راه تجارت و توریسم احیا گردید.

روس ها طبق سنت گذشته، کشور مصر را برای گذراندن مرخصی های خود انتخاب کرده بودند. به همین سبب تروریست ها هواپیمای مسافربری ما را هدف قرار دادند تا روابط دو کشور را آشفته کنند و مانع از آن گردند تا مصر در شرایط کنونی که ژنرال سیسی ثباتی را در این کشور به وجود آورده است، از یک منبع اقتصادی موثر بی نصیب گردانند. با این حال رهبران دولتی این کشور قول همکاری اقتصادی موثری را پس از تحریم کالاهای ترکیه توسط روسیه داده اند و آماده اجرای آن هستند. مردم مصر هرگز فراموش نخواهند کرد که در دوران تجاوزات نظامی غرب و اسرائیل به این کشور، اتحاد شوروی پشتیبان آن ها بوده است و در شرایط فعلی روسیه نیرویی قابل اعتماد است که هرگز به آنان پشت نخواهد کرد.

علاوه بر این پنج کشور دوست و متحد، می توان کشورهای دیگری را که در دوران گذشته و حال با ما دوستی و همکاری داشته اند اضافه نمود. از آن جمله سه کشور هندوستان، مغولستان و نیکاراگوئه که روابط دیرینه با اتحاد شوروی و روسیه داشته و دارند. جدای از این ما باید با جمهوری های شوروی سابق روابط برادرانه داشته باشیم.

 

http://kprf.ru/history/soviet/149649.html

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  532   26 آذر ماه  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت