راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

حضور انترناسیونالیستی

ارتش شوروی در جهان

سویتسکایا راسیا

انتخاب و ترجمه آزاده اسفندیاری

 

پانزدهم ماه فوریه بمناسبت بیست و ششمین سال فراخوانی واحد های محدود ارتش اتحاد شوروی توسط "میخائیل گورباچف" از افغانستان، رزمندگان اینترناسیونالیست ارتش اتحاد شوروی  در مسکو میتینگی بر پا کردند.

در ابتدای گردهمائی پیشگامان اینترناسیولیست بر پای بنای یاد بود کشته شدگان خارج از مرزهای اتحاد شوروی تاج های گل نثار کردند.

"والری وستروتین" رئیس اتحادیه چتر بازان ارتش روسیه یاد آوری کرد:

" بزرگ داشت جنگ های اینترناسیونالیستی تنها به رزمندگان ارتش اتحاد شوروی در افغانستان محدود نمی شود، بلکه بزرگ داشت یاد همه مبارزین ارتش اتحاد شوروی است که در اقصی نقاط جهان از جمله ویتنام، کره، آنگولا، نیکاراگوئه، کوبا، مصر، یوگوسلاوی و دیگر کشورهای جهان برای آزادی مردم آن سر زمین ها جنگیدند و جان باختند. آمار شهدای ارتش ما که بعد از جنگ کبیر میهنی در دیگر سرزمین ها خون آن ها ریخته شده است 32 هزار نفر است که تقریبا نیمی از این تعداد تنها در افغانستان جان باختند" .

"وستروتین" یاد آوری کرد که همه ساله به مناسبت خروج ارتش اتحا شوروی از افغانستان، بزرگترین هیات نظامیان از اوکرائین در چنین مراسمی در مسکو شرکت می کردند. واحدهای نظامی اوکرائین بیشترین تعداد را در جنگ افغانستان داشتند. متاسفانه امسال بین همه مبارزین اوکرائینی که در افغانستان در صف واحد و با ایده مشترک در یک جبهه جنگیدند، افتراق بوجود آمده و فقط از دونتسک و لوگانسگ در این مراسم حضور دارشتند. دست های آلوده خارجی امروز نظامیان اینتر ناسیونالیست اوکرائینی را رو در روی هم قرار داده و آن ها بروی یک دیگر شلیک می کنند. داستان فاجعه باری که دو سال پیش تصور آن را هم نمی توانستیم داشته باشیم.

در بیست و شش سال گذشته من بعنوان یک سرباز همواره به مسله جنگ در افغانستان فکر کرده ام، چرا که ترک این جنگ بار سنگینی را بر وجدان و اندیشه ما قرار داد. غالب اوقات به یاد آخرین گفته فیلم "برات-2" می افتم که بازی کن نقش اول این فیلم گفت: "پسرم سرزمین تو کجا است؟". فراخواندن ارتش ما توسط  "گورباچف" و همدستان او خیانتی بود به ارتش، به سربازان و به باور دوستان ما در همه جهان و خصوصا به دوستان ما در افغانستان. فرا خواندن ارتش ما از افغانستان یکی از نقاط گرهی برنامه "پریستوریکا" بود که پی آمدهای فاجعه باری را در بر داشت. کشاندن نیروهای نظامی ما از اروپای شرقی، آلمان و رومانی نه تنها سرنوشت خلق های این مناطق را تغییر داد بلکه اعتقاد دوستان ما را به مردم دوستی کشور شورا ها به زیر سوال برد.

رها کردن مردم کشورهای دوست و همپمانان استراتژیک ما اواخر دهه 80 و شروع دهه 1990 توسط ایدئولژیست های"پریستوریکا" از نظر تاریخی، فاجعه بزرگی بود هم برای هم پیمانان ما و هم برای روسیه.

واقعیت انکار ناپذیری است که ارتش بزرگ و توانمند ما شجاعانه نه تنها از کشور بزرگ و پهناور شوراها حفاظت می کرد، بلکه دوستان و همپیمانان ما نیز زیر چتر آن ارتش قدرتمند در صلح و آرامش بودند. شاید باور نکردنی باشد اما حقیقت را به هر زبانی باید گفت. در سال 2014 یکصد و پنجاه میلیارد دلار از روسیه به خارج رفته است. این رقم به اندازه مبلغی است که اتحاد شوروی برای یاری و حفاظت از دوستان خود هزینه می کرد.

گاهی اوقات شنیده می شود که جنگ در افغانستان جنگی بود "داخلی" که ما مسبب آن بودیم . در حالی که این یک دروغ آشکار است. ایالات متحده آمریکا در سال 1973 با کودتا بر علیه "ظاهر شاه" توسط "داود خان" غیر مستقیم وارد افغانستان شد.

موضوع جنگ داخلی اساسا غیر قابل قبول است چرا که در صد سال گذشته شعله هر جنگی درهر نقطه ای از جهان زبانه کشیده، عامل خارجی برافروزنده آن بوده است. آیا جنگ های بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر در روسیه جنگ داخلی بودند؟ بله یک طرف آن جنگ مردم بودند و طرف دیگر "دنکین" و "کلچاک"و 14 دولت خارجی. آیا می توان جنگی که این روزها در سوریه در حال تخریب و سوزاندن آن کشور است جنگ داخلی نامید؟ و یا جنگ برادر کشی اوکرائین که تا به حال خسارات جبران ناپذیری از خود بر جای گذاشته است؟ مردمی که می خواهند به زبان مادری خود صحبت کنند و به سنت ها و عادات خود مراسم برپا کنند.

دخالت های علنی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و حمایت آن ها از نئوفاشیست های "باندرا"  در کیف دفتر سیاهی است که هر روز ورق می خورد و زندگی مردم دنباس و دنتسک را به تباهی کشانده  و می کشاند.

آمریکائی ها ادعا دارند که ارتش اتحاد شوروی در افغانستان شکست خورد و مجبور به خارج کردن ارتش خود از این کشور شد. ارتش ما در هیچ کدام از جنگ های رهائی بخش، از جمله در افغانستان با شکست مجبور به ترک میدان نشد. ما در افغانستان پیروز میدان بودیم. سر بازان ما شکست نخوردند و برای فرار از میدان نبرد همقطاران خود را از" پنجره هلی کوپترها" به بیرون پرتاب نکردند. (اشاره به فرار سربازان آمریکائی از ویتنام.م).

خروج نیروهای نظامی ما از افغانستان شروعی بود بر تخریب و نابودی اتحاد شوروی."گورباچف" و همدستان او زمانی کشور شوراها را به سقوط کشاندند که اقتصاد ما سر پا و زندگی مردم روند ثابتی و موزونی داشت. به زبانی گویا تر اتحاد شوروی به سقوط کشانده نشد بلکه کشته شد. کشته شدن اتحاد شوروی زمانی عملی گردید که زندگی شهروندان آن بهتر از نه دهم دیگر مردم جهان بود.

آن چه که رهبران اتحاد شوروی فاقد آن بودند روحیه میهن پرستی و مردم دوستی بود. کافی است رهبران و دولت های دو کشور کوچک کوبا و جمهوری خلق کره را در نظر آورد که علی رغم تحریم های اقتصادی توسط آمریکا و همپیمانان او توانسته اند استقلال کشور و تعادل زندگی شهروندان خود را حفظ کنند.

در شرایط فعلی خوشبختانه رئیس جمهور "پوتین" و مجلس دوما به نقش با اهمیت حضور نیروهای نظامی اتحاد شوروی در افغانستان پی برده و بر صحت تصمیم رهبران وقت کشور شورا های صحه می گذارند. آن ها اذعان دارند که نیروهای نظامی ما در مبارزه با تروریزم دست پرورده ایالات متحده آمریکا در افغانستان خدمت بزرگی بود به مردم آن کشور و دیگر کشورهای منطقه.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  495  -  7 اسفند 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت