راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مافیای واردات

به این آسانی

میدان را

ترک نمی کند!

 

 

هفته گذشته حسن روحانی، رئیس جمهور، در اجتماع مردم کردستان گفت :

"ما شرایطی ایجاد نخواهیم کرد که ایران سرزمین واردات کالاهای بیگانه شود بلکه کاری خواهیم کرد که ایران سرزمین تولید و صادرات انواع کالاها برای منطقه و جهان شود."

اشاره روحانی به تبدیل شدن ایران به "سرزمین واردات کالاهای بیگانه" انتقاد از اقتصاد دوران احمدی نژاد و واردات صدها میلیارد دلار کالا به زیان تولید داخلی کشور است. سخنان روحانی ضمنا متوجه سپاه پاسداران و تبدیل شدن آن به مجرای واردات غیرقانونی به درون کشور و انواع و اقسام اسکله های قاچاق وابسته بدان نیز هست. سپاه بویژه در  دوران 8 ساله دولت احمدی نژاد و به اتکای افزایش بیسابقه درآمد نفت عملا سرنوشت کشور را به واردات گره زد و یک قشر فاسد ثروتمند و اختلاس گر را بوجود آورد که اکنون به اتکا همان ثروت علیه دولت روحانی کارشکنی می کند.

دلیل اصلی مخالفت های سرداران سپاه و فراکسیون سپاه و جبهه پایداری در مجلس با تفاهم اتمی نیز ناشی از درک این واقعیت است که در مناسبات شفاف اقتصادی با جهان، آنان امکان مخفی شدن در پشت صحنه و واردات کالا و سودهای پنهانی را از دست می دهند. یا باید فعالیت های اقتصادی خود را شفاف کرده و درباره آن توضیح دهند و یا باید از آن کنار بکشند. ضمن اینکه در این شرایط فرماندهان سپاه اصولا امکان توجیه ادامه فعالیت های اقتصادی را از دست می دهند، فعالیتی که تنها در شرایط تنش در مناسبات ایران با جهان و تحریم ها تا اندازه ای می توانست موجه بنظر آید. آنان البته سیاست حفظ تنش کنترل شده با جهان را زیر پوشش دفاع از حقوق اتمی ایران به پیش می برند. مشابه همانچه در دوران جنگ عراق با ایران انجام دادند و هفت سال جنگ را زیر پوشش مقابله با صدام و فتح کربلا به درازا کشاندند به این امید که در پایان جنگ و با مرگ آیت الله خمینی سپاه قدرت را بدست خواهد گرفت.   

البته ایران هنوز سرزمین واردات کالاهای بیگانه است و درآمد نفت ایران صرف چرخش تولید و صنعت و ایجاد اشتغال در کشورهای دیگر و تولید بیکاری در درون خود ایران می شود. طبقه حاکمه و دستگاه دولتی ایران و "اقتصاددانان و کارشناسان" کم سواد و بدون اعتماد به نفس آن، در این وضع نقش درجه نخست را داشته اند. بنابراین، مسئله بر سر چگونگی برونرفت از این وضع است. اکنون بنظر می رسد یا باید امیدوار بود که سخنان حسن روحانی بازتاب آغاز شکلگیری یک آگاهی جدید اقتصاد ملی در ایران، لااقل در سطح توده های مردم باشد. فاجعه هشت ساله دوران احمدی نژاد در واقع اوج کاربست نظریات اقتصاد دانان لیبرال و طرفداران آزادی تجارت بود. آنان کوته بینانه و غیرمسئولانه مدعی بودند که واردات به رقابت می انجامد و نتیجه رقابت تولید کالای با کیفیت بهتر است. همان نظریه ای که این اواخر علم الهدی - امام جمعه کاسبکار مشهد که مردم را گوسفند و بزغاله خطاب می کرد- در دفاع از سیاست های دوران احمدی نژاد و واردکنندگان خودروهای لوکس بدان متوسل شد. به گفته وی "آن سخنی که می‌گوید جلوی واردات اجناس خارجی گرفته شود تا کالای ایرانی رونق بگیرد، می‌گوید دست مردم به هیچ کالای خوب و باکیفیتی نرسد تا مردم مجبور باشند جنس «بی‌کیفیت و بنجل» تو را بخرند."

 این در واقع همان نظریه سرمایه داران تجاری و واردکنندگان بزرگ کالاها و صاحبان اسکله های غیرقانونی و سرداران سپاه است که جنس و تولید داخلی را بنجل می خواهد و می خواند و جنس خارجی را با کیفیت تبلیغ می کند تا ورود کالای خارجی و سود حاصل از این واردات را توجیه کند و به جیب خود سرازیر کند. هرچند در دوران احمدی نژاد روش جدیدی کشف شد و آن ریختن پول نفت مستقیما به حساب های شخصی بود بدون آنکه حتی چیزی در قبال آن وارد کشور شود. هر کس بگوید سرداران سپاه پولهایشان را کجا گذاشته اند؟ باید پاسخ داد حساب های بانکی آنها در کشورهای امریکای لاتین و حتی خلیج فارس را باید وارسی کرد.

تجربه دوران احمدی نژاد یک بار دیگر در تاریخ چند صد ساله اخیر ایران نشان داد که ورود اجناس ارزانتر خارجی نه موجب رقابت و بهبود کیفیت، بلکه موجب هلاک تولید و صنعت داخلی و بیکاری و ویرانی و فروپاشی می شود. این همان چرخه انحطاطی است که ایران از دوران صفوی گرفتار آن شده و قدرت اقتصادی و سیاسی و اقتصادی تاجر – مالک ها در یک دوران و سپس سرمایه داران تجاری در دوران های بعدی- و وابسته کردن حیات کشور به واردات امکان برونرفت از این چرخه انحطاطی را نمی دهد. در وضع کنونی ایران و با انحطاط تاریخی آن، تنها راه دفاع از صنعت و تولید داخلی، ملی کردن کامل بازرگانی خارجی، کنترل آن بوسیله دولت و حذف هر گونه سودآوری از واردات کالاهاست. کشورهای دیگر هم که کوشیده اند تولید داخلی خود را تقویت کنند به همین روش متوسل شده اند. مثلا دولت آرژانتین بدون آنکه ورود کالاهای خارجی را ممنوع کند بنوعی اولویت بندی در ورود کالاها دست زده و عملا کالاهای خارجی را ماه ها در بندرها نگه می دارد که موجب ورشکستگی واردکنندگان می گردد. بدینگونه اجازه نمی دهد که سازوکار سودآوری سرمایه به عامل نابودی تولید داخلی تبدیل شود. در ایران اگر هم چنین ابتکارهای ملی فعلا و با قدرتی که سرداران و سرمایه داران تاجر پیشه برهم زده اند و با نفوذ آنان در رسانه ها ناممکن است حداقل باید به سیاست های دولت میرحسین موسوی بازگشت. یعنی با ایجاد مراکز تهیه و توزیع کالا و پخش از طریق تعاونی های محلات و ادارات بتدریج دست سرمایه داری بزرگ تجاری و سرداران و واردکنندگان کالاها را از اقتصاد کشور کوتاه کرد. در عین حال بتدریج شمار عظیم خرده فروشی های کالاهای وارداتی را که هیچ تناسبی با یک اقتصاد صنعتی و پیشرو ندارد کاهش داد. 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 514 - 8 مرداد ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت