راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"پیام های خوانندگان"

و پاسخ های راه توده به آنها

 

 

 

MHR- رفقای عزیز با عرض تاسف نتوانستم جند ماهی کمک ماهانه را بفرستم که ناشی از امکانات بد شغلی و مریضی ومشکلات دیگر است. در اسرع فرصت که امکان پذیر شود بدهی را پرداخت خواهم کرد .

 

راه توده: سپاسگزار شما هستیم دوست عزیز با نام مستعار "مهر". ایکاش حداقل شماری از  اکثریت قریب به اتفاق دوستان دیگری که راه توده را می خوانند و گاه شمار آنها روی سایت این نشریه به بالای 23 هزار می رسد هم همت شما را داشتند. دل ما از این نظر خون است و صدایمان در نمی آید. دست شما و آن اندک دوستانی که به همت مالی آنها راه توده منتشر می شود را می فشاریم.

----------------

 

منصور بهمنی- سلام

در سرمقاله راه توده شماره509 جمله زیر آورده شده است:

"هر فرد نظامی بعنوان یک شهروند حق رای و ابراز نظر در پای صندوق های رای دارد، حق دخالت در امور سیاسی و جبهه گیری و جبهه بندی را ندارد

فکر میکنم اشتباهی صورت گرفته باشد. زیرا هر نظامی به عنوان "فرد" حق دخالت در امور سیاسی و جبهه گیری و جبهه بندی را دارد لیکن ارتش یا سپاه به عنوان یک سازمان چنین حقوقی را  ندارند.

 

راه توده: قطعا منظور ما نیز همان بوده که شما اشاره کرده اید و باحتمال زیاد در جملات بالاتر و در ادامه جمله مورد بحث این نکته ای که شما به آن اشاره کرده اید به نوعی مطرح شده است و اساسا بحث در آن سرمقاله همین نکته ای بود که شما متذکر شده اید. سپاسگزاریم.

 

----------------

مدرسه

ma@yahoo.com

خفه

شما خارج نشینان پر ادعا بهتر است خفه شوید. بگذارید ما کار خودمان را بکنیم.

 

راه توده: آقا و یا خانم مدرسه. ما در پاسخ شما چه بنویسیم که در حد خودمان باشد و نه در حد شما؟ شما با همین زبان و ادبیات می خواهید به کار خودتان در داخل کشور برسید؟ با این ادبیات که مداحان و اوباش دور و بر احمدی نژاد 8 سال کار خودشان را کردند و مملکت را به ویرانی کشاندند. نکند شما هم از همراهان آن طایفه هستید؟ ادعای ما چه پر باشد و چه خالی، و ما یقین داریم که از آن بی اطلاع اید، حداقل در همین نشریه که 24 سال است منتشر می شود آشکار است. ممکن است شما بفرمائید چه کارنامه، چه سن و سال، چه آگاهی و اطلاعات تاریخی و سیاسی دارید؟

----------------

جمشید پویا

jamshid.pooya@yahoo.com

سندسازی در یادمانده های خدایی

‏1- الحق که سندسازی را در مکتب حزب توده آموخته‌اید! (خوب است که اعتراف کرده‌اید که در ‏تجدید چاپ مجموعه‌ی نوید هم دست برده شده!). در یادمانده های بازبینی شده شماره 36 دو ‏پاراگراف آخر که به نقل از پرسش و پاسخ کیانوری شماره 7 (17) سال 59 نقل کرده‌اید (درباره ‏تماس با سرهنگ حاتمی و غیره) در آن جزوه وجود ندارد؛

‏2- در آن پرسش و پاسخ کیانوری تاریخ روز را ذکر می‌کند: «رادیوی آمریکا صبح امروز 26 تیرماه اعلام ‏کرد...». در این تاریخ کودتای نوژه کشف و خنثی شده‌بود و این موضوع از صحبت‌های آغاز همین ‏پرسش و پاسخ هم معلوم است، اما در این پرسش و پاسخ هیچ صحبتی از حمله به دفتر حزب ‏نیست؛

‏3- کیانوری حقیقت مطلق نیست. او هم اشتباه‌هایی داشت: دو پاراگرافی که به آن پرسش و ‏پاسخ چسبانده‌اید، به‌گمانم از یکی از نامه‌های کیانوری برداشته شده که بعد از سال‌های زندانی ‏بودنش در خانه‌ی تحت نظر نوشته ‌شده. در این هنگام حافظه‌ی او مطالب را قاطی کرده و او رفتن به ‏پیش خامنه‌ای و افشای کودتا را تا روز حمله به دفتر حزب جلو کشیده است؛

‏4- حمله به دفتر حزب روز 30 تیر 59 صورت گرفت، یعنی چهار روز بعد از آن پرسش و پاسخی که ‏نقلش کرده‌اید. نامه مردم 29 تیر و 1 مرداد و روزهای بعد را ببینید. بنابراین کیانوری نمی‌توانست روز ‏حمله به دفتر حزب از آنجا برود به خانه خامنه‌ای تا خبر کودتا را بدهد.‏

‏5- و بعد توطئه‌ای در ذهنتان چیده‌اید که هادی غفاری در روز کودتای نوژه به دفتر حزب حمله کرد و ‏اله و بله و الی آخر...‏

 

راه توده- آقای پویا که ظاهرا توده ای بوده اید و حالا نیستید، از آن همه مطلب گشتید و همین دو نکته را بقول خودتان یافتید و ذوق زده برای ما نوشتید؟ ما عین نوشته شما را برای رفیقمان خدائی فرستادیم تا تاریخ ها را تطبیق بدهند و اساسا ببینید شما چه می گوئید و ایشان چه گفته اند. ضمنا در باره حذف خبر سرلشگر مقربی در همان یادمانده ها بدقت و صادقانه توضیح داده شده که سازمان نوید خبر اعدام مقربی را اعلام کرده بود بی آنکه از سابقه و ارتباط های وی با دقت اطلاع داشته باشد. رهبری حزب بعدها که به ایران بازگشت بدرستی گفت که ضرورتی نداشت نوید خبر اعدام مقربی را به نوعی اعلام کند که انگار یک توده ای دستگیر و اعدام شده است. همین بود گرفتاری ذهنی شما در باره تحریف تاریخ؟ نمی خواهید کمی واقعا پویا شوید؟ فکر کنید؟ مقداری صداقت را در خودتان تقویت کنید؟  حداقل صداقتی در این حد که عین نامه شما را که آغشته به کینه و تخریب است منتشر کردیم.

----------------

احمد  عمویی تبریزی

با سلام وعرض خسته نباشید- متن خاطرات آقای خدائی باز نمیشود.  با انواع فیلتر شکن ها.

باعرض پوزش مثلا بصورت متن درفیسبوک بگذارید و... : " من نگویم که چسان کن تونکوتر دانی

فی المثل قهر کن و موی به رخسار انداز!"

گفتم که بدون شوخی نباشد.

ازتبریزی که درعرض این هفته خنک وسرحال شده است!

با سپاس

 

راه توده : دوست گرامی عموئی تبریزی با سلام متقابل- ایکاش می فرمودید که کدام شماره یادمانده ها باز نمی شود. احتمالا شماره اول باید باشد که تعداد صفحات آن زیاد است و سنگین. آنگونه که ما اطلاع داریم پس از پایان این یادمانده ها آن را قرار است بصورت پ د اف روی راه توده منتشر کنند. در ایران نیز دوستانی همت کرده و مشغول تنظیم آن برای چاپ سفید و انتشار آن هستند.

----------------

منصور بهمنی- سلام

آقای  خامنه ای اعترافات و کار گردانی عموئی را واقعی میداند. عجیب این که دار و دسته لانه کرده در نامه مردم نیز در محکوم کردن عموئی همین رویه را در پیش گرفته اند.عموئی حرف های همسر زنده یاد جوانشیر در مورد خدائی را نادرست ارزیابی کرده بود و نامه مردم پاسخ داده بود حرف عموئی که خودش گرداننده میز گرد اعترافات بود،هیچ سندیتی ندارد.

 

راه توده: آقای بهمنی گرامی. با سلام متقابل. همان اندازه که حرف های آقای خامنه ای اعتبار دارد، پرت و پلاهائی که درنامه مردم در هر زمینه ای که منتشر می شود اعتبار دارد. وقتی رقابت و حسادت، کم اطلاعی و ناتوانی سیاسی دست به دست هم میدهند حاصلش همان مطالبی می شود که به سبک مجاهدین خلق و راه کارگر در نامه مردم منتشر می شود. آقای نگهدار اخیرا در پاسخ به یکی از همین رهبر شدگان خارج از کشور نامه مردم بدرستی نوشته بود: نگاهی به خود بیاندازید و ببینید این روش تخریب و انگ زنی کارتان را به کجا کشانده که سند تحلیلی منتشر می کنید و 42 نفر بیشتر آن را روی سایت نامه مردم نخوانده اند.

البته بعنوان ضمیمه این نوشته آقای نگهدار می توان اضافه کرد که این 42 نفر هم همگی خودی اند. یعنی اهالی کنگره ها و پلنوم های پوچی که پشت سر هم برگزار می کنند.

 

----------------

Mohsen- دکتر سهرابی عزیز! استاد ارجمند ..آیا دلایل انحطاط متفاوت نیست؟ انحطاط دوره صفوی بخاطر وجود استعمار انگلیس، انحطاط شوروی برای اولویت دادن نیروی مولده غیر انسانی بر نیروی مولده انسانی و انحطاط فعلی امریکا و اروپا بخاطر سرمایه مالی خونخوار؟ بدرود

 

راه توده: دوست گرامی محسن. قطعا متن این پیام شما را دوست و همکار عزیز ما دکتر سهرابی در راه توده خوانده و خودشان توضیحات لازم را خواهند داد.

----------------

سروش-  با سلام و خسته نباشی خدمت شما دوستان در راه توده

متشکرم از مطالب و تحلیل هایی  که نشان از ژرف اندیشی شماست .

در هر هفته اشاره ای دارید به نبرد در راس هرم قدرت  بین روحانیون و نظامیان .

مطلبی در کتاب  "هوای حق وعدالت" دیدم که در تاریخ اتفاق افتاده و نشانه دقت و تیزبینی شما دوستان است .

عصر عباسی پس از هارون الرشید شاهد دو جریان بزرگ واردات برده از شرق و غرب به مرکز خلافت بود. بردگان ترک از آسیای مرکزی برای خدمات لشگری و بردگان افریقایی برای خدمات کشاورزی... دیگر هیچ کس قادر نبود قدرت نظامی متمرکز بردگان ترک را نادیده بگیرد. متوکل می خواست فرزند خود المعتز(ابوعبدالله محمد معتز) را – که مادر او سوگلی خلیفه بود- به ولیعهدی برگزیند. پسر دیگر خلیفه بنام المنتصر ( ابوجعفر محمد منتصر) با ترکانی که پاسداری او را بر عهده داشتند توطئه کردند و آنان متوکل را کشتند و المنتصر را بجای وی نشاندند. اما فرماندهان ترک که تازه مزه قدرت را می چشیدند حدی برای خود قائل نبودند ... در ظرف مدت 9 سال چهار خلیفه را یکی پس از دیگری از میان برداشتند. در واقع همان شب که متوکل به دست ترکان کشته شد (سال 247) فاتحه خلافت عباسی نیز خوانده شد. ( از کتاب در هوای حق و عدالت نوشته محمدعلی موحد ص 255)

 

راه توده: سپاسگزار توجه شما نسبت به مطالب راه توده هستیم و از این که ما را در جریان بخشی از کتاب مورد اشاره خودتان قرار دادید نیز تشکر می کنیم.

 

----------------

راه توده: دوست گرامی مهران همايون. از آنجا که نوشته شما درباره بورس فراتر از یک پیام بود، آن را بصورت یک مقاله وارده که با برخی دیدگاه های شورای سردبیری راه توده نیز ممکن است همخوانی نداشته باشد، در همین شماره راه توده منتشر کرده ایم. موفق و در ارتباط باشید!

----------------

بابک خرمدین

 

درارتباط با مقاله اصلاحات ارضی- در دوران نخست وزیری دکتر امینی،- بایستی  بطورخلاصه و مختصر عرض کنم که این حرکت نه تنها هیچگونه تحولی دربخش کشاورزی ودامپروری ایران ایجاد نکرد بلکه باعث عقب ماندگی کشاورزی ایران شد و این عقب ماندگی تاکنون ادامه داشته است !

1- خُرد کردن قطعات بزرگ زراعی به قطعات کوچک وحتی کمتراز هکتار !

2- بجای مکانیزاسیون زراعت بعلت قطعات کوچک قابلیت مکانیزه شدن از اراضی تقسیم شده گرفته شد و این امر باعث عدم توسعه کشاورزی شد !

3- کاربرد علوم جدید کشاورزی دراین اراضی قابل استفاده نبود !

4- بحث وراث بعد از مرگ کشاورزان نسل اول اصلاحات ارضی باعث تکه پاره شدن بیشتر اراضی گردید !

5- ناکافی بودن درآمد زارعین باعث مهاجرت آنان به شهرها بعلت رونق گرفتن اقتصاد شهری باعث ایجاد حاشیه نشینی  درشهرها گردید!

6- باعث فرار سرمایه از روستا به شهرها گردید .

 

واقعیت امر این است که اصلاحات ارضی نه تنها زمینه توسعه کشاورزی ایران را باعث نشد بلکه موجبات عقب ماندگی کشاورزی ایران را فراهم کرد و جمهوری اسلامی هم درچند استان کشور  با ملاک قرار دادن  42 و 32 هکتار برای خرده مالکین و تقسیم مجدد اراضی آنها باعث ویرانی بیشتر کشاورزی گردید !

 

راه توده: آقای خرمدین گرامی- با سلام- پیام شما را عینا منتشر کردیم و انتظار داریم مقالاتی تکمیلی در همین ارتباط اگر دارید و یا امکان نوشتن و تدوین آن را دارید نوشته و برای ما ارسال فرمائید.

----------------

 

راه توده: دوست گرامی منصور بهمنی! نامه مشروح شما درباره 15 خرداد و ارزیابی حزب توده ایران در سال وقوع این حادثه و آنچه که اخیرا در برخی مقالات راه توده در باره آن منتشر شده خواندیم. نخست این که اگر حزب در یک مقطع معینی و براساس داده های مشخص آن زمان تحلیل و ارزیابی داشته دلیل بر آن نیست که برای ابد آن را درست بدانیم. حتی اگر نشانه ها و دلائل و اسنادی در این فاصله بدست بیاید که نفی کننده ارزیابی های اولیه باشد. تحلیل سیاسی که حکم آیه آسمانی را ندارد. دومین نکته اینست که ممکن است گاهی در برخی مقالات اشاراتی به برخی رویدادها مانند 15 خرداد بشود و مثلا به جای قیام از شورش نام برده شود و یا نقش اوباش تهران در آن برجسته شود یعنی آنچه که حزب در آن مقطع تاریخی به آن توجه نداشت و اساسا رهبری حزب در داخل کشور نبود که از نزدیک شاهد ماجراها باشد. از سال 1342 حدود 54 سال گذشته است. حوادث بسیاری روی داده، نباید این را در نظر گرفت؟

------

محسن- جناب دکتر سهرابی  قسمت دوم مقاله دانشمندانه شما در باره انحطاط بسیار جالب بود. امید وارم در قسمت سوم  به نقش مهم امپریالیسم و استعمار در ایران گرامی بپردازید.

در اینجا فرصت را مغتنم دانسته از تمامی دست اندر کاران نشریه وزین راه توده تشکر میکنم. با آرزوی سلامت و بهروزی برای تک تک شما.  بدرود

 

راه توده: در فاصله دریافت پیام شما و انتشار شماره 515 راه توده، مقالات دیگری همکار ما دکتر سهرابی در ارتباط با انحطاط نوشته اند که شاید نکات مورد نظر شما در آنها مطرح شده باشد. با این همه، پیام شما را ایشان خواهند خواند و حتما به آن توجه خواهند کرد.

 

----------------

راه توده

25.05.15

mehran keshavarz

mehran.k@online.no

dastan

ba salam

man chand sal pish dastaan kotahi dar rah todeh montesher kardem be nam : yadhai peride reng. baemai m. parto

vali alan adrese linke an ra nadarem.

ager momken hast ve shoma an ra darid. link an ra barai man befrestid.

Mehran

 

راه توده: دوست گرامی مهران. با سلام. اولا چرا به لاتین نامه نوشته اید؟ دوم این که در ستون سمت چپ صفحه اول راه توده، عنوانی هست بنام "جستجو" قبول زحمت کنید و آن را باز کنید و اسم مقاله و یا نام نویسنده مقاله را در آنجا بنویسید و دستور جستجو بدهید. حتما مقاله خود را خواهید یافت.

----------------

بهنام- واقعا عجیبه. خدا رحمت کنه آیت الله طالقانی را که درآخرین نماز جمعه خود گفت. صدای استبداد دینی را میشنوم. اگر پیاده شود هم جسم را و هم روح را تسخیر میکند. دوستی تعریف میکرد که شخصی وارد شرکت اپل میشود و رو به یکی از کارمندان میگوید گوشی من را عوض کن. آن شخص میگوید من مسئول نیستم ولی فکر نکنم بعد از مدت طولانی  تعویض شود. شخص گوشه کت خود را کنار میزند تا کلت خود را نمایش دهد. کارمند او را به مدیریت هدایت می کند. آنها جواب میدهند نمیشه. آن شخص با لبخند میگوید چرا میشه و به عمو جان خود زنگ میزند و عمو جان فورا حاضر میشود. با چشمان درشت و خشن و عمامه به سر پرسنل را برانداز میکند و میگوید کی گفته نمیشه؟

ایشان احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان بوده و موفق می شود گوشی را تعویض کند.

 

راه توده: استبدادی که شما به آن اشاره می کنید خاص روحانیت نیست دوست عزیز. در همین جمهوری اسلامی روحانیونی هستند که خودشان هم قربانی استبداد دینی اند. مکلاهائی هم هستند که مستبد تر از روحانیون اند. بنابراین باید دنبال ریشه استبداد در ایران گشت که البته در جمهوری اسلامی به مذهب نیز آلوده و آرایش شده است.

----------------

حسنقلی- سلام

بزرگ مرد مستند ساز ایران..رفیق مقدسیان از میانمان رفت..ولی کوچکترین نامی از ایشان

که تا آخرین لحظه توده ای ماند برده نشد.

 

راه توده: دوست عزیر. با سلام. شما چرا نامی نبردید؟ چرا باید منتظر بود دیگران یاد کنند؟ فورا دست به قلم می شدید و اکنون هم دیر نیست، دست به قلم شوید و بنویسید و برای ما ارسال فرمائید. همه توده ایها می توانند همکار راه توده باشند زیرا راه توده متعلق به آنهاست.

----------------

راه توده: آقای علی دیانی گرامی- پیام و شعر شما دریافت شد. ما را از انتشار آن معذور بدارید. این نشریه یک نشریه تحلیلی – سیاسی است و اجازه بفرمائید با همین محتوا باقی بماند. امیدواریم با نوشته ها و حتی اشعار دیگری همکاری خود را با ما ادامه بدهید.

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 515 - 15 مرداد ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت