راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کشف روزنامه رسالت

برجام زیر سرملعونی بنام

ابوموسی اشعری است

 

 

 

مخالفت و دشمنی بازندگان انتخابات هفتم اسفند با دولت روحانی و کوشش آن برای حل دشواری ها و ایجاد آرامش در میان مردم جنبه های خطرناک و در همان حال نا امیدوار و مضحکی به خود گرفته است. برای نمونه می توان به مقاله "درسی که باید از تاریخ می آموختیم" به قلم شخصی که دکتر عبدالله متولیان معرفی شده در روزنامه رسالت اشاره کرد. نویسنده مقاله کوشیده به یک شبیه سازی بین اوضاع کنونی ایران با موقعیت امام علی و جنگ صفین دست زند و از جمله می نویسد:

"جنگ صفین به درازا کشیده شد و با دسیسه و حیله گری عمروعاص (منظور حتما هاشمی رفسنجانی است) و به کمک برخی عناصر نفوذی دشمن (حتما موسوی و کروبی و طرفداران اصلاحات و تحولات) در سپاه حضرت علی علیه السلام (منظور علی خامنه ای است) فشارهای اقتصادی و روانی به شدت بزرگ نمایی شد و کم کم روحیه سپاه تضعیف شد. از دیگر سو معاویه با پیدا شدن زمینه های شکست درسپاهش بلافاصله تغییر استراتژی داده و به حضرت علی علیه السلام برای حل اختلافات فی مابین پیشنهاد مذاکره داد."

نویسنده در ادامه می نویسد:

"امام علی (ع) (بخوانید علی خامنه ای) به شدت با پیشنهاد مذاکره مخالفت کرده ... اما فریب خوردگان ساده لوح و بازی خورده در سپاه (بخوانید امثال حسن روحانی و ظریف و خاتمی) امام علی علیه السلام (علی خامنه ای) در حالی که همگی مسلح بودند، در برابر امام ایستاده و بر خواسته خود پافشاری کرده  ... نفوذی های دشمن با انجام عملیات روانی و تحریک سپاه، عرصه را بر حضرت علی (ع) به شدت تنگ کرده و تنها راه اتمام جنگ را مذاکره دانسته و حضرت علی (ع) را برای قبول مذاکره تحت فشار شدید قرار داده و سرانجام مذاکره با شیطان زمان را بر آن حضرت تحمیل کردند."

بعبارت دیگر مذاکره توسط عناصر دسیسه گر و نفوذی دشمن و فریب خوردگان ساده لوح از نوع هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی و محمد خاتمی و موسوی و کروبی به امام علی یعنی همان علی خامنه ای تحمیل شد واگرنه او خود نمی خواست مذاکره کند.

نویسنده در ادامه می نویسد:

"ابوموسی اشعری (شخصی از نوع روحانی یا خاتمی) فردی ساده لوح، خوش باور، خوش بین به دشمن در مسیر مذاکرات بود و علاوه بر آن معاویه را دشمن نمی دانست ... بالاخره پس از مذاکرات طولانی با نماینده معاویه، تحت تأثیر القائات شیطانی عمروعاص قرار گرفته و پیشنهاد برد برد عمروعاص را پذیرفته و به آن تن داده و مقرر گردید که طرفین مذاکره، در یک برنامه جامع اقدام مشترک، معاویه و علی را از خلافت عزل و انتخاب خلیفه را مستقیماً به خواست مردم واگذار کنند! "

نویسنده ادامه می دهد:

"ابوموسی در مسیر اجرای برجام، تحت تأثیر فریب کاری عمروعاص قرار گرفت ... علی علیه السلام مذاکرات و برنامه جامع اقدام مشترک را خسارت محض نامیده و جبران نقص ها و ضعف های رخ داده را از سپاه خود طلب کردند اما معاویه، به اینجا بسنده نکرده و با استفاده و بهره گیری از نفوذی های خود و تحریک فریب خوردگان و ساده لوحان سپاه امیرالمؤمنین، علی علیه السلام را به عنوان مقصر اصلی معرفی کرد ... در نتیجه این عملیات روانی دوقطبی سازی در سپاه مولای متقیان رخ داده (اشاره به انتخابات هفتم اسفند) و در نهایت منجر به تشکیل خوارج شد و ..."

نویسنده شارلاتان این مقاله تنها تاریخ را به استهزا نگرفته، بلکه دین و ایمان صادقانه مردم را هم به ریشخند گرفته است. همین شارلاتان بازی و دروغ و دغل هاست که بخشی از مردم را از دین زده کرده و آن را وسیله کلاشی و مردم فریبی در دست یک مشت حقه باز و دروغگو تصور می کنند. ولی این همه تکرار اصطلاحات تهوع انگیزی مانند فریب خورده، ساده لوح، نفوذی، دشمن آن هم در مورد کسانی که لااقل نامشان شناخته شده و سوابقشان در انقلاب از نویسنده این مقاله طولانی تر و روشن تر است یا عبارتی نظیر "دو قطبی سازی" در سپاه امام؛ یا اینکه عمروعاص پیشنهاد "برد برد" داد یا امام علی "برنامه جامعه اقدام مشترک و برجام را خسارت محض نامید" فقط نشانه شارلاتان بازی و دروغگویی نیست، نماد شکست، نماد به بن بست رسیدن نیز هست. پیش از همه بن بست آقای خامنه ای که پس از آن همه شعارهای بی محتوا و تحمیل خسارت و تحریم به مردم و ویران کردن پایه های اقتصاد ملی سرانجام به قول نویسنده به "مذاکره با شیطان زمان رضایت داد". بن بست راست حکومتی که مردمی را که به ادامه قدرت و ثروت او رای نمی دهند را خوارج می داند. و بالاخره بن بست قانونمندی و انتخابات برای راست حکومتی.

راست و واپسگرایان حکومتی در ایران می خواهند بقول خود از تاریخ درس بگیرند و "اشتباه" امام علی را تکرار نکنند. فقط در اینجا یک تفاوت وجود دارد و آن این است که امام علی تن به رای مردم داد و کنار رفت در حالیکه آقای خامنه ای 28 سال است که تن به رای و بیعت مردم نمی دهد. اکنون هم که بالاخره پس از این همه تحمیل خسارت و هزینه به کشور و مردم ایران بالاخره نه با تبعیت از خواست مردم بلکه ظاهرا با مرگ قرار است کنار رود حاضر نیست این کار با مسالمت و بسود مردم انجام شود و لااقل درباره جاشین خود تن به قانون و رای مردم بدهد! چگونه و بر اساس کدام شباهت تاریخی ایشان را با امام علی مقایسه می کنند؟ حکومت زودگذر و کنار رفتن امام علی و تن دادن به حکمیت کجا و دو دستی چسبیدن آقای خامنه ای به قدرت کجا؟ آقای خامنه ای می خواهد با سیره امام علی و پذیرش بیعت مردم حکومت کند یا می خواهد سیره یزید و معاویه را دنبال کند؟ ماندن بر سر قدرت اصل است یا پذیرش رای مردم ولو اشتباه؟ امام علی دست به یک انتخاب تاریخی زد. انتخاب آقای خامنه ای در دوران کوتاهی که در برابر وی باقی مانده چیست؟

 


به تلگرام راه توده بپیوندید:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 548  راه توده - 2 اردیبهشت ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت