راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 543

دستآوردهای بزرگ انتخابات

هفتم اسفند، هنوز در راه است

 

 

پیروزی و صدرنشینی هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان با بیش از دو میلیون رای مردم تهران، یکی از مهمترین و پر دامنه ترین حوادث انتخابات و در واقع رفراندم هفتم اسفند بود. خود آقای رفسنجانی در بیانیه ورود به عرصه انتخابات به این رای مفهومی ویژه داد. وی نوشت: "با اعتماد کامل به صداقت انتخاب افکار عمومی، پس از سال‌ها مسئولیت‌های انتخابی و انتصابی، یک بار دیگر - و شاید آخرین بار – خود را در معرض آرای شما مردم بزرگوار می‌گذارم تا هم وزن عملکرد و هم میزان درستی و نادرستی مواضع خود را در ترازوی اندیشه‌های عام بسنجم و هم اگر رای لازم و قانونی را برای ورود به مجلس خبرگان رهبری به دست آوردم، بر اساس تکالیفی که قانون اساسی به صراحت از نمایندگان این مجلس خواسته، انجام وظیفه نمایم".

در این بیانیه نکات مهمی وجود دارد از جمله ارتباط دادن درستی یا نادرستی مواضع نامزدها و نمایندگان مجلس خبرگان با میزان آرای مردم و سخن گفتن از اجرای تکالیفی که قانون اساسی به صراحت از نمایندگان این مجلس خواسته است. دو نکته ای که با رای رکورد شکنانه و میلیونی مردم به هاشمی رفسنجانی معنایی دیگر یافته است. هاشمی رفسنجانی اکنون می تواند این رای را نشانه اعتماد مردم به درستی مواضع و نظراتی که در دوران اخیر از جمله درباره رهبری و نقش مجلس خبرگان ابراز داشته تلقی نماید. سخنی که وی اخیرا و در کوران اعلام نتایج بر زبان راند که "هر کس را مردم نخواهند باید کنار برود" در واقع ادامه آن چیزیست که در بیانیه انتخاباتی وی آمده است. این درست نقطه مقابل نظر مصباح یزدی است که مدعی است مشروعیت رای مردم هم از ولی فقیه است، نظری که در رفراندم هفتم اسفند به همراه صاحب نظرش به زباله دان سیاسی پرتاب شد.

هاشمی رفسنجانی در همان بیانیه بر ضرورت اجرای تکالیفی که قانون اساسی از نمایندگان مجلس در زمینه نظارت خواسته است تاکید نموده و این نیز نقطه مقابل تلقی است که امثال محمد یزدی یا مصباح یا احمد خاتمی و علم الهدی از مجلس خبرگان دارند و آن را مصداق همان لقبی می خواهند و کرده اند که مردم به این مجلس داده بودند یعنی "مجلس خفتگان". سخن هاشمی رفسنجانی و رایی که براساس آن از مردم گرفته است یعنی کوشش برای تبدیل کردن مجلس خفتگان به مجلس خبرگان نظارت بر رهبر و همه امور مربوط به رهبری، کوتاه کردن دست سپاه و برداشتن چکمه آنان از روی گلوی روحانیت نافرمان و تضمین گذار مسالمت آمیز به تغییرات مهم در آینده کشور و این مهمترین انتظاری است که مردم از خبرگان و هاشمی دارند.

بدینسان حضور هاشمی رفسنجانی در خبرگان کنونی به اعتبار رای اعتمادی که از مردم بدست آورده اکنون با وزن و اعتبار دیگری همراه است که اهمیت آن بیش از آن است که اکثریت نمایندگان این مجلس چه گرایشی داشته یا نداشته باشند یا هاشمی رئیس این مجلس باشد یا نباشد. هاشمی رفسنجانی و نمایندگان نزدیک به وی اگر هم نتوانند اکثریت مجلس خبرگان را در این مرحله با خود همراه کنند سخن و نظر و مواضع آنان وزن و اعتباری مستقل و بیش از اکثریت خبرگان خواهد داشت چرا که همراهی قدرت خردکننده افکار عمومی را با خود دارد.

رای به هاشمی رفسنجانی در عین حال به معنای رای به نظرات و عقاید و راه حل هایی است که وی در دوران پس از کودتای ۸۸ مطرح کرد. راه حل هایی که بیت رهبری و سپاه آن را نپسندیدند و موجب کنار گذاشتن وی از نماز جمعه شد و از همینجا نکته دیگر پیروزی هاشمی رفسنجانی به میان می آید، یعنی نقش نمایندگان انتصابی رهبر و به ویژه امام جمعه ها و معیارهای تعیین آنها. پرسش اینجاست که چرا هاشمی رفسنجانی با بیش از دو میلیون رای مردم تهران امام جمعه مردم تهران نیست ولی امثال احمد جنتی به زور و تقلب و مصالحه نفر شانزدهم شده مجلس خبرگان یا موحدی کرمانی و امامی کاشانی که فقط به دلیل حضور در لیست هاشمی رفسنجانی رای آورده و امکان ورود به خبرگان را یافته اند می توانند امام جمعه تهران باشند؟ یا احمد خاتمی که جرات حضور در لیست تهران و هم سرنوشت شدن با محمد یزدی و مصباح را نداشته و خود را از کرمان از مجلس وارد کرده چرا در تهران نماز جمعه می خواند؟ خطبه های اینان در نماز جمعه تهران در شرایط عدم حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اصلا چه اعتباری دارد؟ ادامه کنار گذاشتن هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه یعنی فرمایشی بودن نماز جمعه تهران و بی ارتباطی آن با مردم و حضور رفسنجانی در نماز جمعه یعنی حضور میلیونی مردم در نماز و ادامه تظاهرات به سود رفع حصر از یکسو و ضرورت کنترل و کنار گذاشتن کسانی که در حاشیه امن نماز جمعه راه پیمایی  می کنند و رهبر آنان را "انقلابی" می نامد از دیگر سوی.

این به معنای یک بن بست تازه است. اگر هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه کنار بماند یعنی این نماز جمعه حکومتی است و دیگر امامان جمعه و سخنان آنان مانند گذشته هیچ اعتباری نزد مردم ندارند. و اگر قرار باشد وی به نماز جمعه برگردد باید قبلا تکلیف حصر و جماعت اوباش و مواجب بگیر و تظاهرکنندگان دست راستی حرفه ای روشن شده باشد. فراتر از اینها باید تکلیف معیارهای انتخاب امامان جمعه روشن شود و اگر قرار باشد کسی در تهران نماز جمعه بخواند باید از بالای فهرست منتخبان خبرگان تهران شروع کنند نه از انتهای فهرست یا از راه یافته کرمان. 

اینها همه موضوع های مبارزه های آینده است. دستآوردهای شرکت وسیع و تاریخی مردم در رفراندم هفتم اسفند ماه هنوز در راه است و تحقق آنها ادامه حضور قدرتمند و آگاهانه مردم را همچنان می طلبد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تلگرام راه توده: https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 543 راه توده - 13 اسفند ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت