راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برخی بررسی ها... – احسان طبری ( )

نقش "سلمان پارسی"

در شکل گیری اسلام

تاریخ اسلام، بعنوان یک جنبش اجتماعی متعلق به 1400 سال پیش واقعا خواندنی است. اما نه آن اسلامی که روحانیون بالای منبر با تحریک احساسات مردم و تمرکز روی عاشورا و واقعه کربلا بیان می کنند و یا بسیاری از محققان مذهبی – چه سنی و چه شیعه- آن را نوشته و می نویسند. در تمام این تعریف ها و نوشته های تاریخی، گوشه های مهمی از تاریخ اسلام و این جنبش اسلامی غایب است و این در حالی است که اعتبار اسلام بعنوان یک جنبش اجتماعی وابسته به همین گوشه های پنهان مانده است. گوشه هائی که احساس طبری با تسلط و حافظه حیرت انگیزش آنها را بیرون کشیده و در کتاب "برخی بررسی ها در جنبش های اجتماعی" نوشته است. از جمله اشاره به یهودی بود "ریحانه" همسر محمد و یا  زاده اصفهانی  بودن سلمان پارسی . فردی که در کنار محمد، در شکل گیری اسلام نقش قاطع داشته است. باید خواند و دانست سرگذشت سلمان فارسی، دهقان زاده ایرانی زرتشتی را که مسلمان شد و  فاتح جنگ خندق است و در زمان محمد والی مدائن شد.  تصویری که منتشر کرده ایم از فیلمی است که آنتی کوئین در نقش سلمان پارسی در آن ظاهر شد.

 

 

 

 

شخصیت شگفت و مرموز "سلمان پارسی"

 

روزبه پورمرزبان

 

یکی از چهره های شگفت و مرموز و جذاب تاریخ کشور ما چهره روزبه پورمرزبان موسوم به «سلمان فارسی» از صحابه معروف پیامبر اسلام است که به واسطه شهرتش به پارسی بودن و زهد و ورع، سوزنی سمرقندی و ضیاء خجندی شاعر دیگر موسوم به (پارسی زاده) خود را از اولاد وی می شمردند. سلمان به احتمال قوی در تشکیل ایدئولوژی اسلامی نقش داشته است و در نزدیکی بسیار زیاد و صمیمانه و محرمانه اش به محمد ابن عبدالله و خاندانش به ویژه به علی و آل او تردیدی نیست و حدیث معروف «سلمان منی و ان من سلمان»، «سلمان منا اهل البیت» که از پیامبر نقل می کنند بر این نزدیکی گواه است.

سلمان فارسی که بود و چه نقشی در پیدایش اسلام داشته است، مطلبی نیست که بتوان آن را از روی تواریخ و سیر به درستی روشن کرد. در باره زندگی سلمان یک سلسه اطلاعات مکرر و به احتمال قوی مسلم در انواع کتب از دینی و غیر دینی، از عربی و فارسی آمده است و ما مجموعه این اطلاعات را از گوشه و کنار گرد آورده ایم و آن ها را در این گفتار می آوریم. با این حال، در باره نقش سلمان در پیدایش اسلام باید به نیروی قرینه یابی و حدس علمی توسل جست و ارزش این حدسیات نیز در حد حدسیات است، زیرا برای واقعیت تاریخی سند و مدرک لازم است.

 

سلمان فارسی، چنان که می گویند، از مردم «جی» اصفهان یا رامهرمز فارس است که برخی او را هیربدی زرتشتی و برخی مسیحی و برخی او را مزدکی می شمرند که شاید به علت تعقیب مزدکیان، ایران را ترک گفته و یا چنان که می گویند به دنبال راهبی محبوس افتاده و به عزم سیاحت به سوی موصل و نصیبین و شامات آمده و از طریق شام به جانب «وادی القری» که در سر راه تجاری بین شام و مدینه قرار داشته عازم شده است. او در این نواحی به اسارت قبیله «بنی کلب» درآمد و سپس کسانی از قبیله «بنی قریظه» (که خود یهود بودند و بعدها، ریحانه بنت زید از همین قبیله، همسر پیامبر شد) او را خریدند و به مدینه بردند و در مدینه مسلمان شد و از بردگی رهایی یافت. سپس، وی از یاران و صحابه محمد گردید و در غزوه خندق که اتحادیه کلیه قوای ضد محمد به عنوان «احزاب» به مدینه حمله ور شدند، به دستور و رهنمایی او، خندق (معرب کندک یا «هندک» فارسی) حفر گردید و منجر به شکست احزاب و فتح مسلمین شد. سلمان فارسی در ایام حیات پیامبر در «مسجدالنبی» همراه گروه دیگری که «اهل صفه» نام دارند در شبستان مسجد می خفت. داستان اهل صفه دراز است و خود این واژه ترجمه Stioic و رواقیون را به یاد می آورد و شیوه مرتاضانه آن ها در واقع نیز رواقی بود. برخی از صوفیه منشاء خود و نام خویش را (البته به خطا) از «اهل صفه» می دانند.

این اهل صفه به قولی 400 و به قولی 70 نفر بودند که همگی مردمی تنگدست و بی خانمان و ریاضت پیشه بودند که مشاهیر آن ها عبارت بودند از هلال ابن ریاح و سلمان فارسی و عمار یاسر و صحیب بن سنان و زید بن خطاب و مقداد بن اسود و دیگران. اگر چه افرادی مانند سلمان و صهیب اهل صفه بودند و نسبت از قریش و بنی هاشم نداشتند، اما به سبب دینداری و پارسایی در نزد پیامبر و مسلمانان محبوبیت یافته بودند. شاعر رازی این شعر را به تازی در باره سلمان می گوید:

 

لعمرک للانسان الا بدینه

فلا پترک التقوی اتکا لا علی النسب

لقد رفع الاسلام سلمان فارسی

و قد رفع شرک الشریف ابالهب

 

پس از مرگ پیامبر و واقعه «سقیفه بنی ساعده» که در آن مهاجرین و انصار ابابکر را از راه شور به خلافت برداشتند، سلمان جزو کسانی بود که به حمایت از علی ابن ابی طالب و اعتراضش نسبت به این تصمیم، از ضرورت امامت و ولایت علی دفاع کرد و جمله معروف «کردید و نکردید»؛ یعنی، ناشایسته ای را انتخاب کردید و شایسته ای را انتخاب نکردید از او منقول است. در میان مخالفان تصمیم «سقیفه بنی ساعده» عده ای از بزرگان صحابه بودند: مانند سلمان و اباذر غفاری و عمار یاسر و جابر ابن عبدالله و عباس ابن عبدالمطلب و ابی ابن کعب و غیره. شیعیان سلمان و اباذر و مقداد و عمار را چهار رکن تشیع می نامند و برای آن ها ارزش بسیار قائلند.

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 571  راه توده -  15مهر ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت