راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اسناد محرمانه انگلستان درباره

نقش

شاپور بختیار

و ژنرال های شاه

در تشویق صدام

به حمله به ایران

 

 

 

هر سال در انگلستان آن دسته از اسناد دیپلماتیک بریتانیا که از عمر آنها 30 سال گذشته و دیگر به روز و سری نیستند منتشر می شود. در میان این اسناد، گزارش هائی در باره تدارک حمله ارتش عراق به ایران هم منتشر شده است.

بخش هائی از این اسناد، در تائید اطلاع رسانی های بموقع رهبری وقت حزب توده ایران در باره خطر حمله ارتش صدام حسین به ایران به نقل از اسنادی است که از طریق احزاب برادر- عمدتا حزب کمونیست عراق، حزب کمونیست فرانسه و حزب کمونیست اتحاد شوروی- بدست آمده بود.

حزب توده ایران، برخی از این اطلاعات را به دفتر آیت الله خمینی رساند و بخشی نیز در دیدارهای تقریبا منظم هاشمی رفسنجانی و نورالدین کیانوری به وی منتقل شد. البته، بخش مربوط به همکاری شاپور بختیار و همکاری ژنرال های شاه با صدام برای حمله به ایران، در روزنامه "مردم" ارگان مرکزی حزب توده ایران همان نیز زمان منتشر شد.

حزب توده ایران، در این زمینه به وظیفه ملی خویش عمل کرد و این اطلاع رسانی ها نیز در چارچوب سیاست دفاع از انقلاب 57 صورت گرفت.

در سالهای اخیر که حاکمیتی ارتجاعی بر جمهوری اسلامی چیره شده، عده ای گذشته را فراموش کرده اند و در چارچوب این فراموشی، به ناگهان شاپور بختیار آنقدر عزیز شده که فراموش کرده اند او چه اشتباهات بزرگ سیاسی کرد و جنگ عراق با ایران، چه ضربه کمرشکنی به انقلاب ایران زد و باعث تقویت ارتجاع مذهبی و سلطه سرمایه داری تجاری بر کشور و انقلاب شد. تاسف بار تر این که این واقعیات  در صفوف چپ ایران هم فراموش شده است. به همین دلیل، ما سعی کردیم آن بخش از اسناد دستگاه دیپلماسی بریتانیا، که مربوط به آغاز جنگ و نقش فراهم آوردندگان آتش تهیه آن فاجعه است و در بالا به آن اشاره شد را به نقل از سایت فارسی بی بی سی منتشر کنیم. این اسناد، مدال میهن دوستی و افتخار توده ایهاست و حیف است که در سیل اخباری که روزانه در نشریات و سایت های فارسی زبان منتشر می شود، از نظرها پنهان بماند.

 

«در گزارش محرمانه ۱۳ آوریل 1980 سفارت بریتانیا در عراق از قول دو ژنرال عراقی (ژنرال شنشال و ژنرال نعیمی) آمده که نیروهای ذخیره برای خدمت به ارتش عراق فراخوانده شده‌اند. این گزارش بیش از پنج ماه قبل از آغاز جنگ عراق و ایران ارسال شده است.

سه روز پس از این گزارش در ۱۶ اوریل، نیز صدام حسین در یک سخنرانی در فستیوال بهاره شهر موصل تاکید کرد که در سال ۱۹۷۹در نخستین اجلاس جنبش عدم تعهد پس از انقلاب ایران در هاوانا به وزیر خارجه وقت ایران (ابراهیم یزدی) گفته که راه بهبود روابط ایران و عراق خروج نیروهای ایرانی از جزایر سه گانه، دادن بخشی از شط العرب که بر اساس قرارداد ۱۹۷۵ الجزیره به ایران تعلق گرفته و رفتار محترمانه با اعراب عربستان [خوزستان] است.

جولیان ایمری سیاستمدار بریتانیایی به نقل از ارتشبد غلامعلی اویسی درباره انگیزه‌های حکومت عراق و شخص صدام حسین در مخالفت با جمهوری اسلامی و همکاری با برخی از جناح‌های اپوزیسیون ایرانی گفت: "اویسی معتقد است که صدام حسین به سه دلیل از او حمایت می‌کند: ترس از تصرف ایران توسط شوروی و در نتیجه سقوط رژیم بعثی در عراق، ترس از نفوذ خمینی در جامعه شیعه عراق و ترس از تبعات تجزیه کردستان ایران برای عراق. صدام حسین شاید در پس ذهنش جاه‌طلبی تصرف خوزستان را داشته باشد."

کریس رندل (Chris Rundle) دیپلمات فارسی‌دان و رئیس بخش تحقیقات خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا می نویسد که یکی از دلایل یورش ناگهانی حکومت عراق به خاک ایران، "اطلاعات گمراه کننده ایرانیان تبعیدی از قبیل شاپور بختیار مبنی بر این بود که احتمالا به دلیل وجود اغتشاش در ارتش و بی‌ثباتی رژیم به دلیل مخالفت مردم، بویژه در خوزستان، ایران قادر به جنگ نخواهد بود و پرچم نیروهای آزادی‌بخش برافراشته خواهد شد."

دو نماینده بانفوذ مجلس عوام (دنیس والترز و پیتر تمپل موریس و سه کارشناس مشهور خاورمیانه (هارولد بیلی، پاتریک سیل و عباس کلیدار) گزارشی تنظیم کردند که بموجب آن، رژیم بعثی بغداد آشکارا درگیر تلاش‌هایی برای بی ثبات کردن رژیم اسلامی تهران است. در حال حاضر به نظر می‌رسد که دو کشور در آستانه ورود به یک جنگ آشکار هستند. همزمان صدام حسین قلع و قمع بی رحمانه‌ای علیه کمونیست‌ها به راه انداخته و به شدت از اشغال افغانستان انتقاد کرده است.

در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹، نیروهای عراقی از جنوب، جنوب غرب و غرب وارد خاک ایران شدند. در روزهای نخست و ده روز اول جنگ همه گزارشها در تایید پیشروی نیروهای عراقی بود، تا جایی که عراقی‌ها با انتشار یک بیانیه رسمی از ورود نیروهایشان به اهواز مرکز خوزستان خبر دادند. این خبر اگرچه نادرست بود، ولی نشانگر عمق و دامنه پیشروی نیروهای عراقی در درون ایران بود.

روز ۱۷اکتبر/ ۲۵مهر محمد علی رجایی نخست وزیر ایران در نشست شورای امنیت در نیویورک ضمن اعلام علاقه‌مندی ایران به پایان بخشیدن به جنگ تاکید کرد که این مساله بدون خروج نیروهای عراقی از خاک ایران و بازگشت به مرزهای شناخته شده بین‌المللی ممکن نیست.

ریاست شورای امنیت در آن زمان برعهده بریتانیا و آنتونی پارسونز (Anthony Parsons) نماینده آن کشور و سفیر سابق لندن در تهران بود. پارسونز در گزارشی به لندن، از جلسه سخنرانی رجایی به عنوان "شلوغ‌ترین جلسه ای که که تاکنون کسی در شورای امنیت به یاد دارد" نام برد.

پارسونز همچنین سخنرانی بیش از یک ساعته رجایی را یک "رجزخوانی" خطاب کرد که طی آن "نه تنها به صدام حسین و عراق، که به آمریکا، اسراییل، اردن و به طور گذری به مصر، شوروی، مراکش، بقیه توطئه بین‌المللی علیه انقلاب اسلامی" حمله کرد.

در گزارش پارسونز به نکته مهمی اشاره شده است. به عقیده او، رجایی بیشتر وقت سخنانش را به حمله به دیگر کشورها سپری کرد و از مهمترین نکته سخنانش و نقطه قوتش که اشاره به ماده ششم قرارداد ۱۹۷۵الجزایر در ضرورت حل اختلافات طرفین بدون توسط به زور بود خیلی سریع و کلی رد شد.

سعودی ها به امید شکست سریع ایران، شفاهی از حمله عراق به ایران حمایت کرده بودند، ولی مقاومت غیرقابل انتظار ایران موجب شد تا ریاض جانب احتیاط را نگه داشته و از حمایت علنی از بغداد دست بکشد.

حمله نیروهای عراقی به ایران با استقبال شماری از کشورهای عرب منطقه خاورمیانه و خلیج فارس مواجه شد. بر اساس تحلیل سران این کشورها، چه نظام سلطنتی و چه جمهوری اسلامی در جهت تحقیر و بی اعتنایی به اعراب حرکت می‌کردند و خواستار احراز آقایی ایران در منطقه بودند.

بر اساس گزارش روز ۲۲اکتبر/ ۳۰مهر سفارت بریتانیا در امان، یک ماه پس از آغاز جنگ، ملک حسین پادشاه اردن در دیدار با نیکلاس ولیوتز سفیر امریکا در امان به ارزیابی جنگ ایران و عراق پرداخت: "ملک حسین با واکنشی قابل پیش بینی ادعا کرد که متجاوز اصلی ایران است."

ملک حسین در اظهار نظری دیگر با اعلام خوشحالی و حمایت از حمله ارتش عراق به خاک ایران عنوان کرد که ایران، چه در زمان شاه و چه بعد از انقلاب، اعراب را تحقیر کرده و در اندیشه آقایی کردن بر آنان بوده است.

پادشاه اردن تاکید کرده بود که ملک فهد پادشاه سعودی و شیخ زاید حاکم امارات هر دو از نظر سیاسی و مالی حامی عراق در جریان جنگ با ایران هستند.

گری سیک (Gary Sick) معاون شورای امنیت ملی آمریکا در دیداری با ادریان فورتسکیو (Adrian Fortescue) نفر دوم سفارت بریتانیا آمریکا، در روز چهارم دسامبر/ ۱۳آذر، با خوشحالی اعلام کرد که از یک سو، با بروز جنگ سعودی‌ها از آمریکا خواسته‌اند تا حضور فعالتری در منطقه داشته باشد و از سوی دیگر، با فاصله گرفتن تدریجی صدام حسین از شوروی، او چاره ای جز نزدیکتر شدن به غرب برای تامین نیازهای تسلیحاتی خود ندارد.

بر اساس اظهارات ملک حسین در هفته نخست آغاز جنگ، صدام حسین امیدوار بود که ظرف ۴۸ساعت کار ایران را یکسره کند، ولی در عمل این رویا تحقق نیافت.

بر اساس یک سند سری سفارت بریتانیا در بغداد، اولویتهای صدام حسین در آغاز جنگ چنین بود:

اولویت اول: تصرف آبادان و خرمشهر، پیشروی به سوی اهواز

اولویت دوم: پس از گذر از قصر شیرین پیشروی به سوی جاده کرمانشاه، تصرف اراضی نوار شمال و جنوب مندلی.

اولویت سوم: حمله به جزایر سه گانه و اشغال آنها و سپس تحت فشار قرار دادن تهران برای آغاز مذاکره در شرایط اشغال اراضی ایران.

چهار روز قبل از شروع جنگ صدام حسین در تلویزیون بغداد سند توافق با محمدرضا شاه در الجزایر که مربوط به مذاکرات صدام و شاه در سال 1975 بود پاره کرده و بی اعتبار اعلام کرد!

 

تلگرام راه توده:

Https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 570  راه توده -  هشتم مهر ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت