راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جنجال رونق

بازارهای صادراتی

برای فتح بازار

واردات خارجی

 

 

در محافل اقتصادی تجاری و بازرگانی ایران از صادرات و بازارهای صادراتی بسیار سخن گفته می‌شود. بخش مهمی از تخیل پروری‌های رایج در مطبوعات ایران هم مربوط به همین بازارهای صادراتی است که ایران در تسخیر آن موفق یا ناموفق مانده و گویا دولت و مسئولان وظیفه دارند از صادرکنندگان در رقابت برای نفوذ در بازارهای خارجی بیشتر حمایت کنند و آنها را از عوارض و مالیات معاف کنند و مشابه آن.

منظور از بازار صادراتی هم البته بازار گوجه فرنگی و خیار و هندوانه و زعفران و پسته و خاک و سنگ معدن و مس و آهن آن هم به کشورهایی مانند عراق و افغانستان و امارات و قطر است. ولی در پشت این جنجالی که بر سر بازارهای صادراتی وجود دارد مسئله‌ای دیگر پنهان شده است و آن اینکه در واقع بزرگترین جنگ و رقابت در ایران بر سر تصاحب و بدست گرفتن بازار داخلی است و نه بازارهای صادراتی. بعبارت دیگر تجار و واردکنندگان، زیر پوشش جنجال بر سر صادرات و تصاحب بازارهای خارجی، به بزرگترین تاخت و تاز تمام تاریخ ایران برای چنگ انداختن بر بازار داخلی و به فروش رساندن کالاهای بیگانه در آن دست زده‌اند. هرگز، در هیچ دوره تاریخ ایران، چنین هجوم ویرانگری برای تصاحب بازار داخلی ایران وجود نداشته که در دو دهه اخیر شاهد آن هستیم. از زمین و هوا و دریا، با راه آهن و کشتی و لنج و هواپیما و کولبر و چترباز، از اسکله‌های رسمی و غیررسمی و قاچاق، با عوارض و رشوه و زیرمیزی و به هر شکل و وسیله‌ای که بتوان تصور کرد بازار داخلی ایران زیر ایلغار سرمایه تجاری و نمایندگان کمپانی‌های خارجی قرار گرفته است.

برای برخی "بازار" جایی است که محصولات در آن بفروش می‌رسد. آنها مسئله را چنین معرفی می‌کنند که محصولات می‌تواند در بازار داخلی بفروش رسد یا بازار خارجی. در چارچوب این تفکر می‌توان محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر کرد. یعنی در بازارهای خارجی فروخت و در مقابل با درآمد آن محصولات دیگر کشورها را وارد کرد و در بازار داخلی فروخت. در حالیکه صرفنظر از اینکه کشور ما چه محصولاتی را تولید می‌کند و می‌تواند صادر کند، مسئله اصلی بازار داخلی و خارجی بحث فروش محصولات نیست. بازار داخلی نماد اشتراک زندگی اقتصادی یک ملت، نماد قوام یک ملت است. یک ملت زمانی بوجود می‌آید، یا به پراکندگی آن خاتمه داده می‌شود که بازارهای محلی آن در یک بازار ملی داخلی ادغام شوند. بازار داخلی ملی جایی است که اجزای اقتصاد یک کشور را به هم وصل می‌کند، با هم هماهنگ می‌کند، در خدمت یک هدف قرار می‌دهد. اجزای یک اقتصاد تنها بر مبنای تولید برای رفع نیازهای بازار داخلی است که در کنار همدیگر قرار می‌گیرند، تنظیم می‌شوند، با یکدیگر هماهنگ می‌شوند. اجزای هیچ اقتصادی نمی‌تواند بر مبنای تولید برای بازارهای خارجی با یکدیگر تنظیم شود.

حتی یک گوجه فرنگی که برای بازار داخلی تولید می‌شود با آنکه برای بازار خارجی تولید می‌شود نقش اقتصادی و ملی متفاوتی دارد. گوجه فرنگی که برای بازار خارجی تولید می‌شود مستقیم به آن بازار وصل است. در حالیکه در کنار آنکه برای بازار داخلی تولید می‌شود یک شبکه وجود دارد که در نهایت به مصرف کننده داخلی ختم می‌شود که بخشی از دستمزد یا حقوق یا درآمد خود را برای خرید آن مصرف می‌کند. یعنی تمام اقتصاد ملی از این طریق به هم وصل می‌شود و باید تنظیم شود.

بازار داخلی در اقتصادی که نه بر مبنای تولید داخلی بلکه بر مبنای واردات قرار دارد نقشش نه تنظیم تولید ملی که تنظیم توزیع کالاهای وارداتی است یعنی در واقع در تنظیم اقتصاد جهانی فعال است نه پیشرفت اقتصاد ملی. بازار داخلی امروز ایران که زیر هجوم کالاهای وارداتی قرار گرفته و بر مبنای توزیع آن تنظیم شده است جزء نظم دهنده و پیوند دهنده اقتصاد ایران نیست، جزیی است از چرخه اقتصاد جهانی، حفظ و ادامه تسلط شماری از کشورها بر نظم اقتصاد جهانی. برنامه هایی نیز که اقتصاد کشور ما سه دهه پیش براساس آن تنظیم شد برنامه هایی جهانی بود با هدف حفظ نظم اقتصاد جهانی و اجازه ندادن به کشورهای توسعه نیافته مانند ما در برونرفت از چرخه خام فروشی که البته زیر پوشش کمک به توسعه و صادرات پیش می رفت ولی هدف آن واگذاری بازار داخلی به واردات کالاهای خارجی بود.

اقتصادی که بازار داخلی آن در دست کالاهای وارداتی است محکوم به ناهماهنگی و پراکندگی همیشگی است. بازار داخلی باید اجزای اقتصادی ملی را با هم هماهنگ کند ولی نمی‌تواند زیرا مدام کمبودها از خارج و با واردات جبران می‌شود. در حالیکه در کوشش برای پاسخ به کمبودهاست که ظرفیت‌های داخلی ناگزیر شناسایی، فعال و هماهنگ می‌شوند. به همین دلیل است که همه اقتصاد‌هایی که بر مبنای سود قرار داشته و پیشرفت کرده‌اند یک دوره سخت و طولانی سیاست‌های حمایتی را به اجرا گذاشته‌اند یعنی مانع شده‌اند که کالاهای وارداتی نقش تنظیم کننده بازار داخلی را برهم زنند. برخی تصور می‌کنند که در اقتصاد های مبتنی بر سودآوری هدف از سیاست‌های حمایتی، حمایت از تولید داخلی است، در حالیکه هدف اصلی محافظت از بازار داخلی است تا بتواند نقش تنظیم کننده خود را در ایجاد یک چرخه اقتصاد ملی بازی کند.  

بازار داخلی ایران را باید از چنگال واردکنندگان بیرون کشید و آن را در خدمت تنظیم تولید ملی قرار داد، همانگونه که تولید داخلی را باید در سمت پاسخ به تقاضای بازار داخلی سوق داد و حمایت کرد. تنها در اینصورت است که بازار داخلی ایران می‌تواند از نقش کنونی خود همچون زائده واپس مانده اقتصاد جهانی خارج شده و کارکرد اقتصادی خود را در هماهنگ کردن اجزای اقتصاد ایران در جهت پیشرفت، تولید و اشتغال بدست آورد.

 

 تلگرام راه توده :

 

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 611  راه توده -  26 مرداد ماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت