راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اروپائی ها

با ایران ستیزی

امریکا موافق نیستند

راشیا تودی – ترجمه رضا نافعی

 

 

 

با وجود اتحاد گسترده ای که  در رابطه با روسیه، سوریه، کره شمالی و ترکیه، بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا وجود دارد معهذا این همبستگی آتلانتیکی با محدودیت هائی نیز روبروست.  بویژه هنگامی که قرارداداتمی با ایران (برجام) مطرح باشد، که گرچه ناشی از ابتکار امریکا بود ولی   اتحادیه اروپا امیدوار بود که از طریق آن به سودهای کلان دست یابد.

در اجلاس دیپلمات های برجسته اروپائی و امریکائی که در بروکسل برپا گشت یک بار دیگر عیان شد که مواضع امریکا و اروپا تا چه حد دور از هم و ناسازگار با یکدیگرند. روز 5 دسامبر، فردریک موگرینی  نماینده عالی اروپا ، در حضور رکس تیلرسون  وزیرخارجه امریکا، گفت معامله هسته ای با ایران برای امنیت اروپا حائز اولویت استراتژیک، منطقه ای و جهانی است" . در واقع موگرینی تلویحا به تیلرسون نشان داد که  خط سرخ اتحادیه اروپا کجاست..

وزیر خارجه امریکا نیز در اصل به ضرورت احترام به قرارداد معترف است، اما برخلاف بروکسل معتقد است که تهران قرارداد را نقض کرده و ضرورت ایجاب می کند که تهران به اجرای پیمان مجبور گردد.

در نگاه نخست بنظر می رسد که  تلقی تیلرسون ملایم تر از برخورد دونالد ترامپ است. پرزیدنت ترامپ دو ماه پیش از  کنگره تقاضا کرد که امریکا موافقت خود با برجام را پس بگیرد.

کنسرن های نفتی اروپا راهی تهران شده اند

اما استدلال ترامپ که تیلرسون آن را در بروکسل تکرار کرد این است که  جمهوری اسلامی ایران آگاهانه نقض پیمان می کند. ایران باید برای اقدامات "ثبات شکن" خود در خاور میانه متحمل هزینه گردد. موارد مشخصی که تیلرسون مطرح ساخت عبارت بودند از برنامه موشکی ایران و حمایت از جنبش حوثی ها، از سوریه و از حزب الله که همه همپیمان های امریکا در منطقه، یعنی عربستان سعودی و اسرائیل را تهدید می کنند.

باید گفت که موضوع ایران یکی از موارد نادر ایستادگی بروکسل در برابر واشنگتن است، که حتی صریح تر از مقابله بروکسل  با  واشنگتن در مورد چالش فلسطین است.

با توجه به خصومت رئیس جمهور غیر متعارف  امریکا که حتی قبلا، در زمان مبارزات انتخاباتی، نیز همبستگی اروپائی اتلانتیکی را زیر سوال برده بود، این موضعگیری امریکا ناشی از نفرت و بیزاری شخصی او نیست.

"راه حل" یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ایران است. یعنی: تامین امنیت انرژی. کافیست بیاد آوریم که پس از لغو تحریم علیه ایران، روز اول ژانویه 2016، دو کنسرن   نفتی اروپائی توتال و انی با چه شتابی خود را برای انعقاد قرار دادهای چند میلیارد دلاری به تهران رساندند. برخلاف امریکا که علاقمند به تضعیف ایران است، کشوری که از سال 2003 تقویت شده است، اتحادیه اروپا هیچگونه سیاست فعالی در خاورمیانه ندارد. اتحادیه اروپا  نیازمند ثبات در منطقه است که تضمین کننده امنیت سرمایه گذاری باشد.

انگلستان، همپیمان سنتی امریکا نیز موضع اتحادیه اروپا را تایید می کند. بوریس جانسون رئیس دفتر وزارت خارجه  که یک ماه پیش در راس هیات قابل توجهی  از بروکسل به واشنگتن رفت، تلاش کرد تا کنگره امریکا را متقاعد سازد که پس از انعقاد پیمان برجام با ایران "جهان مکان امن تری" شده است.

اما  واشنگتن برخلاف بروکسل فعالانه در پی بی ثبات ساختن منطقه است. به این صورت که  از عربستان و قطر حمایت می کند و می کوشد تا عناصر هوادار ایران را  با توسل به قهر از یمن، با اسلحه و پول از  سوریه، با ترفند های دیپلماتیک از لبنان به در کند.

به این معنا برنامه موشکی ایران که ترامپ آن را به  برجام متصل می سازد، تهدیدی است برای فعالیت نیروهای نزدیک به عربستان سعودی یعنی نیروهای " سنی محور" هوادار  امریکا .  در پس کاهش نفوذ  پادشاهان سنی تضعیف  نفوذ امریکا قرار دارد.

 

بازرگانی 60 میلیارد دلاری چین با ایران

 

از سوی دیگر اتحادیه اروپا از آن وحشت دارد که قربانی اپورتونیسم ژئوپلیتیک امریکا گردد. موگرینی به ترامپ استدلالی مشخص ارائه می دهد و می گوید "معامله بخشی از نظام سازمان ملل است".   از این رو پا پس کشیدن امریکا از قرارداد منعقده، از منظر اروپا ناقض قوانین بین المللی است. کاخ سفید  تا کنون با چنین اتهامی از سوی بروکسل مواجه نشده بود.

منافع تجاری معمولا تحت پوشش حقوق بین الملل پنهان می شوند. خروج از توافق هسته ای مانعی جدی برای تجارت اروپا با ایران می شود که به نوبه خود با ایالات متحده ارتباط دارد.

شرکت های ایتالیایی مانند Cassa Depositi و Prestiti، Ferrovie dello Stato و Ansaldo Energia در مصاحبه با رویتر نگرانی های خود را بیان کرده اند و گفته اند که بخش بزرگی از سهام آنها در دست آمریکایی ها است. اگر کنگره امریکا موضع ترامپ را تایید کند     ممکن است سهامداران آمریکایی مجبور به فروش اوراق قرضه خود  در ایران به شرکت های فعال اروپایی گردند.

یکی از  استدلال های اقتصادی برای ایجاد روابط نزدیک با ایران رقابت با چین است. جمهوری خلق چین حجم مبادلات بازرگانی خود را با ایران به 60 میلیارد دلار ارتقاء داده است که تقریبا 4 برابر حجم مبادلات بازرگانی  اروپا  با ایران است .

اروپایی ها از هیچ تلاشی برای پر کردن این شکاف فرو گذار نمی کنند . از ژانویه تا اوت 2017، تجارت اتحادیه اروپا با ایران به 13 میلیارد یورو رسید که 2.4 برابر بیشتر  از مدت مشابه در سال قبل است.

مستوفی، رئیس کمیسیون تجارت و سرمایه گذاری ایران، در حاشیه نشست سرمایه گذاری ایتالیا و ایران، به شرکت های اروپایی هشدار داد که:

"آنها باید عجله کنند، در غیر این صورت چین در ایران غلبه خواهد یافت".

سرمایه گذاری برای تحقق پروژه "جاده ابریشم نو" تخمیننا  به 124 میلیارد دلار بالغ می گردد. بانک توسعه چین و گروه CITIC-Gruppe در نظر دارند  10 تا 15 میلیارد دلار اعتبار در اختیار ایران بگذارند . این اعتبار باید به مصرف پروژه هائی  برای تامین آب، انرژی، محیط زیست و ترابری برسد.

همکاری نکردن کنونی بروکسل با کاخ سفید که به نومیدی آن انجامید سبب شد تا کاخ سفید در صدد یافتن همپیمان های تازه بر آید. قابل توجه آن که ترامپ  حتی در بعضی موارد موفق نیز  شده است.

امانوئل مکرن، رئیس جمهور فرانسه، با استفاده از بحران سیاسی در آلمان، تصمیم گرفت که رهبری  سیاست خارجی اروپا را به دست گیرد.

فراونسوا اولاند، رئیس جمهور پیشین فرانسه، در سپتامبر 2013 به اروپا پیشنهاد کرد بشار اسد رئیس جمهور سوریه را ساقط کند، اینک مکرون به پیروی از او بعنوان پاسخ به آزمایش های موشکی ایران خواستار تحریم های تازه علیه ایران شده است. به نظر می رسد«جاه طلبی های هژمونیک» ایران در لبنان و سوریه نه تنها آمریکا و اسرائیل را تهدید می کند، بلکه ژان ایو لو دیزاین، وزیر امور خارجه فرانسه را نیز نگران کرده است. فرانسه  در قرن گذشته برمنطقه  لوانت (مجموعه کشورهای فلسطین، لبنان، سوریه و اردن) حکومت می کرد. همبستگی مکرون برای ترامپ از این نظر ارزشمند است که فرانسه یکی از تضمین کنندگان قرارداد 5+1( برجام) است.

ترامپ خواستار جلب همکاری دیگر همپیمان های اروپایی نیز هست  اما نه با عرضه کلوچه و شلاق بلکه فقط با نشان دادن شلاق. هنگامی که تیلرسون ترکیه را تحت فشار گذاشت که برای امنیت اولویت قائل شود، یعنی مشترکا علیه ایران به میدان آید، در امریکا محاکمه رضا ضراب بازرگان ترک -  ایرانی  آغاز شد. رضا ضراب که متهم است به نقض تحریم علیه ایران  اظهار داشته که به وزیر کشور و وزیر اقتصاد پیشین ترکیه رشوه داده است.    

 

محاکمه ضراب پیامی است برای ترکیه

 

با توجه به رویکرد ترکیه به ایران به عنوان بخشی از روند مذاکرات آستانه، پرونده ضراب می تواند اقتدار اردوغان را تضعیف کند. بسیاری از مردم ترکیه اینک رسوائی فساد در سال 2013 را بیاد می آورند که طی آن نام پسر اردوغان نیز به میان آمد ولی در پی دخالت رئیس جمهور جریان دنبال نشد. در آن زمان اردوغان ادامه تحقیق در مورد فساد را متوقف ساخت و آن را توطئه جنبش گولان در دستگاه اداری و تلاش برای کودتا دانست و بر اساس آن دست به تصفیه ای عمیق در دادگستری و دستگاه اداری ترکیه زد.  

محاکمه ضراب در امریکا می تواند انگیزه ای نیرومند برای راندن ترکیه بسوی واشنگتن گردد. بر خلاف مکرون انتظار ابراز لطف از سوی اردوغان انتظار بی جائی است. اردوغان امریکا را متهم می کند به این که بر کودتای سازمان یافته در ترکیه سرپوش می گذارد و از آن حمایت می کند، و همچنین از شبه نظامیان کرد نیز پشتیبانی می کند.

ترامپ با اقدامات خود علیه ایران و تصمیم اخیر خود مبنی بر انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس فشار بیشتری بر همبستگی اروپائی اتلانتیکی وارد می آورد. برای اتحادیه اروپا حفظ قرارداد با ایران و حل مسئله فلسطین بر اساس ایجاد دوکشور اولویت دارد.

با این حال، تجربه نشان داده است که اروپایی ها، تنها با دیپلماسی، به سختی می توانند مانع Trump شوند.

 

https://deutsch.rt.com/meinung/62230-iran-stellt-transatlantische-solidaritat-auf/


 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 627  راه توده -  30 آذرماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت