راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 587

عواقب اشتباه درک ج. اسلامی

از ریشه تقابل اروپا و امریکا

 

نشریه نیمه رسمی "فارین پالیسی" که وابسته به محافل پرنفوذ سیاست خارجی ایالات متحده امریکاست در شماره اخیر خود از  احتمال "کودتای نظامی" علیه ترامپ سخن گفته و در واقع بنوعی آن را توجیه یا تشویق کرده است. بنا بر گزارش خبرگزاری‌ها نویسنده مقاله "رزا بروکس" که یکی از مقامات سابق سیاستگذاری پنتاگون است می‌گوید: "یک شورش نظامی علیه دولت ترامپ شاید تنها گزینه برای سرنگونی یکی از تفرقه اندازترین روسای‌جمهور تاریخ آمریکا باشد."

بروکس که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱  میلادی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، مشاور ارشد رئیس سیاستگذاری پنتاگون بود در فارین پالیسی می‌نویسد: "می‌توان سناریوهای محتمل را تصور کرد که در آن مقامات ارشد ارتش به راحتی به ترامپ می‌گویند "نه قربان ما این کار را انجام نمی‌دهیم ... دورنمای نافرمانی از رئیس جمهور از سوی فرماندهان ارتش ترسناک است اما احتمال نافرمانی از دستورات نادرست وجود دارد. در کل افسران ارتش برای حفاظت و دفاع از کشور سوگند خورده‌اند نه رئیس‌جمهور."

اینکه آیا واقعا در امریکا این امکان وجود دارد که بتوان یک رئیس جمهور را بسادگی با کودتای نظامی سرنگون کرد ادعایی است که می‌توان درباره آن تردیدهای جدی داشت. ولی اینکه در میان نظامیان و رهبران سیاسی و میلیاردرها و سرمایه‌داران امریکایی نیروهایی وجود دارند که خواهان سرنگونی ترامپ به هر قیمت و حتی از طریق توطئه‌های نظامی و یا ترور یا تروریسم هستند تردیدی نیست. همان زمان که ترامپ چند نظامی معروف به خشونت را برای هدایت ارگان‌های نظامی و امنیتی امریکا معرفی کرد راه توده برخلاف جنجال رسانه‌ای که آن را نشانه تشکیل یک "کابینه جنگی" می‌دانستند نوشت:

"گزینش چند ژنرال خشن و سختگیر در کابینه برخلاف تحلیل‌های رسانه‌های امریکایی و اروپایی و پیروان ایرانی آنها نشانه تشکیل یک کابینه جنگی نیست. این ژنرال‌ها برای کنترل و مهار سازمان سیا و اف.بی.آی و ارگان‌های نظامی و امنیتی امریکا وارد کابینه شده‌اند." (راه توده 583) بعدا هم که ترامپ طرح ممنوعیت موقت ورود اتباع هفت کشور مسلمان به امریکا را اعلام کرد نوشتیم که یکی از اهداف ترامپ از این طرح "خرید زمان و یافتن فرصتی برای پاکسازی سازمان سیا و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی امریکاست و احتمالا نگران است که آنها تدارک یک عملیات تروریستی بزرگ را ببینند و آن را به گردن مسلمانان بیاندازند تا به اعتبار او و سیاست‌هایش لطمه وارد کنند، یا آنها را عملا ناممکن کنند."(راه توده 586)

در زمانی که همه رسانه‌های جهانی و ایرانی متفق شده بودند که ترامپ را یک آدم کم عقل، جنگ طلب و بی چاک دهان معرفی کنند نوشتیم که ترامپ جنگ طلب تر از اسلاف خود که به یوگسلاوی و افغانستان و عراق حمله کردند و اوکراین و لیبی و سوریه را به آتش کشیدند نیست، بلکه اساسا هدف او نظامی گری کمتر و توجه بیشتر به اقتصاد بحران زده امریکاست. خواست او برای تنش زدایی با روسیه هم بخشی از این سیاست است. در واقع ترامپ برخلاف پیشینیانش که یک راه حل نظامی را برای غلبه بر بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی در امریکا پی می‌گرفتند، بدنبال یک راه حل اقتصادی برای این بحران است. بنظر می‌رسد که این دیدگاه علیرغم حجم عظیم تبلیغات رسانه‌ای در حال باز کردن جای خود در محافل حکومتی یا نزدیک به حکومت در ایران است. از جمله می‌توان به سخنان هفته گذشته سعید لیلاز – تحلیل گر اقتصادی نزدیک به دولت روحانی- اشاره کرد که می‌گوید:

"اساس دعوای ترامپ در ماه‌های آینده در حوزه اقتصادی و به تبع آن حوزه سیاسی و نظامی با چین خواهد بود نه با ایران. کمترین نقطه فشار سیاست‌های اقتصادی این کشور در جهان بر روی ایران خواهد بود."

درک این نکته بسیار مهم است زیرا مخالفان ترامپ چه در رهبری امریکا و چه در اروپا که رسانه‌های جهانی را کنترل می‌کنند می‌کوشند از هر طریق ترامپ را تضعیف و در نهایت سرنگون کنند. یکی از راه‌های این تضعیف هم جلو انداختن ایران و کشاندن ترامپ به رویارویی نظامی با ایران است. آنها در این نقشه از یکسو بر روی نفوذی که بر رسانه‌های ایران و هدایت افکار عمومی و دولتی ایران دارند حساب کرده‌اند و از سوی دیگر بر جناح راست حکومتی ایران که هیچ چیز جز دستیابی به قدرت را نمی‌فهمد و حاضر است ایران را به ویرانی و جنگ با امریکا بکشاند بشرط آنکه در پی چنین جنگی قدرت به او منتقل شود.

امروز مسئله اصلی ترامپ اقتصاد است و دعوای اصلی امریکا با اروپا و چین است نه با ایرانی که تقریبا هیچ رابطه اقتصادی مستقم با آن ندارد. فاشیست‌ها و میلیاردرهایی از نوع جرج سوروس یا صاحبان امپراتوری رسانه‌ای جهانی که با ترامپ مخالفند نمی‌خواهند او را بخاطر برجام یا حقوق بشر سرنگون کنند. پای آینده امریکا و اتحادیه اروپا و منافع آنچنان عظیمی در میان است که در آن ایران و برجام اصلا به حساب نمی‌آید. اگر ترامپ هم به برجام حمله می‌کند برای آن است که می‌خواهد مسائل و خطرهای امنیتی خاورمیانه که امریکا را مجبور به مداخله در آن می‌کند پایان یابد تا او بتواند به مسائل اقتصادی امریکا و جنگ اقتصادی با چپن و اروپا بپردازد. بنابراین بخشی از حملات ترامپ به ایران برای باز کردن راه مذاکره یا لااقل داشتن این تضمین است که ایران حاشیه سازی امنیتی برای سیاست جدید امریکا نمی‌کند. آن روی سکه این است که امریکا وارد یک درگیری اقتصادی و سیاسی مرگ و زندگی شده و اگر قرار باشد ایران مزاحم سیاست جدید امریکا باشد به هر قیمیتی باشد این مانع را از سر راه بر می‌دارند.

در این شرایط پراشتباه ترین فکر آن است که اکنون که ترامپ با اروپا درگیر شده و رسانه‌های جهانی چهره‌ای منزوی از وی ساخته‌اند زمان ماجراجویی و به مبارزه طلبیدن امریکا با اتکا به پشتیبانی و تضاد میان اروپا و امریکاست. این همان توهمی است که رهبر در سخنان این هفته خود آن را تکرار کرد و روی کار آمدن ترامپ را موجب اشکار شدن چهره امریکا در جهان نامید. اگر این سخن به معنای مجوز ماجراجویی است که در انصورت باید گفت که آقای خامنه ای در مسیر بسیار نادرستی وارد شده است. حالیکه قصد اروپا کشاندن ایران و امریکا به درگیری به قصد تضعیف ترامپ و برهم زدن سیاست جدید امریکاست. برای آنها مسئله اصلی اکنون حفظ اتحادیه اروپاست نه سرنوشت مردم ایران. ایران همانقدر برای اروپا اهمیت دارد که سوریه و لیبی و عراق و افغانستان اهمیت داشت. مگر فرانسه نبود که تا همین چندی پیش داعش را تقویت می‌کرد و می‌خواست سوریه را بمباران و بشار اسد را برکنار کند. چطور شد ناگهان طرفدار ایران شد؟ این طرفداری‌ها در واقع هل دادن ایران به سمت رویارویی است تا ناگزیر شود به اروپا تکیه کند. در شرایطی که مسئله اصلی امریکا اقتصاد شده است و ما هم در این اقتصاد هیچ جایی نداریم دلیلی ندارد که با امریکای ترامپ درگیر شویم که بخواهیم برای آن به اروپا یا هر جای دیگر تکیه کنیم.

از این اقتصاد جهانی که فعلا بجز یک تعداد صادرکننده و واردکننده و سرمایه‌دار و تاجر خصوصی و خصولتی، مردم ما هیچ سودی نمی‌برند. همانها هم هستند که نگران سرنوشت تجارت آزاد و اقتصادی جهانی و طرفدار کشاندن ایران به رویارویی با ترامپ هستند. در حالیکه دیپلماسی انقلابی و مردمی آن است که پای خودمان را کنار بکشیم و بگذاریم آن سودبرندگان از اقتصاد جهانی به جان یکدیگر بیفتند. این به نفع مردم ما و مردم جهان است؛ نه آنکه چنانکه جناح راست حکومتی و مخالفان دولت روحانی می‌خواهند به پیاده شطرنج و آلت دست یک گروه در رهبری امریکا و کشورهای اروپایی برای تضعیف یا سرنگونی ترامپ تبدیل شویم.

 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 587  راه توده -  21 بهمن ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت