راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آیت الله زنجانی:

تا استبداد هست

انگلستان سفارتخانه

 لازم ندارد!

 

 

در اوج سرکوب های سیاسی پس از کودتای 28 مرداد، آیت الله سید رضا زنجانی موسس و از رهبران نهضت مقاومت ملی هم بازداشت شد و به لشکر 2 زرهی که سرتیپ بختیار آن را تبدیل به شکنجه گاهی خوفناک کرده بود منتقل شد. بهانه این دستگیری صدور بیانیه ای بمناسبت سالگرد قیام 30 تیر سال 1330 بود که موجب عقب نشینی شاه و سقوط دولت چند روزه قوام و بازگشت دکتر مصدق به کاخ نخست وزیری شد. او در اعلامیه خود به بمناسبت سالگرد قیام 30 تیر اعلام تعطیل عمومی کرده بود. سلول دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه مصدق و آیت الله زنجانی در لشکر 2 زرهی در کنار هم قرار داشت. آیت الله زنجانی در خاطرات خود درباره اعدام دکتر فاطمی می نویسد:

«سرتیپ آزموده دادستان نظامی در یک دو جلسه 4 ساعتی کار بازجویی و آخرین دفاع را تمام کرد. گمان می کنم به او فشار آوردند که زودتر کار را تمام کند و تمام کردند و آن مرد استوار را تیرباران کردند.

زندان این جا پر از سرهنگ و سرگرد و سروان – سازمان نظامی حزب توده- است و بساط شلاق و دستبند به راهست.

 ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد صبح روز چهارشنبه نوزدهم آبان ماه 1332، تیمور بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ آزموده دادستان ارتش و عده دیگر به زندان رفتند و حکم اعدام حسین فاطمی را در لشکر 2 زرهی به وی ابلاغ کردند.

آزموده گفت اگر وصیتی دارید بفرمایید شما که مکرر می گفتید «من از مرگ ابائی ندارم و مرگ حق است». دکتر فاطمی نگذاشت حرفش تمام شود و پاسخ داد: «آری آقای آزموده مرگ حق است و من از مرگ ابائی ندارم، آن هم چنین مرگ پر افتخاری، من می میرم که نسل جوان ایران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نمایند» من درهای سفارت انگلیس را بستم غافل از آن که تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد». هنگامی که او را برای اعدام می بردند آزموده از وی خواست اگر خواسته ای دارد بگوید، دکتر فاطمی گفت خواسته های من، دیدن خانواده، ملاقات با دکتر مصدق و صحبتی با افسران می باشد. آزموده می گوید: «هنوز هم دست از این مردم بر نمی داری؟»

فاطمی قبل از اجرای حکم دکتر فاطمی به آزموده می گوید:

«آقای آزموده! مرگ بر دو قسم است، مرگی در رختخواب ناز... مرگی در راه شرف و افتخار، و من خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهید می شوم، خدای را شکر می کنم که با شهادتم در این راه دین خود را به ملت ستمدیده و استعمار زده ایران ادا کرده ام و امیدوارم سربازان مجاهد نهضت هم چنان مبارزه را ادامه دهند.»

هنگام اجرای حکم، در حالی که هوا به شدت سرد بود روی همان پیراهنی که برتن داشت یک پیژامه پشمی پوشیده و با همان پیراهن و پیژامه و کفش سرپایی که پارچه روی آن مخمل قهوه ای بود آماده ایستاد...»

... هشت گلوله تیر از دهانه لوله تفنگ های چهار مامور، دو نفر ایستاده، دو نفر نشسته شلیک شد دو تیر درست به روی هم به قلب و شش تیر دیگر به سینه.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 


 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 675  راه توده -  13  دیماه  1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت