راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ارتش نوین روسیه

ضامن صلح

در سراسر جهان

"آزاده اسفندیاری"

 

 

به مناسبت نهم ماه مه، هفتاد و دومین سالروز پیروزی ارتش سرخ اتحاد شوروی بر فاشیسم آلمان و میلیتاریسم ژاپن، رسانه های روسیه در بزرگداشت چنین روزی مطالب فراوانی را منتشر کردند. در این زمینه نوشته ای به قلم "الکساندر خورالنکو" از سایت ریا نووستی با کمی خلاصه برای خوانندگان راه توده ترجمه شده که می خوانید:

 

طی بیست و پنج سال گذشته ارتش روسیه فراز و نشیب های شگفت آوری را پشت سر گذاشته است.

در چند سال اخیر ارتش روسیه توانسته است بعد از آمریکا در مقام دوم جهان قرار گیرد.

بر اساس ارزیابی غربی ها: "ارتش روسیه می تواند به تنهایی مبارزه کند... روسیه مشکل می تواند حاکمیت خود را تنظیم کند، یا حتی نیروهای مسلح خود را نابود کند... رهبران روسیه چشم به آینده طولانی مدت دارند..." اما همواره در بر یک پاشنه نچرخیده است."

 ربع قرن پیش سوال اساسی چنین مطرح شد: "بودن یا نبودن؟". هفتم ماه مه سال 1992 فرمان رییس جمهور وقت روسیه فصل جدیدی را در تاریخ این کشور در ارتباط با وضعیت نیروهای مسلح گشود.

ارتش و نیروی دریایی روسیه قرن ها پایه هایی محکم و اساسی برای بقا و پایداری حکومت های روسیه بودند. با این حال تحولات اجتماعی و دولتی در آخرین دهه قرن بیستم ارزشمندی و اقتدار ارتش نیرومند روسیه را برای زندگی شرافتمندانه و انسانی خلق های این کشور به روشنی نشان داد.

از اوسط دهه 80 قرن بیستم، آخرین رهبر اتحاد شوروی، میخاییل گورباچف تحت عنوان صرفه جویی در بودجه، تصمیم به کاهش تدریجی نیروهای مسلح اتحاد شوروی گرفت. در سال های 1989و 1990 تعداد نیروهای ارتش و نیروی دریایی اتحاد شوروی سه و نیم میلیون نفر بود. در همین سال ها اردوگاه سوسیالیستی در شرق اروپا تخریب گشت و تنها از جمهوری دمکراتیک آلمان پانصد هزار نیروی نظامی و دوازده هزار تانک اتحاد شوروی شروع به ترک این کشور کردند. این نیروها باید به میهن برمی گشتند بدون آن که جا و مکان و یا وظایف ملی و انترناسیونالیستی آن ها مشخص گردد. آن ها باید در مناطقی مانند" راستف" و " اسمولنسک" روی زمین های باز و زیر طاق آسمان قرار می گرفتند. بدین صورت بزرگ ترین مشکل ارتش و کشور آغاز گشت.

اگر چه جمهوری های جدا شده از اتحادشوروی( کشور های مستقل همسو) بر این نظر بودند تا ارتش اتحاد شوروی پا بر جا بماند اما عملا این نظر امری بود غیر ممکن. 2.8 میلیون نفر از ارتش اتحاد شوروی سهم روسیه شد، 380 هزار نفر سهم اوکرائین و 230 هزار نفر سهم بلاروس بود.

وضعیت به هم ریخته و نا بسامان نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه، تنها توانست در سال 1997 مشخص گردد.

وضعیت اقتصادی و سیستم مالی کشور در تب بحران می سوخت. حقوق افسران ارشد تا به روزی پنج دلار رسید که آن هم معمولا تا شش ماه پرداخت نمی شد. تانک ها و ابزار آلات پیشرفته نظامی به تاراج می رفت و به قیمت آهن قراضه به خارج از کشور فروخته می شد. ناوهای هواپیما بر "مینسک" و" نووروسیک" در پادگان های نظامی ویران شده سیبری و شرق دور افتاده بودند.

احتمالا در آن زمان در سطح دولتی هیچ کس اهمیت نیاز به کمیت و کیفیت ارتش را احساس نمی کرد. در آن شرایط بیشترین توجه دولتمردان به کمتر کردن بودجه و از آن جمله  کاهش بودجه نظامیان بود. به همین سبب نه تنها نشانی از شادابی و نشاط و قدرت نظامی دیده نمی شد بلکه علف های هرز بودند که در فرود گاه های نظامی سر به آسمان می کشیدند.

با آغاز قرن 21 برای حفظ و امنیت غرب و پایتخت روسیه، بیست سپاه از نیروهای زبده ارتش اتحاد شوروی که از جمهوری دمکراتیک آلمان بازگشته بودند تشکیل شد. این نیروهای تعلیم دیده به دوازده مناطق مختلف روسیه، از جمله قفقاز، برای ایجاد امنیت با همه تجهیزات مختلف فرستاده شدند.

در یک وضعیت طولانی بی اعتمادی، تعداد زیادی از افسران از ارتش بیرون آمده و برای زندگی بهتر راهی منطقه قفقاز شده بودند. جایی که بازار تروریسم با حمایت اتحاد نظامی غرب به سمت شرق روسیه به جریان افتاده بود.

نیروهای نظامی روسیه بنا بر تعهد خدمت و وفاداری به مردم و آموزش در زمینه های مختلف برای به کار گیری آموزه های خود در رشته های مختلف نظامی، آماده پاسداری از کشور خود بودند. به همین دلیل این نیروها برای مبارزه با تروریسم و تقویت دولت جذب ارتش روسیه در منطقه قفقاز شدند.

قانون حفظ امنیت ملی روسیه توسط نیروهای مسلح جهت حراست از کشور به طور کامل در سال 2000 به تصویب رسید. در چنین شرایطی بود که روسیه توانست به لحاظ نظامی و سیاسی قد علم کند.

پس از سقوط اتحاد شوروی روزنامه فرانسوی "اگورا فوکس" نوشته بود: "جهان از این پس می تواند یک دوره صلح و همکاری دوستانه را در پیش بگیرد، تاکنون تنها یک کشور بود که خود را پیروز میدان می دانست ..."

با شروع عملیات نا محدود در خاورمیانه توسط پنتاگون، در هم کوبیدن یوگسلاوی، گسترش سازمان نظامی ناتو، به کارگیری و حمایت از تروریسم در جهان، هر گونه توهمی در مورد "جهان بدون جنگ" از اذهان عمومی حذف شد.

با وجود آشفتگی های اقتصادی، تحت فشار مداوم نیروهای خارجی، روسیه مجبور به دفاع از خود بود. اواخر دهه 1990 برنامه روآوری به سلاح های نوین آغاز گشت اما جنگ گرجستان و حمایت روسیه از اوستینای جنوبی در سال 2008 عقب ماندگی سلاح های روسی در مصاف با سلاح های سازمان نظامی ناتو که ارتش گرجستان بکار برد نقطه ضعف ها را نشان داد.

سال 2010 دولت روسیه بودجه نظامی را تا هفتاد در صد ( 20 تریلیون روبل) بالا برد. این اقدام موثر و قاطع با موفقیت انجام شد و توانایی رزمی ارتش و نیروی دریایی را صد چندان کرد.

در این زمینه روزنامه آمریکایی" ناسیونال اینترست "نوشت: "رفرُم سال 2008 منجر به نوسازی نیروهای مسلح ارتش روسیه شد و تضمین قابل اطمینانی برای قدرت و امنیت ملی این کشور فراهم گردید".

تنها در سال 2016 نیروهای مسلح روسیه موفق شد بیش از 5 هزار و پانصد سلاح و تجهیزات نظامی تولید کند. از آن جمله 60 نوع سیستم جدید سامانه های موشکی ضد هوایی، 310 تانک فوق مدرن، 60 هواپیمای جدید جنگی، 23 موشک "یارس" بالستیک قاره پیما و دیگر سیستم های ضد موشکی...

نیروی هوا- فضای روسیه در عرض یک سال، پنج نوع سیستم دفاع هوایی از نوع اس 400 و هواپیماهای نظامی اس 35 و انواع دیگر هواپیما و هلیکوپتر و دیگر تجهیزات فوق مدرن دریافت کرد...

با پیوستن کریمه در سال 2014 به روسیه، نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه با دریافت پیشرفته ترین کشتی ها و زیر دریایی های مدرن تبدیل به قلعه غیر قابل تسخیری برای روسیه گردید...

موشک های ما فوق صوت "زیرکن" 3 م 22، ضد کشتی های سطح آب و زیردریایی در سال 2017 به خط تولید رسیدند.

روزنامه واشنگتن تایمز تعجب امریکائی ها را اینگونه توصیف کرد: "چرا روسیه باید ارتش میلیونی داشته باشد. روسیه یک برنامه کامل تجدید تسلیحات تا سال 2025 طراحی کرده است که تا به حال 47 در صد آن را به مرحله اجرا در آورده. در واقع پوتین آمریکا را تهدید می کند".

بنا به گزارش موسسه صلح جهانی در سوئد، روسیه با نزدیک به 70 میلیارد دلار مقام سوم بودجه نظامی جهان را دارد.

علیرغم روسیه هراسی های رسانه های امریکائی و غربی، حقیقت اینست که روسیه هیچ کشوری را تهدید نمی کند. اگر چه مقام دوم فروش سلاح را در جهان دارد اما در درجه اول این قدرتمند نظامی در خدمت امنیت ملی و حفظ موقعیت ژئوپلیتیکی روسیه است.

نیروهای نظامی روسیه در سال 2015 برای حفظ ثبات در منطقه خاورمیانه و تقاضای دولت سوریه  به این کشور رفت. روسیه بطور موثر خواهان ایجاد صلح و آرام شدن این منطقه حساس جهانی است و تا زمانی که لازم باشد در آن جا خواهد ماند.

آموزه ها و تجربه های ارتش و نیروی دریایی روسیه، پنتاگون را مجبور به باز نویسی و باز نگری برنامه های خود خواهد کرد.

25 سال پس از تخریب اتحاد شوروی، کشور ما با پشت سر گذاشتن فاجعه های بی حساب اجتماعی و امنیتی، قوی تر از هر نیروی جهانی است که خیال توسعه طلبی و  تجاوز را در سر می پروراند. سلاح های روسیه ضامن صلح جهانی است و مردم جهان می توانند در سایه قدرتمندی ارتش ما آرامش داشته باشند.

 

https://ria.ru/analytics/20170505/1493750646.html

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 597  راه توده -  21 اردیبهشت  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت