راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ترامپ

و راه حلهای او را

باید جدی گرفت!

 

 

هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، در کنگره این کشور سخنرانی کرد. بخش مهمی از سخنرانی ترامپ به بحران داخلی این کشور اختصاص داشت که رسانه های حاکم خبری جهان آن را سانسور کردند و رسانه های ایرانی هم بدنبال آنها. ترامپ در سخنرانی خود از جمله گفت:

"باید صادقانه به شرایط نگاه كنیم. طبقه متوسط ما از هم پاشیده است، مشاغل ما به كشورهای خارجی فرستاده شده است، بچه هایمان در شیكاگو و دیترویت نادیده گرفته شده اند. صنایع ما در حال مرگ هستند، طبقات پایین شهر نادیده گرفته شده اند، 49 میلیون نفر بیكارند و كمكهای غذائی دریافت میكنند، ٤٣ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میكنند، از هر پنج نفر یك نفر بیكار است، در بدترین دوره اقتصادی در ٦٥ سال اخیر هستیم، یك چهارم مشاغل كارخانه ای را از دست داده ایم و از زمان پیمان تجارت آزاد كه چین به آن پیوست٦٠ هزار كارخانه را از دست داده ایم. دولت قبل بیش از همه دولتهای دیگر بر بدهی دولت افزود و ما با كسری بازرگانی شدیدی روبرو هستیم."

ترامپ در ادامه به مشكلات بنیادی امریكا اشاره كرد و گفت: "زیرساخت های ما در حال از هم پاشیدن است که باید با راه ها، پل ها و تونل ها و خطوط راه آهن جدید جایگزین شود. من از وزارت دادگستری و امنیت داخلی و مدیر سازمان های اطلاعاتی خواسته ام برای یك استراتژی جدید در برخورد با دار و دسته های جنایتکار كه در سراسر كشور پراكنده اند هماهنگ باشند. من می خواهم میلیونها شغل اعاده شود و اصلاح نظام مالیاتی با هدف امنیت كارگران اجرا شود. ایالات متحده بیش از ٦ تریلیون در خاورمیانه خرج كرده است. با این پول میشد دوبار یا شاید سه بار امریکا را بازسازی كرد."

ترامپ در این سخنرانی بدون آنکه نامی از  روسیه ببرد بر ضرورت یافتن دوست در جهان و شراکت و همکاری سخن گفت و افزود که او نماینده امریکاست و نه نماینده جهان.

اینها خلاصه ای از سخنان ترامپ در کنگره امریکا بود. بنا به نظرسنجی که موسسه گالوپ تهیه کرده است بیش از 80 درصد امریکایی ها این سخنرانی را عالی، خوب و قابل قبول دانسته اند و تنها 16 درصد آن را ضعیف و غیرقابل قبول توصیف کرده اند. نتایج این نظرسنجی نه تنها نشاندهنده تحکیم موقعیت ترامپ و برنامه های اوست، بلکه مهمتر از آن نشاندهنده جایگیر شدن و ریشه گرفتن یک سلسله اندیشه ها در میان مردم امریکاست که ترامپ در سخنرانی خود را آن بیان کرده است. مقابله با ترامپ در اینجاست که بن بست می رسد. اکنون هر کس که در امریکا به جای ترامپ بر سر کار بیاید باید به این مسائل پاسخ دهد. به بیش از 90 میلیون بیکار و زیر خط فقر، به تعطیلی 60 هزار کارخانه، به 20 هزار میلیارد دلار بدهی خارجی امریکا که یک سوم آن متعلق به چین است و …

جایگزین ترامپ دیگر نه اوباما است، نه کلینتون و نه بوش. کسی است که برای این مسائل راه حل ارائه دهد. حداقل کسی نظیر سندرز، و کارزارهای انتخاباتی امریکا همین را نشان داد. اگر در مبارزات درونی حزب دموکرات به نفع کلینتون تقلب نشده بود، سندرز بود که باید به عنوان نماینده این حزب در برابر ترامپ قرار می گرفت. یعنی تقابل میان دو راه حل برای بحران.

برخی نسبت به "خوش بینی" نسبت به ترامپ هشدار می دهند و می گویند که سرمایه‌داری راه حل بحران را در جنگ جستجو می کند و بنابراین ترامپ حامل جنگ است. اولا که راه حل های جنگی در دوران کلینتون و بوش و حتی اوباما به اندازه کافی آزمایش شده و چیز جدیدی نیست که ترامپ بخواهد آن را بکار گیرد یا اختراع کند. آنچه هم درباره جنگ به عنوان راه حل سرمایه‌داری برای برونرفت از بحران گفته می شد مربوط به دوران جنگ های کلاسیک است، جنگ هایی که برنده داشت. جنگ اتمی راه حل برای هیچکس نیست. شرایط جهانی کنونی نظام سرمایه‌داری فقط با بحران علاج ناپذیر آن مشخص نمی شود با محدودیت ها و بن بست توسل به جنگ هم برای غلبه بر بحران مشخص می شود. حتی در دوران اتحاد شوروی هم هدف از مسابقه تسلیحاتی بیش از آنکه نابودی شوروی در حمله اتمی باشد، تحمیل هزینه های نظامی برای از بین بردن ظرفیت توسعه اقتصادی آن بود. اکنون که توان تهاجمی و تکنولوژی نظامی روسیه بر غرب برتری دارد. برنامه ایجاد سپر موشکی غرب نیز که به برخی ها در غرب امید داده بود که می توانند ضربه اول اتمی را به روسیه وارد کنند معلوم شده فایده چندانی ندارد زیرا روسیه سیستم های ماهواره ای و لیزری و زیر دریایی مجهز به سلاح اتمی را در برابر آن ساخته است. بنابراین تصور محو و نابودی فقط و فقط روسیه در جنگ اتمی یک رویای تبدیل به کابوس شده است. اگر مطمئن بودند یا می دانستند که می توان شوروی سابق یا روسیه امروز را در جنگ اتمی نابود کرد که تا به حال این کار را کرده بودند. ضمن اینکه نباید تصور کرد که ما در رهبری امریکا یا اروپا تنها با مشتی سرمایه‌دار دیوانه طرف هستیم که برای حفظ سرمایه‌داری حاضرند خودکشی کنند و بمب اتم برسر خود و فرزند و خانواده‌اشان فرود آید. چنین تصور خامی که تئوریسین هائی در باره آن در میان راست ترین جناح های حاکم در جمهوری اسلامی دارد عملا مبارزه برای تغییر جهان را بی معنا می کند.

به راست افراطی هم نباید کلیشه ای نگاه کرد. آنها هم به سبک خود در پی یک راه حل برای بحران هستند. حتی درباره فاشیسم دهه های سی و چهل سده گذشته همیشه این بحث وجود داشت که آیا اینان نماینده سرمایه‌داری بزرگ هستند یا حامل راه حل برای قشرهای متوسطی که در زیر بحران له شده اند. موسولینی پیش از آنکه فاشيست شود سردبیر ارگان حزب سوسيالیست ایتالیا بود. هیتلر نام حزب خود را "ناسیونال سوسیالیست" گذاشته بود. این تازه مربوط به دورانی است که جنگ جهانی ماهیتی دیگر و متفاوت با امروز داشت. بنابراین مسائل به همین سادگی نیست که ترامپ آمده و حالا می خواهد با جنگ بر بحران اقتصاد و اجتماعی امریکا سرپوش بگذارد.

ترامپ حامل یک راه حل راستگرایانه برای وضع کنونی امریکا و جهان سرمایه داریست: بحران عمیق و بیسابقه اقتصادی و اجتماعی، شکنندگی سیستم لیبرال و تجارت آزاد در برابر خطر جنگ و محدودیت ها و بن بست توسل به جنگ. در پشت ترامپ باید بحران و بن بست وضعیت کنونی را دید و بنابراین او را باید کاملا جدی گرفت. سرمایه داری جهانی میداند و حداقل در بالاترین سطوح آن میدانند که شکست ترامپ راه حل چپ را به جلو می آورد و نه بازگشت به اوباما و بوش را. نه روسیه ستیزی کلینتون و اوباما نان و آب برای 100 میلیون بیکار و فقیر امریکایی می شود، نه جنگ در سوریه و عراق و سرتاسر جهان.هرکس در امریکا از این پس سر کار آید باید برای بحران اقتصادی و محدودیت بکارگیری نیروی نظامی و بن بست جنگ اتمی راه حل ارائه دهد.  

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 589  راه توده -  19 اسفند ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت