راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اسرائیل برای

حمله به ایران

گوش شنوائی

در کاخ سفید یافته!

تریتا پارسی- هافینگتن پست

برگردان: فروزنده فرزاد

 

 

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل به نیویورک رفته با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار خواهد کرد و بی تردید ایالات متحده را به خارج شدن از برجام ترغیب. استدلال نتانیاهو که ترامپ هم آنرا پیشاپیش پذیرفته اینست که تعهد آمریکا به برجام نباید تنها به پایبندی ایران به آن متکی باشد بلکه باید منوط به تغییر دیگرسیاست های ایران هم که در تضاد با منافع آمریکاست هم باشد. این استدلال نتانیاهو کاملا در تضاد با آنچیزی است که در دهه ی گذشته میگفت؛ یعنی خطر عینی برنامه ی اتمی ایران برای اسرائیل.

دولت ترامپ سخت در پی بهانه یی برای بیرون رفتن از برجام و خلاص شدن از بندهای دست و پاگیری است که مانع اتخاذ سیاست های خصمانه اش علیه ایران میشود؛ حتی به بهای برداشته شدن محدویت هایی که برجام بر فعالیتهای اتمی ایران اعمال کرده است. ترامپ پایبندی ایران به برجام را باید هر 90 روز در نامه یی به کنگره اعلام کند و به نظر میرسد او میخواهد از همین مساله استفاده کند. برخلاف گزارشهای آژانس انرژی اتمی که صرفا پیرامون پایبندی به برجام است، گزارش رئیس جمهور به کنگره فراتر از مساله ی هسته یی است و باید مشخص کند که آیا تعلیق تحریمها علیه ایران "مناسب و متناسب با عملکرد ایران و امنیت ملی و منافع آمریکا هم هست."

نقشه ی ترامپ اینست که پایبندی ایران به برجام را تصدیق کند اما تعلیق تحریمها را به بهانه ی تضاد سیاست های منطقه یی ایران با منافع آمریکا منتفی کند.

نیکی هیلی هنگام سخنرانی در موسسه ی آمریکن انترپرایز استدلال کرد که توافق هسته یی ایران طوری تنظیم شده که "شکست آن پرهزینه باشد" و مرزبندی مصنوعی "بین توسعه ی هسته یی ایران و دیگر رفتارهای غیرقانونی اش" ایجاد کرده است. به گفته ی هیلی، تلاش برای نگه داشتن توافق به معنی مهم تر دانستن توافق از هرچیز و از جمله سایر نگرانیها درباره ی سیاستهای ایران است. بنابراین توافق هسته یی دست آمریکا را برای برخورد خصمانه با ایران میبندد آنچنانکه مایه ی حسرت و آزردگی جنگ طلبانی مانند هیلی و دوستان نومحافظه کارش در موسسه ی امریکن انترپرایز شده است.

اما ترامپ و هیلی نباید باراک اوباما بلکه نتانیاهو را برای مواردی که این توافق حل نکرده سرزنش کنند.

نتانیاهو از میانه ی دهه ی 1990 بر این باور بوده که برنامه ی هسته یی و غنی سازی اورانیوم ایران تهدیدی عینی برای اسرائیل است. او در دوره ی بوش بارها هشدار داد که "اکنون 1938 است و ایران آلمان نازی". هدفش هم این بوده است که ایالات متحده را به حمله ی پیشگیرانه به ایران وادارد پیش از آنکه تهران غرب را اشغال کند. هیچ رهبر اسرائیل به اندازه ی نتانیاهو در این زمینه پیگیر نبوده است.

استدلال نتانیاهو که ایران در آستانه ی توانایی برای نابود کردن اسرائیل است چندین هدف را دنبال میکرد. نخست، تهدید به نابودی اسرائیل از سوی ایران به همراه ادعای بی خردی و تمایل انتحاری ایرانیها میتوانست نیاز به حمله ی پیشگیرانه را توجیه کند چرا که اساسا نمیتوان با چنین رژیمی مذاکره کرد.

دوم، مساله ی تهدید عینی در برابر سایر مسائل اولویت بالاتر دارد. چنانچه برنامه ی هسته ی تهدیدی به نابودی اسرائیل تلقی میشد. این مساله مقدم بر همه ی نگرانیها – و فرصتهایی – میگردید که ایالات متحده با ایران داشت. اگراسرائیل در جلوگیری از مذاکره ناکام میشد، در برابر میتوانست برنامه ی هسته یی ایران را به عنوان تهدید به نابودی اسرائیل معرفی کند و به این ترتیب امکان چانه زنی بر سر مسائل منطقه یی را از بین ببرد.  برای اسرائیل ایده ال آن بود که ایالات متحده اساسا بر سر مسائل غیر هسته یی با ایران مذاکره نکند و تنها بر روی برنامه ی اتمی ایران متمرکز شود.

و این درست همان چیزی ست که اتفاق افتاد. عمدتا به دلیل فشار اسرائیل و عربستان، موضع ایالات متحده تمرکز روی فعالیت های اتمی ایران بود.  (ایران مایل بود مذاکرات دربرگیرنده ی مسائل گوناگون باشد.) نتانیاهو تصور میکرد با تمرکز تنها روی فعالیت های اتمی ایران مذاکرات به شکست میانجامد. بگفته ی جان کری وزیر خارجه ی وقت آمریکا "رهبران منطقه به خود من و پرزیدنت اوباما گفتند که تنها راه حل این مساله اینست که ایران را بمباران کنید."

دولت اوباما بر این باور بود که برای حفظ یکپارچگی کشورهای طرف ایران در مذاکرات باید تنها روی مساله ی جلوگیری از توسعه ی سلاح اتمی در ایران که مورد توافق همه ی کشورهای طرف مذاکره ی ایران بود، متمرکز ماند. اگر دستور عمل مذاکرات به مسائل منطقه یی چون سوریه بسط میافت تهران میتوانست در اردوی کشورهای مذاکره کننده شکاف بیاندازد و روسیه و چین را با خود همراه کند.

و اکنون جنگ طلبان در واشنگتن و نتانیاهو از اینکه مذاکره با ایران تنها بر مساله ی اتمی متمرکز بوده شکایت دارند و ناگهان از خطر "توسعه طلبی" منطقه یی ایران سخن میگویند. دولت ترامپ گمان میکند توافق هسته یی ایران مانع از آنست که ایالات متحده با سیاستهای ایران مقابله کند و تخفیف تحریمها در راستای منافع امنیت ملی این کشور نیست.

واقعیت اینست که تخفیف تحریمها به سه دهه تلاش ایالات متحده برای به انزوا کشاندن و بازداشتن ایران پایان داد. اما چنان استدلالی با ادعای نتانیاهو و جنگ طلبان واشتنگتن مبنی بر اینکه ایران تهدیدی عینی برای اسرائیل است همخوانی ندارد. اگر اینها واقعا در پی بازداشتن ایران بودند بایست از توافق اتمی ایران استقبال کرده و خوشحال میبودند. اما تلاش آنها برای از بین بردن توافق ضد اولویت برنامه ی امنیتی ایالات متحده و جامعه ی جهانی برای 15 سال نخست سده کنونی است. واقعیت اینست که نتانیاهو به هر روشی ترامپ را به نماندن در برجام وادار کند گریزی از عواقب آن نیست. از بین رفتن توافق اتمی، ایالات متحده را در مسیر جنگ با ایران قرار میدهد و این درست همان چیزیست که نتانیاهو در همه ی 25 سال گذشته به دنبال آن بوده است.

نتانیاهو با حضور ترامپ در کاخ سفید سرانجام گوش شنوایی برای بحثهای دمدمی  و تناقض آمیزش پیدا کرده تا ایالات متحده را درگیر جنگی دیگر در خاورمیانه کند.

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 616  راه توده -  30 شهریور ماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت