راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کج راهه ای

که برای بحران

اقتصادی ایران

اصلاح طلبان

ارائه میدهند!

 

با بحرانی شدن فزاینده اوضاع اقتصادی کشور و فقدان برنامه یا حتی پیشنهادهایی ملی برای برونرفت از آن، محافل مختلف اقتصادی هر روز به خیال خود مشکلات کشور را شناسایی و برای رفع آن نظرات جدیدی را اختراع می‌کنند. مثلا روزنامه ابتکار در مقاله‌ای بنام "با کدام کشورها متحد اقتصادی شویم؟" بقلم آقای محمد صادق جنان صفت که از هوادارانسرسخت ادامه سیاست‌های اقتصادی ویرانگر چند دهه اخیر است می‌نویسد:

"بحث اینجاست که نقطه عزیمت برای جلوگیری از غرق شدن اقتصاد را از کجا باید شروع کنیم و نقطه عزیمت کدام مقوله است" به گفته ایشانبرای حل معضل "باید از سرچشمه شروع کرد که به نظر می‌رسد تعامل با جهان ازجنس دیگر است. ایران دست کم سه دهه است با غرب و پرچمداران آن سر ناسازگاری دارد و البته آنها نیز هرگز راضی به توسعه ایران نبوده‌اند و هرچه می‌توانستند برسر راه کسب و کار ایرانیان مانع گذاشتند. دوستی ایران با کشورهایی که دراقتصاد امروزجهان وزن ونقشی ندارند و تنها کالایی که تولید می‌کنند کالاهای نظامی (بخوانید روسیه!) است یا امید بستن به کشوری مثل چین که برای رسیدن به پله اول اقتصاد جهان کشورهایی مثل ایران را مثل آب خوردن قربانی می‌کند تا امروز برای اقتصاد ایران منفعت نداشته است و ایران در اندازه‌های کوچک رشد کرده است و این رشدها دردی از دردهای خشکسالی‌های گوناگون را درمان نمی‌کند." بنابراین رابطه اقتصادی با کشورهایی مثل روسیه و چین منشا مشکلات اقتصادی ایران است که موجب شده "ایران در اندازه‌های کوچک رشد کرده است." بنظر ایشان "به جای دوستی بی‌حاصل با کشورهایی که اقتصادشان رونق ندارد و اتفاقا رقیب قدرتمند ایران به حساب می‌آیند مسیررا دگرگون کرده و به سوی دوستی با کشورهایی با اقتصادنیرومند پیش برویم. به طور مثال آیا دوستی اقتصادی با آلمان برای ایران مناسب است یادوستی اقتصادی با روسیه"؟

ای کاش ایشان که خود را دست اندرکار اقتصاد می‌دانند مقداری آمار هم ارائه می‌دادند تا معلوم شود ایران در چند دهه اخیر با کدام کشورها "دوست اقتصادی" بوده است. ظاهرا فراموش کرده‌اند که آلمان بزرگترین شریک ایران در رژیم گذشته و بزرگترین شریک ایران در سالهای طولانی پس از انقلاب بوده است در حالیکه سهم روسیه در این "دوستی اقتصادی" در کنار افغانستان است! نتیجه این شراکت با آلمان در گذشته و امروز چه بوده است؟ چرا کارنامه آلمان را که در مجموع بزرگترین شریک اقتصادی ایران در چند دهه اخیر بوده است دقیق بررسی نمی‌کنید و پیامدهای آن را برای ایران امروز روشن نمی‌کنید؟ اگر دوستی با قدرتمندان موجب اقتصاد قدرتمند می‌شد الان باید یونان قدرتمندترین اقتصاد جهان باشد که خود نه تنها نزدیکترین شریک و "دوست اقتصادی" آلمان و اروپاست بلکه از پایه گذاران اتحادیه اروپاست. هم اکنون یونان بدلیل همین بزرگترین "دوستان اقتصادی" دارای 320 میلیارد یورو بدهی است که 240 میلیارد یوروی آن متعلق به اتحادیه اروپاست و آلمان با 68 میلیارد یورو بزرگترین طلبکار آن کشور است. تمام مازاد اقتصاد یونان فقط صرف دادن بهره این بدهی‌ها می‌شود و نه اصل آن که هر روز افزایش پیدا می‌کند. یعنی مردم یونان هر چه کار می‌کنند یکجا بابت بهره بدهی هایشان تحویل این "دوستان اقتصادی" آقای جنان صفت و در راس آن آلمان می‌دهند. به همین دلیل است که در یونان تصویرهای مرکل صدر اعظم آلمان را با سیبیل هیتلر تزیین می‌کنند که اشاره ایست به جنگ اقتصادی آلمان علیه یونان که به ویرانی اقتصادی آن انجامیده است. جالب اینجاست که آن موقع که مسئله بدهی‌ها و بلایی که اتحادیه اروپا و آلمان بر سر یونان آورده بود مطرح شد آن را به "تنبلی"‌و بیکارگی و "روحیه شرقی" مردم یونان نسبت دادند. تا اینکه اخیرا نتیجه یک گزارش کمیسیون اروپا منتشر شد که براساس آن مردم یونان با 42.3 ساعت کار در هفته رسما پرکارترین مردم اروپا معرفی شدند.

به هر حال برای کسانی که مدافع سیاست‌های اقتصادی سه دهه گذشته بوده‌اند و برایشان واردات و گرفتن نمایندگی کمپانی‌های خارجی و"دوستی" با کشورهایی مانند آلمان که در سال گذشته 250 میلیارد دلار صادرات داشته واقعا اوج افتخار و آرزوست و این عجییب نیست. بالاخره کشور ما هم باید سهم "شایسته" در افزایش میزان صادرات آلمان به جهان داشته باشد! عجیب اینجاست که اینگونه مقاله‌ها در نشریه‌ای چاپ می‌شود که مدیر مسئول آن خود را اصلاح طلب می‌داند و نماینده مجلس است و این سطح درک آن از معضلات اقتصاد ایران و چگونگی برونرفت از آن است.

این چند دستگی و نداشتن یا نتوانستن یا حتی نخواستن ارائه یک برنامه روشن و مسنجم برای تغییر و اصلاحات در کشور امروز نتیجه اش را در همین کج راهه‌هایی نشان می‌دهد که امثال روزنامه ابتکار توصیه کننده آن هستند. البته کسی نمی‌گوید با آلمان دعوا کنید یا روابط اقتصادی با آن کشور را قطع کنید. بحث بر سر این است که وقتی وارد مناسبات اقتصادی جهانی می‌شویم با چشم باز وارد شویم نه با خیالات و توهماتی از این نوع که قدرتمندانیاز نوع آلمان که فغان حتی امریکا و خود مردم همه کشورهای اروپایی با آن اقتصادهای نیرومندشان از دست آن به آسمان بلند شده شریک ما هستند ولی کشورهای ضعیف‌تر رقیب ما. ضمن اینکه معرفی کردن کشورهایی که شریک ما می‌توانند باشند به عنوان رقیب از همان درک صادرات محور برمی خیزد که همه کشورهای همسایه و منطقه را رقیب ما می‌بیند و نه شریک.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 642  راه توده -  30 فروردین ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت