راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

سرمقاله راه توده 663

استدلال خنده دار اول اعتماد

سپس آغاز مذاکره با امریکا

 

  

در هفته اخیر و بدنبال حضور حسن روحانی در سازمان ملل، زمزمه‌ها درباره احتمال مذاکره میان ایران و امریکا افزایش یافت. سخنان جواد ظریف و معاون وی عراقچی که احتمال این مذاکرات را رد نکرده‌اند و همچنین سخنان مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه امریکا درباره اینکه امریکا به اروپا برای خروج از برجام فشار نخواهد آورد نشانه‌هایی از وجود امکان‌هایی برای آغاز مذاکرات ارزیابی شده است. کاهش چند روز گذشته بهای ارز هر چند که بخشی از آن ناشی از تصمیمات دولت است، ولی بخشی از آن نیز قطعا با افزایش احتمال مذاکرات میان ایران و امریکا در پیوند است. وضع اقتصاد ایران که از یکسو توان تحمل تحریم‌ها را ندارد و از سوی دیگر منافع سرمایه داری تجاری حاکم اجازه تغییر جهت از اقتصاد بی‌دروپیکر و ولنگار و تجارت محور کنونی به اقتصاد منضبط و صرفه جو و تولید محور را نمی‌دهد نیز از دیگر عواملی است که مذاکره را ناگزیر می‌کند.  

البته همچنان موانعی در برابر این مذاکرات وجود دارد. یکی از این موانع مسئله‌ای است که بنام "اعتماد" داشتن یا نداشتن به امریکا از دیرباز مطرح بوده و تا به امروز نیز فرصت مذاکره را از کشور ما گرفته است و دیگری وضع نابسامان اقتصادی ایران که ما را در موضع ضعف قرار داده است.

 در مورد مانع اول، معلوم نیست اعتماد یا بی‌اعتمادی چه ربطی به مذاکره دارد؟ مگر هرکس با کسی مذاکره کرد باید به او اعتماد کند؟ اتفاقا مذاکره بین کسانی انجام می‌شود که به هم اعتماد ندارند. اگر اعتماد وجود داشت که این همه مذاکرات نفس گیر میان ایران و ۵+۱ لازم نمی‌شد. تازه مگر اهداف امریکا با اهداف آلمان یا فرانسه یا انگلستان خیلی تفاوت دارد؟ مذاکره با آنها یعنی به آنها اعتماد داریم؟ در جهان نیز مگر کوبا که چندین دهه است می‌خواهد با امریکا مذاکره ‌کند یا روسیه و چین که با امریکا مذاکره می‌کردند و می‌کنند به آن اعتماد داشتند یا دارند؟

این درست است که شرایط مذاکره میان ایران و امریکا با مثلا چین یا روسیه یا حتی کوبا با آن کشور تفاوت دارد. هیچکدام از آنها در شرایطی اینچنین شکننده و آسیب پذیر نیستند که ایران در آن قرار گرفته است. در هیچکدام از آنها چنین سطح بیسابقه‌ای از فساد و ناکارآمدی و بی‌اعتمادی میان دولت و ملت وجود ندارد. زندگی مردم در هیچکدام از این کشورها اینچنین وابسته به صادرات مواد خام و نفت و گاز و مشابه آنها نیست. یعنی از اینجا می‌رسیم به دومین مشکل در مذاکرات میان ایران و امریکا و آن هم وضعیت وخیم اقتصادی و ضعف شدید ایران، وابستگی ان به خارج در همه زمینه‌ها و آسیب پذیری بیسابقه آن دربرابر تحریم‌ها و فشارهای خارجی ست. ولی مسئول این وضع کیست؟ اینکه امروز ما از پس از سی سال رهبری آقای خامنه‌ای از موضع ضعف وارد مذاکره با امریکا شدیم به گردن چه کسانی است؟ آقای خامنه‌ای می‌گوید: دولت موسوی. به گفته ایشان "اگر با پرهیز از ادامه اشتباه اوایل انقلاب مبنی بر دولتی شدن همه مسائل، مردم را حقیقتاً وارد فعالیت‌های اقتصادی می‌کردیم دشمن می‌توانست با تحریم نفتی و تحریم دستگاههای دولتی، این آسیب‌ها را وارد آورد؟" منظور از "مردم" همین امثال بابک زنجانی و اختلاسگران و کاسبان تحریم و گردانندگان اتاق بازرگانی و فرماندهان تاجرپیشه سپاه است که در دوران ایشان وارد فعالیت‌های اقتصادی شدند و به گفته اقای خامنه‌ای اگر آنها را در همان چند سال اول انقلاب وارد فعالیت اقتصادی کرده بودیم الان دیگر مشکلی نداشتیم و امریکا نمی‌توانست ما را تحریم کند. سی سال رهبری ایشان مسئول وضع کنونی نیست، پنج سال دولت موسوی موجد آن است! آیا مسئول آتش زدن و اختلاس کردن و بالا کشیدن هفتصد میلیارد دلار در آمد نفتی ایران در هشت ساله احمدی نژاد هم دولت موسوی بود؟ اتفاقا دولتی که بیش از همه به "منویات مقام معظم ملوکانه" توجه کرد و مردم را وارد فعالیت اقتصادی کرد دولت احمدی نژاد بود بنحوی که اکنون دست سپاه و اتاق بازرگانی و بیت رهبری در جیب همه مردم رفته و اقتصاد و معیشت و قطع این دست به دغدغه نخست دولت و مردم تبدیل شده است.

برای مذاکره با امریکا هیچ نیازی به اعتماد نیست، همانطور که با به تاخیر انداختن مذاکرات قرار نیست وضع اقتصادی ما بهتر شود. به هر حال با مذاکره و بی‌مذاکره موتور گرداننده حاکمیت ایران منافع سرمه داری تجاریست. تا این منافع راهنمای گردانندگان حکومتی کشور ماست وضع اقتصاد کنونی نیز همین باقی خواهد ماند، چه به آمریکا اعتماد کنیم یا نکنیم یا مذاکره کنیم یا نه. هدف از مذاکرات هم اصلا اعتماد سازی نیست. هدف از مذاکره ایجاد شرایطی است که ایران و مردم ایران بتوانند فشارها و بهانه جویی‌ها و موانع بين المللی را که بر سر راه پیشرفت ایران قرار دارد از سر راه بردارند و فراتر از آن هدف حفظ موجودیت ایران است که سیاست‌های داخلی و خارجی کشور آن را به خطر انداخته است. مذاکره با امریکا یا هر کشور دیگری در چارچوب این هدف نه تنها مجاز بلکه ضروری و ناگزیر است.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 663  راه توده -  12 مهر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت