راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

دو دهه فرصت سوزی حکومت

برای تن دادن به رفرم و اصلاحات

 

  

قریب 10 سال از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و کودتا علیه نتیجه واقعی این انتخابات که برنده آن میرحسین موسوی بود و بیش از 20 سال از فلج کردن دولت محمد خاتمی می گذرد. کودتائی که اگر نشده بود و رهبر جمهوری اسلامی نیتجه انتخابات را قبول کرده و احمدی نژاد را مرخص می کرد، ای بسا بسیاری از مسائل و مشکلاتی که اکنون گریبان مملکت را گرفته پیش نمی آمد. در آن کودتا که اسم آن را سرکوب "فتنه" گذاشتند، کلیه نیروهای ارتجاعی در آن دست داشتند و هنوز هم برای در حاشیه نگهداشتن نیروهائی که توان کار و پرهیز از فساد و اختلاس دارند را بر طبل فتنه می کوبند. این درحالی است که فتنه اصلی غارتی است که از کشور و مردم شد و حامیان کودتا و کوبندگان بر طبل فتنه صاحب میلیاردها دلار را غارت کردند و در محلاتی مانند لواسان با دیوارها و حصارهای 70 متری سنگر گرفتند. جنبش سبز ضد کودتا را شاید توانستند با کشتار و سرکوب و زندان به حاشیه برانند، اما نتیجه ای که از آن مقابله خونین با مردم معترض گرفتند همین ترس و وحشت از "شورش کور" مردم است که حالا به کابوس حکومت و کودتاچی ها تبدیل شده است.

آنها حق دارند از مردمی بترسند که این بار سخنگوئی از درون نظام مانند میرحسین موسوی ندارند و اساسا ممکن است دیگر چنین سخنگویانی را نپذیرند!

فساد مفرط دستگاه دولتی، وضع خراب اقتصادی، رکود عمومی سرمایه گذاری و تولید، گرانی، بیکاری ودزدی های کلان همه اعتمادهای مردم به نظام را برباد داده است. سیل اخیر و تظاهرات و اعتراض های مردم سیلزده علیه حکومتیانی که با پای لرزان به این مناطق رسیدند (نظامی و غیر نظامی) گواه این بی اعتمادی و خشم و زمینه شورش کور است.

محیط اجتماعی کشور به جهنمی تبدیل شده، که موسوی در نطق های انتخاباتی سال 88 خطاب به مردم آن را به زبانی ساده پیش بینی کرد. او بود که مستقیما به احمدی نژاد گفت که "دروغ میگوئی" و کاغذی با شکل مار را مقابل دوربین گرفت و گفت ایشان (احمدی نژاد) به شما می گوید این مار است.

هنوز بانگ رهبر جمهوری اسلامی در گوشهاست که در نماز جمعه گفت "دل من شکست وقتی به رئیس جمهور نظام گفتند دروغگو!" و حالا پس از 10 سال برای همگان آشکار است که احمدی نژاد چه دروغ هائی گفت و با مملکت و مردم چه کرد. رهبر جمهوری اسلامی نمی تواند حمایت تام و تمام خود از او را پنهان کند.

موسوی آینده ناگوار را برای مملکت و نظام پیش بینی کرد. یعنی همین وضعی که الان در آن هستیم.

با رو شدن فساد ریشه دار و نهادینه شده در حکومت و فاش شدن بخش هائی از غارتی که موسسات مالی و بانکها ابزار آن بودند صحت آن پیش بینی موسوی تائید شد و معلوم شد چه کسانی نگران رئیس جمهور شدن موسوی بودند و حامی دوباره رئیس جمهور شدن احمدی نژاد بودند.

موسوی، به منظور جلوگیری از غارت بیشتر کشور، خواهان اجرای کامل قانون اساسی شد و از توده ها و کلیه نیروهای دمکراتیک، آزادیخواه و ملی دعوت به شرکت در انتخابات و رای به خود برای دگرگونی شد. مردم به آن دعوت لبیک گفتند و کودتا علیه این لبیک انجام شد.

در آن انتخابات بخش بزرگی از نیروهای دمکراتیک و ملی از جمله هواداران حزب توده ایران در داخل کشور برنامه اعلام شده توسط موسوی را به نفع کشور تشخیص دادند و به جنبش سبز پیوستند. دعوت موسوی و کروبی برای شرکت در انتخابات، به نظر هواداران حزب توده ایران در داخل کشور امید به "سمتگیری کشور درجهت تامین استقلال سیاسی و رهایی مردم از فشار فقر و ارتجاع و اجرای ازادی های مطروحه در قانون اساسی" بود  .

اکنون 10 سال از آن فراخوان و لبیک مردم گذشته است. جنبش مسالمت آمیز سبز، جای خود را عملا به شورش کور و خشم گسترده در جامعه داده و قبول تغییر و تحولات در درون نظام بسیار دشوار تر از سال 88 شده است. به همان نسبت که باور و اعتماد مردم و امید به توان حکومت برای تغییرات فرو ریخته است.

آنها که پشت کودتای 88 سنگر گرفتند و به سوی جنبش سبز شلیک کردند، حتی نتیجه انتخابات 92 و 96 را هم نپذیرفتند و روحانی را نیز فلج کردند. چنان که دولت محمد خاتمی را فلج کردند. آنها حالا یگانه امیدشان جنگ و تحریم و فضای بسته سیاسی و ادامه سرکوب برای حفظ خود در حاکمیت و رفتن به سوی سازش ها و خیانت های ضد ملی با آن دولت ها و کشورهائی است که علیه آن امروز شعار میدهند: امریکا و اسرائیل!

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 688  - 5 اردیبهشت ماه 1298

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت