راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کنفرانس مونیخ

امسال متفاوت

با سالهای گذشته

اسپوتنیک – ترجمه رضا نافعی

 

   

برجستگی های چشمگیر کنفرانس امسال مونیخ عبارت بودند از رنگ آبی آسمانی لباس مهماندار کنفرانس که رنگ اتحادیه اروپاست، حضور آنگلا مرکل، که احتمالا اخرین حضور او در کنفرانس بود، تظاهرات مردم علیه کنفرانس و حضور لاوروف، وزیر خارجه روسیه که اصلا و ابدا نه منزوی بود و نه رانده شده به گوشه ای. کنفرانس امنیت مونیخ درست آن چیزی را به نمایش گذاشت که می خواست آن را پنهان کند: امریکا و اروپا ازهم دور شده اند.

افتتاح کنفرانس همراه بود با شور و خوش بینی. ولفگانگ ایشینگر که از 11 سال پیش رئیس کنفرانس است سخنران اول بود که می خواست وحدت کشورهای اروپائی را به نمایش بگذارد. وحدت  کشورهائی را که  یک روز قبل در کنفرانس امنیت کوچکتری در لهستان، در مورد ایران، به نمایش گذاشته بودند. به این معنی که بسیاری از وزرای خارجه کشورهای اروپائی و نیز روسیه کنفرانس را بکلی بایکوت کرده بودند. ایران را، که  در آن کنفرانس بر سکوی اتهام قرار داشت، اصلا به کنفرانس دعوت نکرده بودند.

هدف آن بود که در آن کنفرانس با متوسل شدن به آشویتس، بعنوان استدلال، که خود گرزی است نابود کننده، کشورهای مرکزی اروپا، آلمان و فرانسه و افزون بر آنها، انگلستان راه هم، بالاخره اسیر وحشت  و مجبور به خروج از برجام سازند.  این خواست را مایک پنس، معاون رئیس جمهور امریکا، یک بار دیگر با اصرار تمام، طی رعب آور ترین نطق ارائه شده در کنفرانس مونیخ نیز مطرح ساخت. 

 

فهرست خواست های امریکا

 

ایران، لوله گاز مشترک روسیه- اروپا "نورد استریم2" و آنچه باصطلاح " 2 در صد – هدف" نام گرفته، یعنی آن دو در صدی که  کشورهای عضو ناتو  باید از تولید ناخالص ملی خود  به صندوق بودجه نظامی ناتو  پمپاژ کنند، خواست های فعلی امریکا از اروپاست. 

ایران باز موفق شد، از ونزوئلا، روسیه، چین و با فاصله زیاد کره شمالی و کوبا جلو بزند  و به مقام  دشمن درجه اول امریکا ارتقاء یابد. .

با توجه به این نکات، از منظر امریکا، چین و روسیه به کنار، اما  کار همپیمان های اروپائی که به قراردادی که پس از مذاکراتی دشوار منعقد گشته ، نه تنها محکم چسبیده اند بلکه  در امر تحریم ایران توسط امریکا، دست به تخریب هم میزنند، و میکوشند کاری کنند که ایران بتواند تحریم ها را دور بزند، این کار در واقع توهین به امریکاست.

امریکائی ها در مورد نورد استریم 2 هم با همین وضع اسفبار روبروهستند. ایالات متحده امریکا در سال 2017 قانونی وضع و تهدید کرد که کمک کنندگان به ایجاد لوله کشی گاز روسیه- اروپا با تحریم مواجه خواهند شد.

از آنجا که این لوله گاز ارزان روسیه را به اروپا حمل می کند سبب می گردد که گاز صخره ای امریکا در اروپا امکان رقابت نداشته باشد و نتواند دراینجا بفروش برسد. در این مورد هم در برابر خواست و قانون امریکا و تهدید های آن مقاومت می شود بوِیژه از سوی آلمان. 

در مورد پرداخت هزینه های نظامی نیز آلمان فدرال عقب مانده است. در حالی  که شاگردان نمونه و مطیعی چون لهستان و کشورهای بالتیک مقدار دو درصدی که مقرر شده است را فورا می پردازند، آلمان هنوز هم بجای دو در صد، 1،25 درصد به صندوق ناتو می پردازد. البته تفاوت است میان آن دو درصدی که استونی می پردازد، که در کل بالغ می شود بر نیم میلیارد یورو، و  دو در صدی که آلمان باید بپردازد، که بالغ می گردد به 60 میلیارد یورو.

چنان که مشاهده میشود، اروپا، شریک کوچکتر، در برابر امریکا، شریک بزرگتر، دست به شورش زده است. شورش تحت رهبری مرکل، که هر چه میزان باختش کمتر می شود، کیفیت رهبری اش بهتر می گردد.

از این رو، امریکائی ها چند سالی است که در برابر اروپا ازیک استراتژی دوگانه ای پیروی می کنند. استراتژی نخست از طریق ارعاب و باج خواهی است، بویژه با بکار بردن اهرم اقتصادی، مانند گمرکات و تهدید به تنبیه و محاصره اقتصادی. استراتژی دوم  ایجاد دو دستگی میان کشورهای اروپائی است. به این صورت که کشورهای جوان و ضعیف اروپای شرقی را اروپای جوان می نامد و مورد حمایت قرار میدهد و بخش دیگر را اروپای قدیمی می خواند و مورد نتقاد قرار می دهد. 

آغازگر تقسیم بندی کشورهای اروپائی به دو دسته نو و کهنه، " دونالد رامسفلد" وزیر اسبق دفاع امریکاست که در سال 2003حامیان اشغال عراق را  اروپای نو و مخالفان آن، مانند آلمان را اروپای کهنه نامید.

بنا براین کنفرانس امنیت مونیخ میبایستی دوستی ترانس اتلانتیک را دوباره بند بزند. تقریبا هیچ نطقی در کنفرانس نبود که در ستایش همبستگی داد سخن ندهد اما از آن جرقه ای که باید فتیله را بگیراند  خبری نشد که نشد. در حالی که  بنظر می رسید خواست احیاء دوستی زنده است، صدراعظم مرکل با حضور خود کنفرانس را مفتخر کرده بود، هیئت نمایندگی امریکا نیز هیچگاه چنین پرشمار نبود که این بار بود.

ولی رفتار آنها طوری بود که گوئی از کره ای دیگر آمده اند. بنظر می رسید که مقایسه دو جهان نو و کهنه برای توصیف این وضع مناسب باشد ولی در جهت معکوس.

امسال نقطه اوج کنفرانس امنیت مونیخ روز شنبه بود، که صدراعظم مرکل و معاون رئیس جمهور امریکا بلافاصله، پشت سر هم ، به صحنه رفتند وصحبت کردند. در مونیخ هیچ جا جدائی دو جهان کهنه و نو چنین چشمگیر آشکار نشد.

مرکل بدون نوشته، خالی از تصنع و در عین حال پرشور و توام با مزاح سخن گفت و حضار ایستاده، با کف زدن های ممتد از او تجلیل کردند، پنس با سیمائی خشک و جدی، خودستائی ها و تهدیدات خود را از روی نوشته ای که در دست داشت خواند و پس از خواندن نوشته هایش فورا صحنه را ترک کرد و حضار برای رعایت ادب و آداب، کوتاه، دستی هم برای او زدند.

یکی از موارد بسیار معدودی که دموکرات ها و جمهوریخواهان امریکا در آن با هم اتفاق نظردارند، مخالفت با "نورد استریم 2 " است . آنچه بسیار جالب بود این بود که مرکل در سخنان خود، برغم دندان قروچه های پروشنکو، رئیس جمهور اوکرائین، و نیمی از نمایندگان سنای امریکا که در سالن حضور داشتند،  با   شدت و حرارتی تمام از لوله گاز روسیه و آلمان دفاع کرد.

مرکل بار دیگر در مونیخ تکرار کرد که روسیه و آلمان را نمی توان از یکدیگر جدا ساخت، بویژه در مورد گاز. مرکل یاد آور شد که آلمان از سالهای دهۀ هفتاد قرن پیش از روسیه و پیش از آن از اتحاد شوروی  گاز دریافت داشته و میدارد. امریکائی ها فقط  سه سال است که گاز مایع عرضه می کنند. 

مرکل برای آن که منتقدان تزویر گر نورداستریم 2 را خاموش سازد، که ادعا می کنند ایجاد خط لوله گاز از روسیه به اروپا سبب می گردد که اروپا بیش از حد به روسیه وابسته گردد و به اوکرائین نیز لطمه خواهد خورد، تصویری ارائه کرد و گفت: اعم از این که گاز روسیه از طریق اوکرائین به اروپا برسد و یا از طریق لوله گاز هیچ تغییری در ماهیت یک ملکول گاز روسیه پیدا نخواهد شد.

مرکل در نطقی که ایراد کرد از بیان انتقادات غیر منطقی به روسیه نیز خودداری نکرد. ولی هیچ عیب و انتقادی به گاز روسیه را مجاز ندانست. در واقع  رئیس جمهور امریکا باید  کسی را که قاطعانه از منافع خود دفاع می کند – آلمان اول- تایید کند. 

برغم آن که مرکل طی سخنان خود چندین بار، دست دوستی ، حتی بیش از آن ، دستی تقریبا رفیقانه    بسوی امریکا دراز کرد، ولی پنس که بلافاصله پس از او به صحنه آمد و لب به سخن گشود اصلا به نطق مرکل اشاره ای نکرد و ادعانامه از پیش آماده شده خود از سر تا ته قرائت کرد و رفت.

از قرائن چنین بر می آمد که امریکا قصد نداشت در مونیخ با اروپا خوش رفتاری ومجامله کند. امریکا هنوز خود را آنقدر قدرتمند می بیند که دست به تهدید بزند. پنس با فهرستی از خواست ها و طوماری ازخود ستائی های امریکای باشکوه ترامپ به مونیخ آمده بود. نحوه برخورد پنس نشان داد که همه پیشداوری ها علیه امریکا بعنوان پلیس جهانی، بجاست. رفتار هیئت نمایندگی امریکا طوری بود که گوئی با مجسمه های مومی موزه مادام توسو روبروهستی- از سوئی با یک لبخند دائمی و از سوی دیگربا رفتاری مانند کسانی که فلج شده اند.

نزاع دموکرات ها و جمهوریخواهان بر سر ترامپ امریکا را به دو جبهه تقسیم کرده است. احتمالا به همین دلیل نمایندگان امریکا در مونیخ نمی توانستند به یک زبان مشترک صحبت کنند و مسائل را مطرح سازند.  نانسی پلوسی سخنگوی مجلس نمایندگان که گویا مقتدرترین زن امریکاست اصلا پشت تریبون کنفرانس امنیت مونیخ  قرار نگرفت ، درست مانند ایوانکا دختر ترامپ و همسرش جارد کوشنر که هردو از جمله افراد با نفوذ بشمار می آیند. بر خلاف آنها، یک سیاستمدار برجسته، جو بایدن، که در گذشته معاون رئیس جمهور بوده است، با اصرار خود را به پشت میز خطابه رساند، گرچه تا یک هفته پیش نام او در برنامه نبود. می خواست برای خود تبلیغات انتخاباتی بکند، چون قصد دارد سال آینده علیه ترامپ وارد مبارزه انتخاباتی بشود.  بایدن در نطق خود روشن ساخت که دموکرات ها قصد دارند در مبارزات آتی انتخاباتی با چه برنامه به میدان آیند که برنده شوند: با بدگوئی و بدزبانی علیه روسیه.

از آنچه در پس درهای بسته میان رهبران 35 کشور و 80 تن وزیر چه گذشته است خبری به بیرون درز نکرده است. وزیر خارجه روسیه سرگئی لاوروف، در کنفرانس مطبوعاتی نهائی خود به طعنه گفت همان بهتر که روسیه می تواند باز هم کمی منزوی بماند. البته هیچکس در کنفرانس مونیخ مانند او مورد توجه نبود. لاوروف در سخنرانی خود در مونیخ به ایالات متحده امریکا هشدار داد که درپی تفرقه اندازی در سازمان ملل متحد نباشد و در پی آن نباشد که  سازمان ملل را تبدیل به "کلوپ برگزیدگان" سازد.

درست همین تصویر بر مونیخ نیز حاکم بود، احساس بیننده این بود که همه اتحادها در پی آن هستند که موجودیت خود را حفظ کنند و واقعیت های نوین در جهان را بسوی تماس های تازه پراگماتیک هدایت کنند.  

 

https://de.sputniknews.com/politik/20190217324007776-fazit-zur-muenchner-sicherheitskonferenz/

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 682  - 2 اسفند ماه 1297

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت