راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مجله اندیشه پویا

و مقاله منسوب به

آقای استادیار

 

    

گفتگوی مهندس محمد توسلی با روزنامه آرمان که در آن اشاره به دلایل اشغال سفارت آمریکا و ااز جمله پس از دیدار زنده یاد کیانوری با آیت الله خمینی شده بود و در همین شماره راه توده به آن پرداخته ایم، موجب شد که ناگزیر به دو مسئله اشاره کنیم.

نخست. درباره اشغال سفارت امریکا که دلایل آن ربطی به "مذاکرات‌" کیانوری ندارد بلکه ریشه در روند انقلاب ایران دارد. در کوتاه ترین جملات آیت الله خمینی در مقطع پائیز 1358 به این نتیجه رسیده بود که سیاست‌های دولت موقت و تقسیم جبهه بندی‌های سیاسی کشور به نبرد "اسلام" و "کفر" که مهندس بازرگان پرچمدار آن بود دارد کشور را به سمت جنگ داخلی می برد و بنابراین ضرورت ایجاد یک وحدت ملی بر پایه ضد امپریالیستی وجود دارد. به همین دلیل از تسخیر سفارت پشتیبانی کرد و همه نیروهای سیاسی و حتی فدائیان خلق را هم علنا دعوت کرد که از آن پشتیبانی کنند. بنابراین تسخیر سفارت در آن زمان کوششی برای ایجاد وحدت و جلوگیری از هرج و مرج در کشور بود. اینکه بعدها این اقدام چه سرنوشتی پیدا کرد مسئله‌‌ای دیگر است. ما در این زمینه در گذشته بطور مفصل بحث کرده ایم و آن را در اینجا تکرار نمی کنیم. (مراجعه کنید به مجموعه مقالات راه توده درباره مهندس بازرگان و نهضت آزادی در انقلاب ایران. راه توده سال‌های 93 و 94)

نکته دوم مقاله ایست که در نشریه‌ اندیشه پویا منتشر شده و مهندس توسلی آن را بعنوان "سند" مطرح می کند. ادبیات بکار گرفته شده در این مقاله و بکارگیری واژه‌هایی نظیر "ارباب" و "ولی نعمت" و غیره در آن به‌اندازه کافی سطح "علمی" نازل نویسنده امریکایی آن را که استادیار دانشگاه ‌هاروارد معرفی شده نشان می دهد. این مقاله واقعا هم از برخی جهات سند است زیرا از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و جمهوری دمکراتیک آلمان (شرقی) و افتادن اسناد آن بدست امریکایی‌ها سی سال می گذرد و در این سی سال هرچه کوشیدند تا سندی برای جاسوسی حزب توده ایران یا حمله شوروی به ایران بسازند موفق نشدند. خود نویسنده نیز که مدعیست مقاله اش را براساس آرشیوهای شوروی و بویژه آلمان شرقی نگاشته اعتراف می کند : "بررسی این منابع بدست آمده از بلوک شرق تصویر پیروی کورکورانه رهبران حزب توده از خطی که اربابانانشان در مسکو ترسیم کرده بود، مخدوش و پیچیده می سازد." در واقع بخش عمده این به اصطلاح اسناد به اختلاف نظر میان رهبران حزب توده ایران و رهبران آلمان شرقی و شوروی اختصاص دارد. به هر حال جستجوکنندگان در این آرشیوها نه تنها نتوانستند دلیل و سندی برای جاسوسی رهبران حزب توده ایران پیدا کنند، نه تنها نتوانستند حتی دلیلی بر پیروی سیاسی رهبران حزب توده ایران از رهبران شوروی بیابند، بلکه حتی نتوانستند یک خط تحلیل و سخنی جدا از آنچه حزب توده ایران در اسناد رسمی خود و پرسش و پاسخ‌ها و غیره علنا و برای همه مردم ایران اعلام می کرد نیز بیابند. به همین دلیل هم هست که به مقاله عنوان "قربانی توهم سوسیالیستی" داده شده است. معنای دیگر این عنوان آن است که اسناد آرشیوها نشان می دهد که حزب توده ایران و رهبران آن در هر آنچه می گفتند کاملا صداقت و به آن ایمان داشتند و پس و پیش و پشت و جلوی صحنه‌‌ای نداشتند. سخن آنان در نوشته‌ها و تحلیل‌هایشان برای مردم ایران درست همان چیزی بود که به رهبران و نمایندگان احزاب کمونیست و کارگری جهان می گفتند، همانطور که از این نظرات دربرابر بلندپایه ترین رهبران کشورهای سوسیالیستی دفاع و بر آن پافشاری می کردند. بنابراین آنها گویا قربانی "توهم‌"هایشان ‌شده‌اند و نه قربانی فشار امریکا  بر جمهوری اسلامی برای سرکوب حزب توده ایران یا پرونده سازی انگلستان. 

به همین دلیل حاضر به افشای کامل این اسنادی که از آن سخن می گویند نیستند و جملاتی را از این طرف و آن طرف بر می دارند و تکرار می کنند و با اینحال به هدف خود نیز دست نمی یابند. ضمن اینکه به این آقای استادیار‌هاروارد باید گفت "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است". شما که در امریکا نشستی بجای جستجو در آرشیوهای شوروی و آلمان شرقی سری بغل گوشتان به آرشیو سازمان سیا بزنید و اگر منتشر نشده فشار بیاورید که مانند ارشیوهای اتحاد شوروی و آلمان شرقی منتشر شود و پیدا کنید که مثلا چگونه در سال 1361 ماموری را بعنوان خبرنگار وال استریت ژورنال به ایران فرستادند که با آقای خامنه‌‌ای – رئیس جمهور وقت- ملاقات و از وی درخواست سرکوب و کشتار رهبران حزب توده ایران را بکند و در مقابل آن چه وعده یی به جمهوری اسلامی داده بودند. همانطور که بهتر است سری هم به آرشیو سازمان جاسوسی انگلستان بزنند و ببینند در آنجا چه پرونده سازی صورت گرفت و آن اسنادی در پاکستان تحویل حبیب الله عسگراولادی پدر خوانده موتلفه شده بود؟ آن اسناند چگونه و به چه شکل و در کجا تهیه شده بود؟ آنوقت می شود تشخیص داد که حزب توده ایران قربانی مبارزه اش با امپریالیسم شد یا به اصلاح "توهمات"‌ سوسیالیستی خود.  

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 696  - 13تیر ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت