راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سالگرد تاسیس حزب توده ایران

و مسائل مهم پیش روی فعالیت و مبارزه

 

   

دهم مهرماه سالگرد بنیانگذاری حزب توده ایران است. حزبی که در بیش از هفت دهه پرفراز و نشیب مهر و نشان جاویدان خود را بر سیاست و فرهنگ و هنر کشور ما بر جای گذاشته است و همچنان می گذارد. اکنون در هفتاد و هشتمین سال بنیانگذاری حزب مسئله، تکرار ستایش از خود و تکرار کم مخاطب مطالبی که بارها منتشر شده نیست، بلکه مسئله چگونگی تبدیل دوباره آن به یک حزب بزرگ ملی در شرایطی نو مطرح است. شالوده این تحولات تغییرات در سطح رشد نیروهای مولده جهانی است. اینست سخن نو و روز که باید پیرامون آن بحث و تبادل نظر کرد.

از دهه‌های آخر سده بیستم و بویژه آغاز سده بیست و یکم میلادی بدینسو، یک سلسله تحولات تکنولوژیک و اقتصادی و فرهنگی در حال دگرگون کردن چهره جهان و نیازها و امکان‌های آن است. این تحولات بر روی طبقات، شکل‌های سازماندهی و مبارزه و از جمله احزاب چپ و کمونیست تاثیرات و پیامدهای خود را بر جای گذاشته است. شیوه‌های مبارزه‌‌ای که زمانی توسط انترناسیونال سوم یا کمینترن پایه گذاری شده بود و چارچوب فعالیت احزاب کمونیست و کارگری را تشکیل می داد به کلی زیر و رو شده است. امروز انسان‌ها حتی در خانه خود هم می توانند زیر نظر باشند و دیگر شیوه‌های قدیمی مخفی کاری و تلفیق کار مخفی و علنی ناممکن و بی معنا شده است. نه تنها شیوه‌های مبارزه دگرگون شده، بلکه روش‌هایی هم که سرمایه داری برای مقابله با آن در پیش گرفته بود ناکارآمد شده است. آن پلیس و دستگاه تعقیب و سانسور و شکنجه و سرکوب یا جایگزین کردن آن با فیلترینگ، کارایی خود را برای مقابله با شیوه‌های نوین مبارزه برخاسته از ظرفیت‌های فن‌آوری‌های نوین، از دست داده است و تکیه بر آنها جز نماد عقب ماندگی از تاریخ چیزی دیگر را نشان نمی دهد. چنانکه در کشور ما تا پیش از انقلاب 57 حزب توده ایران ناگزیر بود مثلا نشریات خود را با چاپ ریز در کشورهای اروپایی منتشر کند. آنها را در اتومبیل و کامیون جاسازی کند. با کمک داوطلبان و همرزمان کمونیست اروپایی به ایران انتقال دهد. در ایران یک شبکه وسیع زیرزمینی مانند سازمان "نوید" وظیفه تحویل و پخش آنها از طرق مختلف را به عهده داشت. یک چتر وسیع پلیسی هم برای مقابله با آن، چه در غرب و چه در ایران، شکل گرفته بود. همه اینها امروز دیگر کلا بی معناست

احزاب کمونیست و کارگری زمانی شکل گرفتند که جهان تحت تسلط مطلق سرمایه قرار داشت. تناسب قوا آنچنان به زیان امر ترقی و پیشرفت بود که کسب قدرت و حفظ قدرت جز به یاری تفنگ ناممکن بود. اکثریت جمعیت بیسواد بودند. فاصله میان اقلیت روشنفکران مترقی با توده مردم بسیار چشمگیر بود. امکان‌های ارتباطی بسیار ضعیف یا ناچیز بود. سازماندهی احزاب کمونیست و کارگری - حتی آنها هم که در زیر دیکتاتوری‌های خونین زندگی نمی کردند- با این وضع همخوانی داشت. این سازمان بر مبنای حوزه‌های حزبی قرار داشت که دو چهره اساسی داشت. اولا به شکل عمودی از بالا به پایین سازماندهی شده بود. ثانیا بر مبنای محل کار و زندگی قرار داشت. سازماندهی عمودی برآمده از فاصله بزرگ فکری و تجربی میان رهبران و توده بود. تشکیل حوزه‌های محل زندگی و کار نیز برخاسته از این واقعیت بود که جز تکیه به نزدیکی مسافت محل زندگی و کار راهی دیگر برای گرد آمدن و تبادل نظر و مبارزه اعضای حزب وجود نداشت.

تحولات یک سده اخیر پس از پیروزی انقلاب اکتبر و بویژه تحولات در نیروهای مولده و فن‌آوری‌ها در دهه‌های اخیر نه تنها شیوه‌های مبارزه و شرایط پیروزی را تغییر داده‌اند بلکه، آن بنیادهایی که احزاب کمونیست بر پایه آن سازماندهی شده بودند را دگرگون کرده است. گسترش سواد و دانش و تجربه مبارزه سیاسی عمومی حفظ شیوه‌های گذشته سازماندهی، اعم از مخفی یا نیمه مخفی یا علنی، را ناممکن و ناکارآمد کرده است. نه شیوه سازماندهی عمودی و از بالا به پایین دیگر کارایی دارد و نه سازماندهی بر مبنای محل کار و زندگی. بنظر می‌رسد که بتدریج شیوه‌های افقی سازمان حزبی و تمرکز افقی بجای تمرکز عمودی از یک سو و تغییر شکل هسته‌های سازماندهی بر شالوده "موضوع‌های مبارزه" و نه نزدیکی محل کار و زندگی خود را به عنوان شیوه‌های کاراتر سازماندهی تحمیل می کند.

اکنون تکنولوژی‌های نوین ارتباطی این امکان را بوجود آورده که همه کسانی که برای مسائل مشخصی مبارزه می کنند در مکان‌های مختلف، حتی در سطح جهان در کنار یکدیگر قرار بگیرند. برای داشتن ارتباط در مبارزه حتما لازم نیست در یک محله و در کنار همدیگر زندگی کرد. سرمایه داری هر روز مسائلی جدید می آفریند بدون آنکه قادر باشد یکی از آنها را حل کند. در این شرایط، روزبروز عرصه‌های مختلفی از مبارزه در برابر مردم قرار میگیرد و هر کس بر مبنای زندگی و تجربه و نیازهای خود خواه و ناخواه در یکی یا بسیاری از این عرصه‌ها وارد خواهد شد. مثلا در ایران امروز مخالفت با خصوصی سازی‌ها یک عرصه مبارزه است. حالا این می تواند از مخالفان خصوصی سازی‌ها در یک واحد و بنگاه مشخص باشد، می تواند مخالفان آن را در سطح یک شهر، یا در سطح ملی کنار هم گرد آورد. در عرصه حقوق زنان، آینده جوانان، بهداشت و درمان، کار، بازنشستگی، آموزش و پرورش، ورزش، آلودگی هوا، حفاظت محیط زیست، بحران آب و بی آبی، وضعیت محلات، روستاها و شهرها، تولید صنعتی، مقابله با دلالی و تجارت و ... هر روز مسائلی جدید مطرح می شود که شرایط و ضرورت مبارزه برای تغییر آن را فراهم می کند، مبارزه‌‌ای که برای آن لازم نیست حتما عده‌‌ای دور هم در یک خانه جمع شوند و رهنمودهایی از جایی بگیرند. برای شرکت در بسیاری از این مبارزات حتی از جان گذشتگی خاصی هم لازم نیست. خود زندگی آنها را به همه تحمیل می کند و گسترش می دهد.

در این شرایط و با توجه به وسعت روزافزون و پیچیده شدن مسائلی که جامعه با آن روبروست، کار حزب و نقش حزب و توان حزب دچار دگرگونی‌های عمیق شده است. وظیفه حزب دیگر رهنمود دادن به کسی نیست، بلکه هماهنگ کردن مبارزه‌ها، کسب و انتقال تجربیات، تعیین استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها بر مبنای درک همگانی از شرایط و امکان‌های مبارزه و بالاخره و مهمتر از همه متمرکز کردن همه این فعالیت‌ها در جهت هدف‌های مشخص است. در واقع نقش اصلی حزب همین است که همه این مبارزه‌های پراکنده را که از شرایط زندگی برخاسته است هماهنگ و به سمت هدف‌های معین هدایت کند. و این کاری نیست که فقط چند تن در "بالا" بخواهند یا بتوانند آن را انجام دهند یا حتی هدایت کنند. این کاریست مشترک و همگانی.

همه‌ی ضعف فعالیت حزبی برآمده از فشار و سرکوب یا موانع ایدئولوژیک نیست، بخشی از آن برآمده از ناتوانی در تغییر عادت‌ها و روش‌هاست. جهان تغییر کرده و بسرعت در حال تغییرهای تازه است که شرایط و امکان‌های نوینی را برای مبارزه بوجود می آورد. اکنون باید به روش‌های جدید مبارزه بر مبنای مسائل دم به دم تازه، بر مبنای دستاوردهای فن آوری‌های نوین در وسیعترین مفهوم آن و بر مبنای تجربه فردی و اجتماعی‌ اندیشید. چه در جهان، و چه در ایران امروز لازم نیست مبارزه را اختراع کرد یا مردم را به سمت آنها جلب کرد. آنقدر موضوع مبارزه وجود دارد و هر روز بیش از گذشته بوجود خواهد آمد که فقط باید آنها را دید و وارد آن شد و کوشید دیگران را یافت و کوشش‌ها را هماهنگ کرد. اگر نمی توان و فعلا قرار نیست حزبی را از "بالا" شکل داد، می توان شرایط پایه ریزی علنی آن را از "پایین" بوجود آورد. در آستانه ورود به هشتمین دهه سالگرد بنیانگذاری حزب توده ایران می توان پیرامون این مسائل هم اندیشی کرد حتی اگر با همه آن موافق نبود.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 709 - 11 مهر ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت