راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شباهت های

روبرو شدن

ایران و امریکا

با بحران کرونا

"فروزنده فرزاد"

 

شاید بیشتر مردمان جهان این روزها را گذشته یی دور و روزگاری سپری شده می دانستند. روزگاری که بیماریها و قحطی همه گیر تن ها و جان های بیشماری را از زندگی محروم میکرد و بشر ناتوان بود از درک چرایی آن یا یافتن راهی برای مقابله با آن. امروز جهان به آنچه به تاریخ پیوسته تصور میکرد گرفتار آمده است، گویی ناگهان به سده ها پیش پرتاب شده ایم. با وجود اینکه پیشرفت های بشر امروز، تقریبا در هر زمینه یی حتی در قیاس با یک دهه پیش بسیار است، اما تهدید همه گیری ویروس کرونا و بیم و هراس از ابتلا و مرگ در ابعادی که امروز با آن روبرو هستیم را شاید تنها بتوان در روزگار پیشین سراغ گرفت .

در شرایط بحران، از آنگونه که در آن به سر میبریم، درجه ی کارایی حکومتها و دولتها و نیز واکنش جوامع و برخورد مردم با همدیگر چهره یی از خود بروز میدهد که شاید پیشتر تصور نمی شد. برای نمونه واکنش منفعلانه ی دولت ترامپ در برابر بحران همه گیری کرونا با چهره یی که ایالات متحده ی آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در اذهان پدید آورده، همخوان نبود. با وجود پیشرفت های وسیع در زمینه های فناوری و پزشکی در این کشور، ضعف ساز و کارهای مناسب برای خدمات پزشکی و سلامت همگانی در کمبود اقلامی مانند ماسک، تست های تشخیصی و نبود بیمه ی همگانی بویژه برای حمایت از قشرهای آسیب پذیر آشکار شد. بحران کرونا نشان داد که در ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آمریکا، زندگی اکثر آمریکایی ها ثباتی لرزان در شرایط عادی دارد. چرا که به بهای انباشت ثروت های هنگفت و مزایای اقتصادی در دست نخبگان سیاسی و اقتصادی، زندگی بسیاری از مردم را تضمینی و امنیتی نیست. حدود سه و نیم میلیون آمریکایی در پی همه گیری کرونا بیکار شده و به تبع آن از بیمه ی درمانی محروم ماندند. ابتلا به این ویروس در شرایط بیکاری و نبود بیمه به معنی هزینه های درمانی چند هزار دلاری است که پرداخت آن از توانایی مالی بسیاری از مردم خارج است چه رسد به کسانی که بدون دستمزد برای مدت کوتاهی هم از عهده ی هزینه های زندگی بر نمی آیند.

در نقطه ی مقابل اما، نمونه ی کشور کوبا و برخوردش با بحران کرونا آموزنده است. کوبا، جزیره یی کوچک با ۱۱.۵ میلیون جمعیت، کوتاه زمانی پس از انقلاب ۱۹۵۹ زیر فشار و تحریم اقتصادی و مالی آمریکا قرار گرفت و با وجود آن توانست نظام بهداشت عمومی و خدمات درمانی همگانی خود را ایجاد کند، نظامی که شاید بتوان آنرا بعنوان الگویی کارآمد برای جهان بر شمرد. در بحران اخیر گروهی از پزشکان کوبایی برای کمک به بیماران به ایتالیا سفر کردند. در مقایسه، دولت فدرال آمریکا حتی به اندازه ی کافی اقلام ضروری (ماسک، روپوش، تست تشخیص) برای رفع نیاز ایالت های خود ندارد. در بطن این تضاد رویکرد سرمایه داری آمریکا به مساله ی بهداشت عمومی قرار دارد. اولویت نظام درمانی در کوبا پیشگیری است بجای درمان. برعکس در ایالات متحده بواسطه ی درمان و هزینه های گران آن مراکز درمانی و شرکتهای بیمه خصوصی از جیب مردم منتفع میشوند. در نتیجه پیشگیری و آمادگی برای مقابله با بحرانهایی از این دست وجود ندارد.

و اما در ایران، هر چند فشار تحریم ها سخت تر از مورد کوبا است اما ابعاد ناکارآمدی و بی عملی حکومت در مقابله با همه گیری کرونا خیره کننده بوده است. حکومت تلاش میکند بی مسوولیتی و ناکارآمدی اش را زیر سایه ی تحریم ها پنهان کند و با پراکندن تئوری های توطئه، مخالفت با قرنطینه، تعطیل نکردن فعالیت های اقتصادی و ... همه گیری را در شرایط دشوار تحریم گسترده تر کرده است. در این میان بجای برجسته کردن یکی از ایندو یعنی تحریم یا ناکارآمدی حاکمیت در مواجهه با بحران باید آن سیاستی را نقد کرد که ما را به این نقطه رسانده است. آن سیاست نیست مگر دفاع حاکمیت از منافع محافل یک اقلیت در برابر مصالح عمومی. شباهت ها میان حکومت ایران و دولت آمریکا در مواجهه با بحران کرونا و ناکارامدی هر دو، با وجود اختلاف در سطح رفاه اجتماعی و ساختارها، در اولویت دادن به منافع اقلیت نهفته است.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 733 -  21 فروردین 1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت