راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 761

طرفداران اصلاحات بدون

برنامه اقتصادی- سیاسی

به انتخابات 1400ورود نکنند

 

 

محمد رضا خباز عضو حزب اعتماد ملی این هفته اعلام کرد که مجمع روحانیون مبارز که محمد خاتمی و موسوی خویینی ها رهبری آن را برعهده دارند برای انتخابات ریاست جمهوری فعال شده است. وی از رهبران مجمع خواست تا مانیفست و برنامه خود را برای انتخابات ارائه دهند.

فعال شدن مجمع روحانیون مبارز برای انتخابات خبر مهمی است ولی مهمتر از آن برنامه این مجمع یا در واقع برنامه "اصلاح طلبان" برای انتخابات است و آیا اصولا چنین برنامه ای وجود دارد؟ و اگر دارد محورهای آن چیست؟

این مسئله در جریان انتخابات مجلس هم بارها – لااقل از سوی راه توده – مطرح شد که اگر اصلاح طلبان بدون برنامه در انتخابات شرکت کنند مردم نه آنها و نه انتخابات را جدی نخواهند گرفت که چنین نیز شد. البته اصلاح طلبان شکست آن انتخابات را به دلیل فرمایشی شدن آن می دانند که درست است، ولی اگر با برنامه روشنی در کارزارهای انتخاباتی پیش از رصد صلاحیت ها شرکت کرده بودند، حداقل می توانستند به مردم بگویند که این برنامه ما بود و چون حکومت با این برنامه مخالف است رد صلاحیت شدیم. هم رد صلاحیت آنها دشوارتر می شد و هم برنامه آنها میان مردم مطرح می شد و به شکل یک جایگزین و مطالباتی که بتوان در حول آن نیرو جمع کرد برای آینده و امروز باقی می ماند. انتخابات مجلس یازدهم نشان داد که اعلام نکردن برنامه بدین امید که موجب رد صلاحیت نشود یک خام خیالی است. برنامه باید قبل از تایید و رد صلاحیت ها ارائه شود و به میان مردم برده شود.

در آستانه انتخابات مجلس یازدهم نیز دیدیم زمانی که محسن آرمین از رهبران ارشد مجاهدین انقلاب اسلامی خواستار آن شد که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس با استراتژی "فساد ستیزی" و "عدالت طلبی" شرکت کنند، با واکنش تند روزنامه کیهان و سپس رهبر جمهوری اسلامی مواجه شد که بسیار نگران سمتگیری فسادستیزی و عدالت طلبی در میان اصلاح طلبان هستند. کیهان و پس از آن رهبر جمهوری اسلامی عدالت طلبی را "کمونیستی" و آزادی خواهی را "لیبرالیستی" نامیدند. یعنی در ایران و در انتخابات آینده کسی نباید از عدالت و آزادی سخن بگوید که به عنوان کمونیستی یا لیبرالیستی رد صلاحیت می شود.

بنظر می رسد بخشی از طرفداران اصلاحات همچنان به سیاست تکیه به شخصیت به جای تکیه به برنامه اعتقاد دارند. ولی این یا آن شخصیت زمانی می توانند تاثیرگذار باشند که اولا مردم آنها را متکی به برنامه ای متفاوت بدانند و ثانیا فرد تاثیرگذاری در میان نامزدها باقی مانده باشد که شخصیت های مورد قبول اصلاح طلب با پشتیبانی از آنها بتوانند خود نیز تاثیرگذار باشند.

این نیز درست است که طرح برنامه می تواند موجب شکاف میان اصلاح طلبان شود. ولی برای جلوگیری از این شکاف باید از طرح آن صرفنظر کرد یا برعکس باید هر نیرو برنامه خود را اعلام کند و تفاهم و جبهه ای در حول مشترکات شکل بگیرد؟

بنظر ما هیچ اشکالی ندارد که درون طیف وسیع "اصلاح طلبان" جریان‌های متفاوت وجود داشته باشد. هر کدام از آنها می تواند برنامه خود را اعلام کند و سرانجام با توجه به وزن هرکدام از آنها در میان مردم و در میان بدنه اصلاحات می توان بر سر این یا آن برنامه یا نکات آن توافق کرد. هر مسیری غیر از این، یعنی کنار نشستن و سپردن تدارک انتخابات به شرایط جهانی و تصمیمات شورای نگهبان و رهبری نظام بدون امکان اثرگذاری مردم بر جریان این انتخابات. در حالیکه مهمترین نقطه اتکای تحول خواهی در کشور پشتیبانی مردم است.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 



 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 761 - 15 آبان ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت