راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

گفتگو با لی لی گلستان

دیدار کیانوری

و مریم فیروز

از گالری نقاشی

لی لی گلستان در تهران

 

  

 ماهنامه "اندیشه پویا" در شماره 74 – تیر و مرداد 1400- خود گفتگوئی همه سویه با لی لی گلستان، مترجم، ناشر و نگارخانه دار انجام داده و منتشر کرده است. لی لی گلستان دختر ابراهیم گلستان نویسنده، مترجم و فیلمساز کهنسال ایران است که دهها سال است ایران را ترک کرده و ساکن انگلستان است. لی لی گلستان در این گفتگو دانسته هائی را مطرح می کند که علاوه بر جنبه های هنری، جنبه تاریخی نیز دارد. لی لی گلستان از شیفتگی ابراهیم گلستان نسبت به کیانوری می گوید و....

 ما این بخش از گفتگوی وی با اندیشه پویا را منتشر می کنیم. (1)

 

گفت و گو با لی لی گلستان درباره "خانه دروس"

 

(خانه دروس خانواده گلستان به واقع یک کانون فرهنگی روشنفکری- هنری در تهران بوده است که در اواخر دهه 1320 توسط ابراهیم گلستان ساخته شد.)

 

سوال – آل احمد به تعهد سیاسی هنرمندان اعتقاد داشت که احتمالا پدرتان به آن بی اعتنا بود و همکاری پدرتان با شرکت نفت می توانست یک موتیف اختلاف میان این دو باشد چون آل احمد اساسا به همکاری با دولت حساسیت داشت. در این دورهم نشینی ها این اختلافات بیرون نمی زد؟

 

لی لی گلستان: پدر من فکر می کرد که آل احمد از بعضی جهات فناتیک و عقب افتاده است و واقعا هم بود. کمی بزرگ تر بودم که  میان پدرم و آل احمد بحثی درگرفت در مورد قنات و چاه عمیق. آل احمد می گفت باید قنات ها را حفظ کرد و پدرم می گفت باید چاه عمیق به کشاورزی ایران وارد شود. پدر من خودش از خانواده روحانی بود اما متجددانه و مدرن فکر می کرد و نه تنها از آل احمد که از زمانه اش هم جلوتر بود. ولی آل احمد مدرن نبود برخلاف سیمین خانم  (سیمین دانشور همسر آل آحمد) که از بعضی جهات خیلی مدرن بود و نمی دانم چطور آل احمد را تحمل می کرد. آل احمد از جهاتی واقعا سنتی بود. به همین دلیل مدام آل احمد و پدرم با هم قهر بودند و گاهی پدرم پا پیش می گذاشت برای آشتی و گاهی هم جلال. این قهرها کوتاه مدت بود تا این که کم کم اختلافاتشان بالا گرفت. موقعی که جلال فوت کرد یکی – دو سالی بود که پدرم با جلال قهر بود. چیزی که جلال متوجه نبود این بود که پدرم با پول حکومت پهلوی علیه آن حکومت فیلم می ساخت!

سوال: اشاره کردید به دیدارهای پدرتان با خلیل ملکی جدای از محفل جمعه (در خانه "دروس" که به ابتکار و تقبل هزینه ابراهیم گلستان در اواخر دهه 1320 در تهران ساخته شد و تبدیل به کانون فرهنگی روشنفکران و هنرمندان وقت شد. روزهای جمعه در همین خانه روشنفکران و هنرمندان جمع می شدند). با توجه به سابقه سیاسی پدرتان (گلستان متمایل به حزب توده ایران بود) آیا او پرهیز خاصی داشت از این که روشنفکران توده ای را به محفل خانه دروس راه بدهد؟ گذشته از ملکی، چهره هایی مثل طبری یا کسرایی آیا هرگز مهمان پدرتان در خانه دروس بودند؟

لی لی گلستان: بله! ملکی جمعه ها هیچ وقت به منزل ما نمی آمد. در محفل ملکی بر خلاف محفل جمعه ها داد و قالی در کار نبود چون آقای ملکی سیطره ای بر جمع داشت که مثلا در محفل جمعه ها مشابهش نبود. پدرم اصلا طبری را دوست نداشت .

ولی شیفته کیانوری بود. بعدها وقتی گالری دار شدم یک بار یکی از هنرمندانی که در گالری من نمایشگاه داشت گفت که من کسی را دعوت کرده ام که برای تو سورپرایز خواهد بود. (2)

گفتم کی را دعوت کرده ای و جواب داد کیانوری را دعوت کرده ام.

روزی که قرار بود کیانوری به گالری بیاید به مادرم تلفن کردم و گفتم هر کاری داری بگذار زمین و فوری بیا. مادرم در جوانی عاشق مریم فیروز بود و آن روز خانم فیروز را که بسیار پیر و تکیده شده بود و کیانوری را همراهی می کرد به مادرم نشان دادم و گفتم این خانم عشق تو است مادر.

گفت ایشان کی هستند، گفتم مریم فیروز!

خلاصه یکدیگر را در آغوش گرفتند و بعد هم عکسی گرفتیم و من کل این ماجرا را برای پدرم نوشتم و عکس را هم برایش فرستادم. بعد پدرم زنگ زد و پای تلفن صدای هق هق گریه اش می آمد و باورش نمی شد که من کیانوری را دیده ام. در تمام این سال ها شیفتگی اش به کیانوری دست نخورده باقی بود. ولی کلا به جز خلیل ملکی سیاسیون چندان رفت و آمدی به خانه ما نداشتند.

------------------------------

1- لی لی گلستان، در ادامه زندگی پر حادثه اش، در ۱۳۶۰ در گاراژ خانه‌ خود کتاب‌ فروشی گلستان را دایر کرد. این کتاب ‌فروشی خیلی ‌زود معروف شد و نویسندگان و شعرایی نظیر احمد شاملو، محمد زهری، احمد محمود، علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، عبدالحسین نوایی و بسیاری دیگر مرتب به آن‌جا می‌رفتند. در ۱۳۶۸ کتابفروشی را به نگارخانه هنرهای تجسمی با نام نگارخانه گلستان تبدیل کرد. این نگارخانه با نمایش آثار سهراب سپهری، که در اختیار خانوادهٔ گلستان بود، کار خود را آغاز کرد. افتتاحیه این نگارخانه با استقبال زیادی روبرو شد.

2- گفته می شود این دعوت از جانب هانیبال الخاص، نقاش معاصر که در سالهای پس از آزادی کیانوری از زندان جمهوری اسلامی رابطه و دیدارهای گهگاهی با وی داشت صورت گرفت و ماجرائی که لی لی گلستان به آن اشاره می کند مربوط به همین سالهای پس از زندان جمهوری اسلامی است. (راه توده)

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 797  - 13 مرداد 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت