راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

طرح جهانی

 ”باز نشانی بزرگ”

برای کنترل مردم

منبع: گلوبال ریسرچ

ترجمه - بامداد شرقی

 

 

نویسنده: “ویلیام انگدال” William Engdahl مشاور و مدرس "زیان و ضرر استراتژیک" است، وی دارای مدرک علوم سیاسی از دانشگاه پرینستون، نویسنده ای پر فروش در زمینه نفت و ژئوپلیتیک است و منحصرا برای مجله آنلاین "New Eastern Outlook" که این مقاله در ابتدا در آنجا چاپ شده است، می‌نویسد.

 

با آغاز ریاست جمهوریبایدن، ایالات متحده دوباره به توافق نامه پاریس (کاهش روند گرمایش زمین) بازگشت. همانگونه که جمهوری خلق چین خواستار رعایت سختگیرانه تعهدات در باره کاهش انتشار دی اکسید کربن تا سال ۲۰۶۰ میلادی شده است، مجمع جهانی اقتصاد با ریاستکلاوس شواب Klaus Schwab مسیر گذاری را، که ما باید به آن تن در دهیم تا بهتحول بزرگنامیده شده توسط او برسیم، برای ما آشکار می‌کند.

آنچه که در دستور کار مجمع جهانی اقتصاد بازتاب یافته، چیزی نیست به جز خواسته ها یا “تز های” دیرین ابر ثروتمندانی مانند “راکفلر”ها Rockefeller و “روتشیلد”ها Rothschild.

برزینسکی” (زاده ۱۹۲۸/۰۳/۲۸، مرگ ۲۰۱۷/۰۵/۲۶، سیاست مدار لهستانی-آمریکایی و از مشاورین ارشد سیاسی دوره های مختلف ریاست جمهوری ایالات متحده؛ م.) بر پایه این تز از جهانی نام برد که در آن، استقلال دولت ملی دیگر وجود نخواهد داشت،دیوید راکفلر David Rockefeller از آن با «حکومت مرکزی جهانی» نام برد و جورج بوش پدر در سال ۱۹۹۰ از آن با عنوان نظم نو جهانی یاد کرد. اکنون می‌توان به مفهوم این تز دست یافت و به این نتیجه رسید که ما به چگونه جهانی خواهیم رسید، اگر اجازه دهیم که این دستور کار مجمع جهانی اقتصاد به عمل گذاشته شود.

“باز نشانی بزرگ” Great Reset قابل تصور مجمع جهانی اقتصاد، آغاز نوع جدیدی از نظارت کامل بر تک تک مردم جهان را ترسيم می‌کند. “شواب” بنيان گذار مجمع جهانی اقتصاد در باره این دستور كار اینگونه توضيح داده است: «كره زمين تنها جایی است که ما می‌توانیم در آن زندگی کنیم و آگاهیم که تأثيرات متعاقب تغییرات آب و هوایی می‌تواند به بحران فاجعه بار بعدى بشریت ختم شود. ما باید اقتصاد خود را در زمان کمی که برای ما باقی مانده به گونه‌ای متحول کنیم که در آن کربن زدایی در رتبه اول قرار گیرد و افكار و رفتار خود را به گونه‌ای تغییر دهيم که هماهنگی با طبيعت انگیزه اصلی آن باشد.»

آخرين باری که این چنین “زعمای قوم”، در واقع پیشگامان دیروزی آنها، اینگونه در باره جهان تصميم گرفتند در سال ۱۹۳۹، زمان کوتاهی پیش از جنگ دوم جهانی بود. در آن زمان یک گروه با استراتژی فوق العاده محرمانه توسط بنیاد راکفلر تأمين مالی می‌شد که همکاری بسیار نزدیکی با “شورای روابط خارجی نیویورک” CFR داشت. این مؤسسه مطالعاتی را بررسی می‌کرد که به عنوان مطالعات جنگ و صلح، به سرپرستی جغرافی دان “ایزایا بومن” Isaiah Bowman از دانشگاه "جان هاپکینز" انجام می‌شد. قبل از زمانی که تانک‌های آلمانی به سوی لهستان یورش ببرند، آنها مشغول برنامه ریزی برای دوران پس از جنگ بودند، که در آن ایالات متحده به عنوان تنها پیروز ظهور کند و جایگزین انگلیس به عنوان قدرت هژمونیک جهانی شود.

تدوين سلطه آمریکا بر سازمان ملل و دستور پولی “برتون وودْز” که در آن دلار آمریکا باید به محور ارزی جهان تبديل می‌شد، بخشی از پروژه آنها بود.  در سال 1941 با ورود رسمى آمریکا به جنگ، گروه “شورای روابط خارجى” یادداشتی را به وزارت امور خارجه ایالات متحده ارسال كرد، که در آن اینگونه توضيح داده شده بود:

"اگر تدوين اهداف جنگی، صرفاً در حمایت از امپریالیسم انگلیس و آمريكا بيان شود، كمترین هواداری را می‌توان از مردم ساير نقاط جهان انتظار داشت. آنگونه که حدس زده می‌شود، منافع مردم باید مورد تأکید قرار گیرد، که تأثير تبلیغاتی بهتری خواهد داشت."

این چارچوب پروژه موفقی بود که تا همين اواخر نیز ادامه داشت، و “هنری لوس” Henry Luce (یکی از تأثير گذار ترین روزنامه نویسان آمریکا، زاده ۱۸۹۸ آوریل ۳، مرگ ۱۹۶۸ سپتامبر ۲۸؛ م.)  آنرا در سال ۱۹۴۱ میلادی «قرن آمریکایی» نامید.

اکنون نیز همان نیروها و مؤسسات که در بالا نیز به آنها اشاره شد، مانند “لین روتشیلدز” Lynn de Rothschild و بنیاد راکفلر و امثالهم، ولی با بنيه مالی بسيار نیرومندتر، در هم آهنگی با "شورای سرمايه دارى فراگیر با واتیکان" در حال ایجاد نسلى جديد از سلطه جهانی هستند، که رنگ و لعاب آنرا با “باز نشانی بزرگ” در بوق تبليغات می‌دمند. برای دست یابی به چنین هژمونی، بانگ آنها در باره نياز به حکومت متمركز جهانی ، با پشتیبانی پاپ “فرانسیس” بلندتر شده است. مرد روابط عمومى این هجوم برای حکومت اقتصاد سرمايه دارى در جهان، “كلاوس شواب”، خود یکی از هواداران نظريه های “راکفلر” و “هنری کیسینجر” است، که از دوره های دانشجویی در “هاروارد” با خود یدک می‌کشد.

 

«از نو بسازیم ولی بهتر از گذشته»

 

۲۰۲۰، سالی که کرونا باعث انسداد و وحشت جهانی در وسعتی بسیار فراتر از ووهان شد، “چارلز“ ولیعهد انگلیس به همراه “شواب” در ماه مه همان سال، از آنچه با خوشحالی نام گذاری کرده بودند، رو نمایی کردند. رهبران سیاسی و تجاری جهان به طور فزاینده‌ای از عباراتی مانند "باز نشانی بزرگ" یا "انقلاب صنعتی چهارم" و یا فراخوان "بهتر ساختن دوباره“ (آخرین گذاره به ترجیح دولت بایدن است)، استفاده می‌کنند. همه آنها در حال چنگ اندازی به گوشه‌ای برای ترویج و به عمل نشاندن این تغییرات هستند.

مهمترین مقوله در باره دستور كار “بازنشانی بزرگ” این است، که مبتكران آن همان ابرثروتمندان پر نفوذی هستند، که اقتصاد ویرانگر امروز و دیروز جهانی را رهبری کرده‌ و به ثمر نشانده‌اند. همين اقتصاد دیکته شده توسط آنها برای استفاده از سموم دفع آفات باعث ویرانی مزارع آلی و طبيعت را به دنبال داشته است. آن مدل اقتصادى، که “جهانی سازی” یا گلوبالیزاسیون را به جوامع تحميل کرده است، باعث نابودی روزافزون توليد ملی جوامع اروپایی و پسرفت صنعت ایالات متحده شده است، و اکنون در تمامی جهان تولیدات انبوه بیش از نياز جوامع و پرورش این جوامع برای مصرف به صرف خواستن و نه به صرف نياز، باعث ازدياد بی رویه و خارج از کنترل انتشار دی‌اکسیدکربن شده است. در این ميان آنان تلوحیاٌ مردم جامعه جهانی را گناه‌کار بحران زيست محیطی امروز، با استفاده از گذاره “نجات نسل آینده مردم” معرفی می‌کنند.

 

«چهارمین انقلاب صنعتی»

در وراى دستور العمل بسيار جذاب «جهانی با انرژی، توليد و مصرف پایدار»، حقیقتی پنهان است، که در آن از نوعی کاهش جمعیت جهانی نژاد‌پرستانه گواهی می‌دهد، که نمونه آن تا امروز دیده نشده است. در واقع این دستور العمل از «فرا انسان» نام می‌برد.

“شواب” بنيان گذار و رئيس “مجمع جهانی اقتصاد” کتابی با عنوان «نمایش انقلاب چهارم صنعتی» در سال ۲۰۱۶ نوشت، که در آن تغییرات فناوری از پس انقلاب چهارم صنعتی را با ابزاری مانند تلفن‌های هوشمند 5G، اینترنت پیشرفته و هوش مصنوعی به تصوير کشید. او در این تصوير عنوان می‌کند، که در آینده همه چیز با یکدیگر مرتبط می‌شود، که در آن پیش پا افتاده ترین تصميمات مانند خرید شير بيشتر و یا خاموش کردن اجاق گاز، توسط این فناوری، برای ما اتخاذ می‌شود. همزمان با آن، همگی این داده ها در سازمان‌های خصوصى مانند Google یا Facebook متمركز می‌شوند، تا حتی هر دم و بازدم ما را تحت نظارت داشته باشند.

شواب شرح می‌دهد، که چگونه فناوری های نسل جديد، که قبلاً توسط گوگل، هواوی، فیس بوک و تعداد بی‌شماری از دیگران گسترش یافته اند، به حکومت ها این امكان را می‌دهد تا "به فضای خصوصى ذهن ما نفوذ کنند، افكار ما را بخوانند و بر رفتار ما تأثير بگذارند … فن آوری های انقلاب چهارم صنعتی نه تنها بخشی از جهان فیزیکی اطراف ما را در بر خواهند گرفت بلکه آنها بخشی از ما خواهند شد." و اضافه می‌کند، دستگاه های امروزی- از رایانه های پوشیدنی گرفته تا دستگاه‌های واقعيت مجازى - تقریباً به طور قطع در بدن و مغز ما قابل كاشت خواهند بود."

"آنچه که چهارمین انقلاب صنعتی به دنبال خواهد داشت تلفیقی از هويت فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی ما است."  شواب توضيح می‌دهد که از جمله این فن آوری های همجوشی، "میکرو چیپ های قابل كاشت فعال که سد پوستی بدن ما را می‌شکنند." است.

این "دستگاه های قابل كاشت" به احتمال زياد به برقراری ارتباط افكار بيان شده به صورت کلامی، از طریق تلفن هوشمند ”داخلی“ کمک خواهند کرد، و یا به صورت "بالقوه" افكار یا حالات بيان نشده را با خواندن امواج مغزى و ساير علائم به كار خواهند گرفت. من در مورد دیگران نمی‌دانم اما مشتاق نیستم که دولت یا گوگل امواج مغزى من را تجزیه و تحليل كند.

تحميل رژیم غذایی به مردم جهان

جنبه نگران کننده ای که در ميان سطور برنامه برآمده از دستور عمل ۲۰۳۰ مجمع جهانی اقتصاد در دیکته به سازمان ملل متحد می‌توان خواند، کنترل شديد سازمان‌های غير دولتى، مانند NGO ها و هر عضوى از جامعه است، که با عنوان “جامعه پایدار” به تبليغ و ترويج گذاشته می‌شود. شوم‌‌ترین بخش این برنامه برای آینده، رژیم خوراکی ما است.

طرحی که در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط بنیاد راکفلر آغاز شد و موجب ایجاد سيستم کشاورزی صنعتی جهانی و اقتصاد تجاری کشاورزی امروز شد، که عواقب فاجعه بار آن در جهان امروز به روشنایی آفتاب آشکار است، اکنون توسط همان محافل در تحول برگرفته از “دستور كار ۲۰۳۰ “، از کشاورزی «همزیست با محيط زيست» ياد می‌شود، که معنایی جز توليد خوراک ویرایش شده ژنتیکی، گوشت های مصنوعی آزمایشگاهی و مواد مشابه دیگر ندارد. این موارد حتی شامل كرم ها و علف های هرز به عنوان منابع خوراکی جديد نیز هستند.

مجمع جهانی اقتصاد با مجمعی دیگر، که خود را “مجمع تغذيه” EAT می‌نامد و در نشستی که در “داووس” سوئیس به نام «”داووس” برای تغذیه» برگزار شد، قصد دارد “دستور کار سیاسی” جدیدی برای تغذيه در پیروی و هماهنگی با مجمع جهانی اقتصاد تنظيم کند. “مجمع تغذيه” در سال ۲۰۱۶ میلادی با حمایت Wellcome Trust (و بودجه GlaxoSmithKline) و با همکاری انستیتوی تحقيقات تأثير آب و هوا در “پوتسدام” آلمان در کشور سوئد تأسيس شد.

تولید گوشت‌های مصنوعی با ژن ویرایش شده در آزمایشگاه، بهره گرفته از همان صنعت است، که شرکت “مدرنا” Moderna برای توليد “واکسن” کرونا استفاده می‌کند و با پشتیبانی مالی مؤسسات تابع “بیل گیتس” توليد می‌شوند. “مجمع تغذيه” در کنار و با شرکت “خوراک های غير ممکن” Impossible Foods و ساير شرکت های بیوتکنولوژی كار می‌کند. شرکت “خوراک های غير ممکن” در ابتدا توسط سرمايه شرکت “گوگل”، “جف بزوس” Jeff Bezos و بیل گیتس راه اندازی شد. نتايج آزمایشگاهی اخير نشان داده است که گوشت مصنوعی تولیدی این شرکت 11 برابر بيشتر از نزدیک ترین رقيب خود (برای اطلاعات بیشتر می‌توان به این پیچ  مجازی رجوع کرد:  https://childrenshealthdefense.org/defender/world-economic-forums-great-reset-plan-for-big-food-benefits-industry-not-people/  م.) دارای سطح گلیفوزات سمى است.

 

دستور کار برنامه ریزی شده “بازنشانی بزرگ” خواستار جایگزینی کشاورزی سنتی در تمامی جهان است.

شواب در كتاب 2020 خود در مورد “تنظيم مجدد بزرگ”، استدلال می‌کند که بیوتکنولوژی و مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی باید به یک ستون اصلی برای حل مشکلات جهانی كمبود غذا، موضوعاتى که کووید ۱۹ آنها را تشديد کرده است، تبديل شوند. او استفاده از فنون برای اصلاح ژنتیکی ارگانیسم و به ویژه ویرایش ژن “بحث برانگیز” (که گذشته از بحث های اخلاقى بحث های فنى زیادی را نیز به همراه دارد.) را مورد ترويج شديد قرار می‌دهد. وی می‌نویسد: "امنيت غذایی جهانی تنها در صورتى حاصل خواهد شد که مقررات مربوط به غذاهای اصلاح شده ژنتیکی متناسب با واقعيت تنظيم شده توسط ویرایش ژن باشد که روش دقيق، کارآمد و ایمنی را برای بهبود محصولات ارائه می‌دهد." بیل گیتس، یکی از شرکای پروژه با شواب از سالها قبل، همين موضع را دنبال کرده است.

مؤسسه “ایت” EAT با پشتیبانی مالی شرکت غول آسای “بایر” پروژه “رژیم غذایی سالم جهان” را راه انداخت و مجمع جهانی اقتصاد با افتخار از آن با عنوان «راه حل پایدار رژیم غذایی در آینده» یاد می‌کند.

شرکت “بایر” بزرگ‌ترین تولید کننده مواد آفت زدایی سمی در جهان و یکی از تولید کنندگان مطرح جهانی در زمینه ارگانیسم های اصلاح ژنتیکی شده است که با بسیاری از شرکت‌های دیگر جهان در این زمینه همکاری دارد و به تازگی شرکت “مونساتو” چینی (یکی از شرکت‌های بزرگ چین با محور تحقيق و تولید ارگانیسم های اصلاح ژنتیکی شده) را نیز صاحب شده است.

«اصلاح ژنتیکی جانداران: هنوز این روش به صورت انبوه در مورد جانداران غیر بشر اعمال می‌شود، ولی آیا دانشمندان و مروجين این روش در این مرز باقی خواهند ماند؟ یا اینکه، دانشمندان و مروجين اصلاح ژنتیکی در پی زمینه تولید “فرا انسان” که در بالا به آن اشاره شده، هستند؟ کدامین محدودیت و مرز این واقعیت وجودی را لجام خواهد بست؟ م.»

 استاد علوم غذایی و بیوتکنولوژی دانشگاه بروکسل “فدریک لروی” Federic Leroy یادآور می‌شود که «این رژیم غذایی خواستار جایگزینی گوشت و لبنيات با خوراک های ساخته شده در آزمایشگاه‌‌ها است که در بعضی موارد تا “نود” درصد از جمعیت جهانی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.»

مانند همه موارد دیگر با اعمال “بازنشانی بزرگ”، به ما حق انتخاب واقعى برای خوراک داده نمی‌شود و “ایت” خاطر نشان می‌کند که "اقدامات سیاسی سخت شامل قوانین، اقدامات مالی، یارانه ها و مجازات ها، پیکربندی مجدد تجارت و ساير اقدامات اقتصادى و ساختاری باید از نو تنظيم شوند."، یعنی باید به ما تحميل شوند. همه ما مجبور خواهیم شد از یک رژیم غذایی مصنوعی یکسان استفاده کنیم یا گرسنه بمانیم.

این فقط اشاره ای است به آنچه در پوشش انسدادهای ناشى از کووید- ۱۹ و فروپاشی اقتصادى آماده می‌شود. سال 2021 سال تعیین کننده‌ای برای این برنامه ضد بشر و طبیعت خواهد بود. معرفی هوش مصنوعی، ربات ها و ساير فن آوری های دیجیتالی این قدرت را به وجود می‌آورد تا صدها میلیون بیکار شوند. برخلاف تبليغات آنها، مشاغل جدید کافی نخواهند بود. ما یعنی بخش بزرگی از جمعیت جهانی، در نتيجه اجرای این دستور كار به طور فزاینده ای "زائد" خواهیم شد.

شايد به نظر خواننده همه این‌ها در مقایسه با گذاره های ابریشمین آنها بسيار سورئالیستی نمایان شود. ولی این واقعيت که مديران شرکت های غول آسا و میلیاردرهای پر نفوذ جهان در هيئت مديره مجمع جهانی اقتصاد جمع شده‌‌اند، و همين که کسانی مانند شواب از دانش آموختگان هنری کیسینجر، رئيس سازمان ملل، رئيس صندوق بین المللی پول با مديران عامل بزرگترین غول های مالی جهان از جمله Blackrock، کریستین لاگارد Christine Lagarde از بانک مرکزی اروپا، ”دیود روبنشتاین“ David Rubenstein از گروه کارلایل Carlyle  و “جک ماء” Jack Ma، ثروتمندترین میلیاردر چین دور هم نشسته اند، ثابت می‌کند که این تنظيم بزرگ با وجود كلمات ابریشمی آنها، هیچ توجهی به منافع واقعى ما مردم جهان نداشته است. این دستور العمل کابوسی است که انسدادها، رکودهای جهانی اقتصاد و بیکاری‌های میلیونی ناشی از کووید ۱۹، تنها مقدمه‌ای از آن را به نمایش گذاشت.

 

 

نشریه سوئیسی آنلایین ”اینفوسپربر” ( که به گفته هئیت دبیره این نشریه کوشش در بازتاب دیدگاه های مختلف دارد. م.) مقاله ای را از “اورس پ. گاشه” Urs P. Gasche (روزنامه نگار سوئیسی زاده اول ماه مارچ ۱۹۴۱ در “باسل” م.)  منتشر کرده است. او در نقدی که بر موضع گیری گلوبال ریسرچ در باره کتاب شواب اتخاذ کرده، معتقد است، که شواب در کتاب خود از تعادل گم شده سعادت که کاپیتالیسم مسئول مستقیم آن است سخن رانده و خواستار آغازی جدید در روابط و ضوابط اقتصادی موجود شده است. نویسنده مقاله مورد بحث در اینفوسپربر، این تفسیر را در باره کتاب شواب ارائه می‌دهد:

«به گفته شواب ، یک شروع تازه پس از بحران کرونا به این مهم دست می‌یابد، که اقتصاد تا حدی از جهانی شدن خواهد کاست ، ایالات متحده و چین به طور فزاینده ای از هم جدا می‌شوند ، خودکار سازی تسریع می شود و نگرانی در مورد نظارت خصوصی و عمومی افزایش می یابد.  ملی گرایی و ترس از مهاجرت نیز افزایش می یابد.»

او در ادامه، گفته های مجمع جهانی اقتصاد را اینگونه تفسیر می‌کند:

برای سالها ، بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد از رهبران تجارت جهانی درخواست کرده است که سرمایه داری را پایدار کنند.  شواب در کتاب خود به این رهبران هشدار می‌دهد: «اگر ما نتوانیم شکایات عميق ریشه دار در جوامع و کاستی‌های سيستم های اقتصادی را رفع کنیم ، خطر جوامع را تهدید خواهد کرد.  همانگونه که تاریخ در اغلب موارد نشان داده است، افزایش این خطر ، در نتیجه آشفتگی ناشی از اعتراضات شدید، می‌تواند به انفجار برسد ، که سرانجامی جز  جنگ و  یا حتی انقلابها نخواهد داشت.»

شواب شرکت‌های جهانی را ترغيب می‌کند، که برای نجات سرمایه داری نیاز روزافزون نسبت به "بازنشانی بزرگ" برای ایجاد "سرمایه داری پایدار" نمایان می‌شود، و در این زمینه او یگانه کسی نیست که دنباله رو این نگاه است.

https://www.infosperber.ch/wirtschaft/konzerne/weltwirtschaft-es-braucht-einen-grossen-reset/

 

 

منبع مقاله گلوبال ریسرچ:

 

https://www.globalresearch.ca/after-covid-davos-moves-great-reset/5735441

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 776  -  29 بهمن ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت