راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 770

جمع شدن راستگرایان ج.اسلامی

در جبهه واحد "کلاهک اتمی"

 

 

راستگرایان جمهوری اسلامی که در منجلاب ارتجاع مذهبی غوطه ورند، از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی، به اقتضای شرایط، نام های مختلفی برای خود انتخاب کرده و می کنند. این ماجرا که از بنیانگذاری انجمن حجتیه در ایران شکل گرفت. در آستانه انقلاب بسیاری از آنها زیر نام "جامعه روحانیت مبارز" جمع شدند و با تاسیس حزب جمهوری اسلامی در شورای مرکزی آن حزب جای گرفتند. با انحلال حزب جمهوری اسلامی بدلیل اوج گرفتن اختلافات همین گروه به شمول رهبران جمعیت موتلفه اسلامی، با بخش دیگر رهبری این حزب که گرایش های چپ مذهبی داشتند و پیرو نظرات آیت الله خمینی بودند، رفتند بدنبال اسامی دیگر و شکل تازه ای بخود گرفتتند. و سپس رسید به "آبادگران" در دوران احمدی نژاد و در ادامه آن "جبهه پیروان خط امام و رهبری" که موتلفه اسلامی مبتکر آن بود و سپس "جبهه پایداری" و  "اصولگرا" و حالا "تندروها" و  نام تازه ای که سعید حجاریان در توصیف مجلس یازدهم برای آنها انتخاب کرد "رادیکال" و چند نام دیگر. این درحالی است که آبشخور همه آنها که همگی سعی می کنند خود را سینه چاک انقلاب 57 معرفی کنند یکی است. آنها با هم اختلاف هم دارند، اما این اختلاف عمدتا ناشی از رقابت در کسب قدرت و غارت و دفاع از عقب مانده ترین نظام سرمایه داری، یعنی سرمایه داری تجاری است که در جمهوری اسلامی بشدت آلوده به غارت و اختلاس نیز هست. همه آنها در یک نکته وحدت نظر دارند و آن جلوگیری از تغییر سیستم اقتصادی حاکم برکشور در 30 سال گذشته دوران رهبری آقای خامنه ایست و چون ایشان خود درهمین خط اقتصادی است، بشدت از او حمایت می کنند.

اگر یک نام واحد برای همه آنها بخواهیم انتخاب کنیم، همان نام "راستگرایان مرتجع" است. فرق نمی کند که نظامی باشند یا بازاری، کلاهی باشند و یا معمم، از فرنگ بازگشته باشند و یا از قم و مشهد و تهران پا فراتر نگذاشته باشند. این جبهه که در طول 30 سال گذشته قوه قضائیه، زندان و نهادهای امنیتی را در قبضه خود داشته، حالا مجلس یازدهم را هم ضمیمه آن کرده و می خواهد قوه مجریه را هم تصاحب کند و بشود عکس برگردان حکومت اخوان المسلمین در مصر و یا اخوانی های جمع شده در حزب "عدالت و توسعه" اردوغان در ترکیه. آنها بر خلاف آیت الله خمینی رهبر انقلاب 57، کوچکترین ارزش و اعتباری برای رای مردم قائل نیستند و مطلوب آنها حکومتی است شبیه حکومت های پاکستان و ترکیه. آنها هر چند سال یکبار با ژست های انقلابی و شعارهای تقلبی یک پرچمی را بلند می کنند و رهبر جمهوری اسلامی نیز آن را می ستاید. در دوران احمدی نژاد، ژست ها و شعارهای تقلبی و انقلابی احمدی نژاد در بوق های تبلیغاتی دمیده شد و رهبر جمهوری اسلامی آنها را زنده شدن شعارهای انقلاب معرفی کرد و در همین دوران و زیر همین شعارها، مملکت غارت شد، بانکهای خصوصی و موسسات اعتباری خون مردم را مکیدند و ته صندوق ارزی مملکت را روبیدند و همین شعارها ایران را برد به قعر تحریم  های جهانی و از کنار آن، طرح دور زدن تحریم ها را علم کردند و پول پارو کردند.

این رویکرد امروز در مجلسی که رهبر جمهوری اسلامی آن را انقلابی ترین مجلس پس از انقلاب معرفی کرده ادامه دارد. این راستگرایان (به شمول همه نام هائی که دربالا ذکر شد) به ظاهر انقلابی که امروز پرچم خروج از برجام و دفاع از اتمی شدن کامل ایران را بلند کرده، هنوز برای گفتن این که بدنبال تولید کلاهک اتمی است "لب لب" می کند. درحالیکه تولید کلاهک اتمی شده معیار انقلابی بودن! ته تمام ژست هائی که این روزها می گیرند و اقداماتی که می کنند از جمله جلوگیری از پیوستن به فاتف "همین "کلاهک اتمی" است که جرات نمی کنند آن را با صراحت بر زبان آورند. همه انقلاب و انقلابیگری شده "کلاهک اتمی" داشتن! هرگز از دهان این جبهه شما کلامی در باره تجدید نظر در نظام اقتصادی حاکم بر کشور نمی شنوید، در مخالفت با خصوصی سازی، در دفاع از آزادی ها، در باره ضرورت اجرای اصول قانون اساسی پیرامون رایگان بودن تحصیل و درمان و پایبندی به رای و نظر مردم نمی شنوید، زیرا اعتقادی به این اصول ندارند. از میان این جماعت بانگی در مخالفت با تغییر ماهیت اصل 44 قانون اساسی به فرمان رهبر جمهوری اسلامی که موجب نفی بخش دولتی اقتصاد و حمایت از خصوصی سازی های ویرانگر تولید در کشور شد نمی شنوید. درحالیکه ریشه ها و شاخه های انقلاب درست همین اصول و بندهای قانون اساسی است. آنها "کلاهک اتمی" را پرچم انقلاب کرده اند و با این تصور که کلاهک اتمی باعث تحکیم حکومت آنها و تضمین کننده جمهوری اسلامی مطلوب آنها خواهد شد. خواب و خیالی که اگر می توانست به واقعیت بپیوندد در اتحاد شوروی که دومین قدرت اتمی جهان بود به واقعیت پیوسته بود. انقلاب و ماهیت انقلاب درست در همان اصولی است که آنها درباره اش مهر سکوت بر لب زده اند و این مهر سکوت طبیعی و اجتناب ناپذیر نیز هست زیرا ماهیت این جبهه در حفظ نظام فاسد و غیر انقلابی کنونی و حرکت در مسیر مخالف خواست و رای مردم است. در تمام 25 سال گذشته دیده ایم که آنها چگونه مخالف رای مردم عمل کرده و با آن سر آشتی نداشته اند. آنها باید هم مانند آیت الله مصباح یزدی پای رهبر جمهوری اسلامی را نه یکبار که بارها ببوسند که حاکمیت آنها بر کشور و سرنوشت انقلاب را ممکن ساخت. و رهبر جمهوری اسلامی باید هم بر جنازه مصباح یزدی که کوچکترین اعتقادی به انقلاب 57 و رای مردم و شعارهای آقای خمینی نداشت نماز بخواند. چرا که ایشان هم نه تنها اعتقادی به رای مردم ندارد بلکه حرکت در جهت مخالف رای مردم از بارز ترین خصلت های حکومتی ایشان است!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 770  - 17 دیماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت