راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کشف اتم

ابتدا علم بود سپس فاجعه شد

"ابراهیم گلستان"

 

 

 زمانی که "اتم" بعنوان مهیب ترین قدرت انفجاری در صحنه سیاست ظهور کرد، بسیار دشوار بود به مردم ایران در باره این قدرت توضیح دادن. اما این توضیح هم ضروری بود و هم ممکن. این وظیفه بسیار دشوار را در آن سالهای پس از جنگ دوم شخصیت های برجسته ای برعهده گرفتند که "ابراهیم گلستان" از جمله آنان بود. تردید نیست که  نسل جدید و حتی نسل میانه ایران، با این بخش از شخصیت ابراهیم گلستان آشنائی ندارند. ابراهیم گلستان دهه 1330، هنوز نه به رمان دست برده بود و نه تصمیم داشت به زبان سینما سخن بگوید. او مقاله نویسی علمی، پژوهشگر ادبیات جهان و بویژه امریکا بود. بعدها پرفسور"هشترودی" در باره مقولات فضائی و اتمی هم نوشت و هم در رادیو و به زبان مردم بسیار شیرین سخن گفت، اما ابتکار این شیرین نویسی و ساده نویسی با ابراهیم گلستان بود.

مردم ایران به کمک قلم و دانش او، با اتم آشنا شدند. آنچه را می خوانید، بخشی از همین آشنائی و آن هم در سال 1325 است، که در هفته نامه وزین "نامه مردم" به سردبیری زنده یاد احسان طبری منتشر شده است. هفته نامه ای که جلال آل احمد مدیرداخلی آن بود و دکتر رضا رادمنش صاحب امتیاز آن.

حیرت آور است و خواندنی. حتی برای امروز نیز حاوی اطلاعاتی است بدیع برای توده مردم و به زبان مردم.

سرگذشت شیرین اتم

قرن ها پیش، بشر می پنداشته است "اتم" وجود دارد. ولی تصورات بشرقرون پیشین نمی توانسته است دراین زمینه، نظیرمعلومات امروزیش باشد. امروزترقی زندگی اجتماعی وعلوم وابزارکار به بشر امکان پی بردن به کنه این راز عظیم و بسیاری از رموز دیگر را داده است. درروزگار گذشته که بساط زندگی محدود و در نتیجه دایره علوم تنگ تربود، بشر بیشتربه تصورات و تتبعات نظری می پراخت. این تصورات و تتبعات هرچه که از لحاظ علمی فقیر و کم ارزش باشد از این جهت قابل توجه اند که زمینه علوم امروز بشمار میروند. بنابراین بهتراست که نقطه آغاز بحث خود را از آن زمان انتخاب نمائیم.

درآثار و نوشته های سانسکریت که گویا متعلق به قبل از 2500 سال پیش می باشند، می خوانیم که یکی ازشاگردان بودا بنام " کانادا" Kanada  موسس فلسفه " نیاگا"  Nyaga نظریه ای درباره اتم داشت. دیگری از فلاسفه هند قدیم دنیا را مرکب از پنج اتم زمین وهوا (باد) و آب و آتش و اثیر می پنداشت ونیز فیلسوف دیگری شعور انسانی را اتم ششم نامیده است.

شاید این نظریه صحیح باشد که تئوری اتم نخست درهند قدیم بوجود آمده و سپس به  یونان منتقل گردیده و توسعه یافت. یک محقق انگلیسی بنام "ری" Roy و یک عالم آلمانی بنام "مولر" Muller که در زبان سانسکریت تبحردارند وهم چنین گروهی از یونان شناسان، پشتیبان این نظریه هستند.

لیکن نکته مسلم آنست که یونانی ها نخستین طایفه ای ازاقوام گیتی بودند که بخصوص درمسئله اتم، با دقت بیشتری به تفکر پرداختند. فیلسوف یونانی "لئوسی پوس" Leocyppus در این کار پیشقدم بود و شاگرد او دموکریتوس Democritus از مردم تراکیه دنباله کاراستاد را گرفت و شهرت بیشتری به چنگ آورد.

دراینجا باید متذکر شد که در فلسفه فیثاغورث که درقرن ششم قبل ازمیلاد میزیسته است برای اولین بار از انفصال و ناپیوستگی ماده سخن رفت. لیکن فیثاغورث عقاید خود را برشته تحریر درنیاورد و فقط پیروان مکتب او در قرن چهارم قبل از میلاد گفته هایش را که سینه به سینه منتقل شده بود، به کتابت درآوردند. بنیاد مکتب لئوسی پوس سابق الذکر درقرن پنجم قبل از میلاد نهاده شد و بنابراین باید وی را نخستین یونانی تحقیق کننده در باره اتم پنداشت.

مطمئن ترین منابعی که درباره نظریات اتمی مکتب فیثاغورث دردسترس است کتاب های افلاطون و ارسطو و نوشته های دیوژن لائرسیوسLaercius و ستوبائوس Stobaeus می باشد. بموجب این منابع، پیروان مکتب فیثاغورث می پنداشند که جهان، ماده فاقد حیات، متراکم، کروی شکل و ساکنی بوده است که اجزاء مشخصه ای نداشته.

پس از روزگاری دراز سکون و بی جنبشی، "خلاء" یعنی هوای بی انتهای خارجی، داخل آسمان شد. چنانکه گوئی آسمان نفس کشیده باشد. نتیجه این "تنفس جهانی" یکنوع "افتراق و محدودیت اشیاء" شد. یعنی ماده هم جنس دستخوش یک جدائی گردید و به "عناصر" مختلف تبدیل یافت. این قطعات نیز بنوبه خود ازذرات بسیارکوچکی تشکیل گردیده بودند که آنها را بنام "موناد" می خواندند. موناد در اصطلاح پیروان فیثاغورث، همان "اتم" مکتب لئوسی پوس بود.

آناگزاگوراس Anaxagoras فیلسوف دیگریونانی برای این قطعات، خواص هندسی یعنی شکل و شماره قائل بود. فیلولائوس Philolaus هندسه دان و ستاره شناس مشهور یونان نیز برای این قطعات خواص شیمیائی قائل نبود و بهر کدام شکل و شماره ای میداد. مثلا می گفت "عنصرخاک" مکعب و آتش هرمی شکل و اثبر دوازده سطحی، که هرسطح آن پنج ضلعی منظم است می با شند.

چندی بعد این نظریه تکمیل شد. هوا بصورت عنصری هشت سطحی و آب به شکل گیج کننده یک بیستم سطحی منظم که هر سطحی، یک سه ضلعی می باشد درآمدند.

اپیکور Epicurusفیلسوف دیگریونانی عقیده داشت که اتم باشکال گوناگون می باشد. مثلا اتم روح گرد و نرم واتم های دیگرخشن یا شاخه شاخه ای هستند. او میگفت که این اتم ها هرگزآفریده نشده اند وهرگزهم نابود نخواهند شد.

قریب دو هزار سال، معلومات بشری درباره اتم، درهمین حدود متوقف مانده بود. دکارت Descartes و گاسندی Gassendi دانشمندان قرن شانزده بعد از میلاد نیز پایه نظریات خود را روی عقاید فلاسفه یونان قدیم، دموکریت و اپیکور گذاشته بودند.

دوره جدید مطالعات درباره اتم از زمان نیوتن Newton آغاز می شود. او قانون حرکت کلیه اجسام، از اتم گرفته تا کرات سماوی را وضع کرد. پس از او جون دالتن john Dalton ) 1844- 1777( انگلیسی که در روزگار خود مردی گمنام و آموزگار ریاضیات بود، درسال 1808 تئوری علمی اتم را بوجود آورد و برای اتم وزن معین کرد وهیدوژن را سبک تر از همه یافت. دیمیتری مندلیف D.Mendelef عالم عالیمقام روسی 1907- 1834 جدول دوره ای اتمی را که بنام خودش معروف است بدست آورد. اگرچه عناصری که درآن زمان شناخته می شدند کم بودند، مندلیف در جدول خویش محل همه 92 عنصر را با وزن آنها تعیین نمود. سرجوزف. جی. تامسون J.J.Thompson انگلیسی وجود الکترون را کشف کرد. سرجیمس چادویک J.Chadwick انگلیسی  درسال 1932 بوجود نوترون یعنی قسمتی از اتم که ازلحاظ الکتریکی نه مثبت و نه منفی بلکه خنثی است پی برد.

دانشمند دانمارکی "بور" Bohr با استفاده از "تئوری کوانتوم" که بوسیله ماکس پلانک max plank آلمانی اظهارشده ومبنی بر، ناپیوسیه بودن تشعشع می باشد. بااستفاده از تئوری مزبور، قانون حرکت الکترون ها را در دورهسته مرکزی کشف نمود.

دراثرمطالعات این دانشمندان بود که راز اتم آشکارگردید و اطلاعات امروزی ما درباره اولین سنگ بنای عالم وجود شکل گرفت.

اتم چیست؟

آتم ترکیب شده است ازیک هسته سنگین و متراکم که گرداگردش را الکترون ها فرا گرفته اند. اگر فرض کنیم که هسته مرکزی اتم به بزرگی کره ارض است فاصله میان آن و دورترین الکترونی که گردش میچرخد، یکصد و پنجاه برابرفاصله زمین تا کره ماه می شود؛ اما اندازه واقعی هسته مرکزی اتم چیست؟ تقریبا 1/1 سانتیمتر، قطرفضای اطراف هسته مرکزی که ازالکترون ها پرشده است تقریبا 1/1 سانتیمتر می باشد.

مقدارالکترون ها، بسته به میزان بار الکتریکی هسته مرکزی می باشد. خود هسته مرکزی نیز ترکیب شده است از اجزائی که پروتون ونوترون نام دارند.

اختلاف نوع عناصر92 گانه ای که در طبیعت یافت میشود مربوط به کمی یا زیادی مقدارالکترونی است که گرداگرد هسته مرکزی می چرخند و سبک ترین اتم ها، اتم هیدروژن است که فقط یک الکترون دارد و سنگین ترین آنها اتم اورانیوم با 92 الکترون می باشد. هسته مرکزی اتم اورانیوم 92 پروتون )قطعات حامل بارمثبت( و146 نوترون (قطعاتی که ازلحاظ الکتریکی خنثی هستند( ترکیب یافته. موجودیت این دستگاه منظم بوسیله نیروی شگفت وعظیمی حفظ می شود. اگر انتظام دستگاه برهم خورد، این نیروی عظیم آزاد خواهد شد. یعنی بصورت انرژی درخواهد آمد.

این مسئله که اتم یعنی ماده، ممکن است تبدیل به انرژی شود در اول قرن حاضر بوسیله آلبرت اینشتین A.Eenstein بصورت فرمول مشهور"انرژی مساوی است به ماده ضرب درمربع سرعت نور" (E=mc2) اظهار شد.

اینشتین گفت و با فرمولهای ریاضی ثابت کرد که یک جسم درحال حرکت انرژی بیشتری دارد. پس در واقع جرم متراکم جسم متحرک، مجموع جرم جسم درحال سکون، باضافه انرژی موجود درآن می باشد. اگرسرعت جسم افزایش یابد انرژی آن هم زیادترخواهد شد.

شکافته شدن اتم و بمب اتمی ثابت کرد که این نظریه صحیح است وماده یعنی اتم، تبدیل به انرژی می شود.

برای اولین بار در سال 1869 رهائی انرژی از ماده مشاهده شد. هانری بکرل H.Becquerel خاصیت رادیو آکتیویته را کشف کرد. اما اولین بار که انسان خواست مصنوعا در دستگاه اتم دست برد، هنگامی بود که عالم بزرگ انگلیسی روترفوردRutherford  چند اتم ازت را مبدل به اکسیژن کرد. لیکن این مرد، که برای اولین مرتبه هسته مرکزی اتم را نیز کشف نمود موفق نشد که از این استحاله، نیروئی بدست آورد. درسال 1934 فردریک، و ایرن ژولیوکوری F.et I. Joliot Curie فرانسوی موفق شدند که آلومینیوم و مانیزیوم را مصنوعا دارای خاصیت رادیو آکتیویته کنند وهمین ایجاد خاصیت رادیو آکتیویته مصنوعی است که نقش عمده را درمکانیسم بمب اتمی بعهده دارد. یک فیزیکدان ایتالیائی بنام انریکوفرمی Enrico Fermi درهمین زمان مشغول بمباران کردن کلیه عناصر بوسیله نوترون بود و همین بمباران بوسیله نوترون ها، به شکافتن اتم منجرگردید. یک عالم آلمانی بنام اتو هاهن Otto Hahn درسال 1938 مشغول تکرار تجربیات فیزیکی یکی از همکاران اطریشی خود بنام لیزه مایتنزLise Meitner بود و از راه بمباران کردن اورانیوم بوسیله نوترون، عنصرتازه ای را که از اورانیوم سبکتراست و بنام باریوم نامیده می شود بدست آورد. اما خود او باین مسئله بهیچ وجه پی نبرد و پنداشت که فقط تغییر مختصری دراورانیوم حاصل شده و تنها رساله محقری دراین زمینه منتشرکرد. لیزه مایت نر سابق الذکر زن یهودی آلمانی بود که از دست گشتاپو فرارنموده و به دانمارک مهاجرت کرده بود. این زن هنگامی که رساله هاهن را بدست آورد و مطالعه کرد نتیجه گرفت که عنصرجدید یعنی باریوم از شکافته شدن اتم اورانیوم بدست آمده است و در واقع این اتم اورانیم است که بدو حصه مساوی تقسیم شده است. این خانم دانشمند نظریه خود را با یکی ازعلمای دانمارک بنام "نیلزبوهر" درمیان نهاد. بوهر پس ازچندی عازم امریکا شد و به متخصصین امریکائی این کشف خانم مایتنر را عرضه داشت. آنها نیز با تجربیات لابراتوری دریافتند که حدس خانم مایتنرصحیح بوده است.

باین طریق سنگین ترین عناصر، یعنی اورانیوم، شکسته شده و راه آسانی جهت بدست آوردن انرژی عظیم مخفی در ذره بدست آمد. تا آن زمان لازم بود که برای بدست آوردن انرژی حاصل از شکستن یک اتم، انرژی بسیار زیادتری بکاربرده شود اما از این راه یک الکترون ولت برای بدست آوردن  2 الکترون ولت کفایت میکرد.

هنگامیکه یک نوترون وارد اتم اورانیوم می شود چنانکه قبلا هم اشاره کردیم انتظام این دستگاه را بهم زده و سبب شکافته شدن آن می گردد. اتم اورانیوم دو نیم می شود که یک نیم آن به باریوم و دیگری به کریپتون تبدیل می یابد. این دوعنصرجدید بسیارناپایدار و بطور مصنوعی رادیوآکتیو میباشند. اشعه "گاما" و "بتا" از آنها خارج می شود و درعین حالیکه تبدیل به انرژی می شوند نوترون های جدیدی ازخود بیرون میریزند. اگرسرعت این نوترون ها را بوسیله آب سنگین یا گرافیت یا پارافین کم نمائیم، سبب شکافته شدن اتم های جدید اورانیوم خواهند شد. مجموعه این شکافته شدن ها و رهائی انرژی، نیروی بسیارعظیم و بهت آوری ایجاد می نماید.

خلاصه اینکه یک تغییر کمی از لحاظ نوترون ها، ناگهان تبدیل به یک تغییر کیفی یعنی تبدیل ماده به انرژی می شود.

لازم است گفته شود که دراورانیوم دو نوع اتم وجود دارد. نوع اول که 92  پروتون باضافه 146 نوترون دارد بنام « او- 238» خوانده می شود. نوع دوم که صاحب 92 پروتون به علاوه 143 نوترون می باشد به «او- 235» موسوم گردیده است. اگرنوترونی به نوع اول اضافه کنیم دراتم آن جذب می شود و فقط اضافه کردن نوترون به نوع دوم است که سبب شکسته شدن اتم میگردد. نسبت این دو نوع اتم در اورانیوم مساوی نیست و ) او- 238 ( یکصد و چهل برابر ) او- 235( می باشد. درشکافته شدن یک مقدارکم ) او- 235 ) سلسله علکس العمل قوی ایجاد نمی شود و اگرهم با مرارت مقدار قابل ملاحظه ای ) او- 235(  تهیه شود این خطر وجود دارد که هرلحظه یک نوترون داخل یکی از اتم ها شود.

راه دیگری که برای شکافتن اتم وجود دارد استعمال پلوتونیم بجای ) او- 235( می باشد. پلوتونیوم از این راه بدست میآید که اورانیوم معمولی ) یک او – 235 و 140 او- 238(  را با نوترون بمباران می کنند، نوترون های حاصله از این شکسته شدن ) او- 238( جذب می شود وعنصر جدید و ناپایدار پنتونیوم حاصل میگردد که بزودی به پلوتونیوم تبدیل می یابد.

این بود خلاصه ای ازاطلاعات مربوط به اتم و انفجارآن.

روزپنجم ماه اوت سال 1945، اولین بمب اتمی برفرازشهرهیروشیما منفجر شد. فردای آنروز ترومن رئیس جمهورامریکا اعلامیه ای منتشرکرد و طی آن خلاصه ای ازمشخصات بمب را توضیح داد. چند روز بعد بمب اتمی دیگری که بقرار اظهارمقامات امریکائی، با بمب اول تفاوت داشته است، شهر" ناگازاکی" را هدف قرار داد.

انفجار بمب اتمی مصادف بود با پایان جنگ در خاورآسیا و نیزمقارن دورانی بود که توسعه طلبی درمحافل سرمایه داری امریکا رو به افزایش نهاده ومخصوصا با مرگ روزولت و روی کارآمدن ترومن و تیم او، این حس تقویت یافت. انفجاربمب، برای تقویت سیاست  "ترک همکاری" و تعقیب راه و رسمی که با دوستی بین المللی مغایرت دارد نقطه آغاز بشمار میرفت!

(بخش دوم این مقاله را در شماره آینده راه توده منتشر خواهیم کرد)

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 794  - 16 تیر 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت