نام تحریم و انفعال خیز انقلابی نیست! |
در عرفان ایران نیز خدائی از پیش وجود ندارد، بلکه سالک با سیر و سلوک به آن خدائی که در جستجوی آن در وجود خویش است می رسد! لذا حتی برای عرفا نیز مقصد از پیش تعیین شده نیست، بلکه مقصد همان راه است و مرغانی که به دنبال سیمرغ میگردند خود پس از طی طریق به هدف خویش میرسند ! عرصه سیاسی نیز بی شباهت به عرفان ایرانی نیست. پایان یک داستان سیاسی نیز به حوادثی که در طی آن رخ میدهد بستگی دارد. تودهها با درک درست از این قانون نانوشته تلاش میکنند در مقاطع و موقعیتهای بدست آمده مهر تاثیر خود را بر روند رویدادها به جای بگذارند و اجازه نمی دهند حوادث بدون حضور و کنترل آنها خود به خود شکل بگیرد. اما کسانی که خود را روشنفکر میدانند گاه با ناامیدی چنان پیشگویی و ادعاهائی میکنند که گوئی از آغاز، اطلاع از پایان ناخوشایند داستان دارند. کسی که ادعا میکند از پیش نتیجه را میدانسته در واقع اعتراف میکند که برای تغییر آن تلاشی نه کرده و نه می کند! درحالیکه مدعی باید رفتاری را پیش بگیرد که به نتیجه ی مورد اشاره اش بینجامد تا صحت گفته اش عیان شود! برخی فعالان سیاسی سالهای اول برپائی جمهوری اسلامی که سهم مهمی در حادثه جوئی های چپ روانه داشتند مدعی اند که از پیش میدانسته جمهوری اسلامی قرار است همه گروههای مخالف را سرکوب کند و به زعم خود برای مقابله با این طرح نظام که تلاش میکرده گروهها را به درگیری خشونت آمیز بکشاند، از مبارزه مسلحانه در آن شرایط از جمله در کردستان و خوزستان و گنبد، اعلام جنگ مسلحانه در خیابانها برای سرنگونی (مجاهدین خلق) و حتی اقدام کودکانه جمهوری سه روزه آمل دفاع میکنند! اقداماتی که همه ی عرصه ی سیاسی پس از انقلاب 57 را تحت تاثیر خود قرار داد و دامنه ی شکست آن فقط متوجهی نیروهای مسلح مخالف نظام نشد بلکه دامن دیگر نیروهایی را که تلاش میکردند با مبارزه ی سیاسی آزادیهای بدست آمده پس از انقلاب را حفظ و توسعه بدهند، شامل گردید. اهمیت آخرین مصاحبه زنده یاد نورالدین کیانوری دبیر اول وقت حزب توده ایران در آستانه یورش به حزب که دراین شماره آن را می شنوید اشاره به همین مجموعه ای دارد که در بالا خواندید. باز گردیم به امروز و انتخابات 1400 که عده ای از چپ و راست پرچم تحریم آن را پیشاپیش بلند کردند. این تحریم کنندگان اغلب پیش بینی میکنند که از دست هیچ مجلس و رئیس جمهوری هیچ کاری بر نخواهد آمد. این ادعاها مبتنی بر چند پیش فرض است. مدعیان علیرغم استناد به نا امیدی مردم از صندوق رای، نقشی برای مردم در تحولات اجتماعی قائل نیستند و حاکمیت را فعال مایشاء میدانند و از این اصل غافلند که همیشه شرایط اجتماعی در داخل (فشار جنبش اجتماعی به اشکال گوناگون و بحران سیاسی و اقتصادی) و شرایط خارجی تعیین کننده سمت گیری حکومت ها هستند. حتی از سرکوب خیزهای یک جنبش اجتماعی، حتی یک شورش بی رهبری نیز نتایجی باقی می ماند که هم به آگاهی مردم از ماهیت حکومت می افزاید و هم انشقاقی در خود حاکمیت ایجاد می کند و حتی حکومت را ناچار به تجدید نظر در برخی سیاست هایش می کند. حتی در همین انتخابات شوراها و در تدارک انتخابات ریاست جمهوری 1400 شاهد این امر هستیم. کسانی که شکست اصلاحات و تغییرات را امری چنان قطعی و بی تردید مینمایانند که گویی همه چیز محصول جبر و اراده از پیش طراحی شده توسط نظام است و نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد، درحقیقت اصل را بر امیال خود قرار داده اند و برای شرایط بی وقفه درحال تغییر اجتماعی و تاثیر آن بر حکومت و مردم ارزشی قائل نیستند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 787 - 29 اردیبهشت 1400