راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بازی چند پهلوی

امریکا  با ترکیه

عربستان و ایران

سرگیی کاژمیا کین- روزنامه پراودا

ترجمه آزاده اسفندیاری

  

اختلافات ایالات متحده و عربستان سعودی، فضای سیاسی خاورمیانه را تغییر نداده است. هدف مشترک واشنگتن و ریاض تضعیف و در درازمدت چند تکه شدن ایران است. چنین فضایی بر وضعیت یمن و سوریه نیز تأثیر خود را دارد.

طی چندین دهه، یکی از ارکان نظام سرمایه داری، اتحاد آمریکا و عربستان سعودی بود. همکاری «سنگر دموکراسی» و سلطنت مطلقه، مشکلات متعددی را از پیش پا برداشت. در ابتدا، کنترل جریان مواد خام «سیستم گردش خون» دنیای نئولیبرالیزه شده را امکان پذیر کرد. عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی، در ازای «تضمین امنیت» خود، رژیم های قیمت گذاری و عرضه نفت و گاز را ایجاد کردند که عمدتا برای مراکز بورژوازی کار ساز بود. دوما، این همزیستی کنترل یک منطقه کلیدی جهانی را به سادگی آسان کرد. از ایجاد جنبش مجاهدین در افغانستان تا حمله به عراق، حمایت از جدایی طلبی چچن تا «بهار عربی» که هر کدام آمیخته به ننگ و شرم تاریخ هستند.

در دوران دونالد ترامپ، روابط دو کشور هر چه بیشتر تقویت شد و واشنگتن، به خانواده سلطنتی کمک های همه جانبه کرد. ایالات متحده از «توافق هسته‌ ای» با ایران خارج شد، آشکارا از تجاوز به یمن، حمایت کرد و قراردادهای فروش سلاح به ریاض، به ارزش ده‌ ها میلیارد دلار بسته شد. پس از آمدن میهمان جدید به کاخ سفید (جو بایدن) ظاهراً روابط به سردی گرایید، چرا که وی برای جمع آوری رأی، قول داد تا عرضه سلاح های تهاجمی را به عربستان متوقف کند... این امر همراه شد با از سرگیری مذاکرات با ایران که تا حدودی  ریاض را آزرده خاطر کرد.

 دولت ترامپ، از جاه طلبی های بیش از حد ولیعهد و حاکم واقعی سلطنت سعودی، محمد بن سلمان، شادمان بود. در حالی که بایدن، نوک تیز نیزه انتقادها را به سمت ولیعهد نشانه گرفت. کاخ سفید در مخالفت با جمهوری خواهان از کاهش قریب الوقوع قیمت نفت خبر داد. زمینه هایی برای وعده ها وجود داشت: در جریان سفر ماه جولای بایدن، به عربستان، وارث تاج و تخت اعلام آمادگی کرد تا تولید نفت را به میزان 750 هزار بشکه در روز افزایش دهد. در حالیکه در نشست کشورهای تولید کننده نفت، تصمیم برعکس گرفته شد. یعنی کاهش تولید 2 میلیون بشکه ای که به طور خودکار قیمت ها را افزایش می داد. جالب است که تنها یک هفته قبل از این تصمیم، بن سلمان علاوه بر عناوین متعدد، ریاست دولت را نیز بر عهده گرفت. از زمان تشکیل عربستان سعودی، این سمت، به استثنای موارد نادر، در اختیار پادشاه بوده است.

همزمان، سعودی ها از تعمیق روابط با چین خبر دادند. وزیر انرژی و برادر ولیعهد، عبدالعزیز بن سلمان، با ژانگ جیان‌هوا، رئیس اداره انرژی دولتی جمهوری خلق چین، درباره همکاری در تامین نفت و فرآوری مشترک سوخت گفتگو کردند. وزارت خارجه عربستان سعودی هم از سفر آینده شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به این کشور خبر داد.

به عبارت دیگر، ریاض با ارسال پیامی به آمریکا، خواستار رعایت منافع خود شد. با این حال، روابط دو کشور- هرچند با برخی فراز و نشیب ها، همچنان گرم باقی‌مانده است. مقامات رژیم سلطنتی با سرکشی ظاهری روابط نزدیک خود را با آمریکا حفظ می کنند. نمایندگان کاخ سفید در مجمع سرمایه گذاری در ریاض، غایب بودند و جارد کوشنر، مشاور و داماد ترامپ، نقش مهمان افتخاری را بازی کرد.

آنچه رخ داده است بدان معنا نیست که تا بازگشت فرضی جمهوری خواهان به قدرت، همه روابط سرد و غیر دوستانه خواهد شد. مقامات سعودی، قبلاً گام های آشتی‌ جویانه ای برداشته‌ اند. عربستان، از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت همه پرسی در چهار منطقه اوکراین حمایت کرد، سپس ولیعهد،  ولادیمیر زلنسکی را مورد تفقد قرار داد و قول کمک به مبلغ 400 میلیون دلار را به وی داد. لایحه ای که توسط نمایندگان دموکرات کنگره ارائه شد حتی خواستار حذف « زیرساخت های حیاتی نظامی» مانند سامانه دفاع هوایی پاتریوت از پادشاهی سعودی شد.

+++

جریان باج گیری موفقیت آمیز بود. نخست، دولت بایدن توصیه کرد که بن سلمان در پرونده دادگاه منطقه واشنگتن، مصونیت داشته باشد. این مسئله مربوط به قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌ نگار است که مقامات آمریکایی اعتراف کرده‌ اند بن سلمان، مستقیماً در آن قتل دست داشته است.

ثانیاً، رسانه های آمریکایی از داده های اطلاعاتی عربستان سعودی که واشنگتن دریافت کرده است، گزارش دادند. آنها ادعا کردند که ایران قصد دارد هم به عربستان و هم به پایتخت کردستان عراق - اربیل که نیروهای آمریکایی در آنجا مستقر هستند، حمله نظامی کند. دلیل آن، تمایل تهران برای منحرف کردن توجه از اعتراضات داخلی عنوان شد. کاخ سفید با جدیت با پر‌رنگ تر کردن اطلاعات واصله واکنش نشان داد. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت که واشنگتن از «شریک استراتژیک» خود در برابر تهدید ایران از جمله تامین تجهیزات دفاعی سعودی محافظت خواهد کرد. وزارت خارجه آمریکا نیز دفاع از شریک استراتژیک ایالات متحده را اعلام کرد.

در همین رابطه، ایالات متحده از استقرار نیروهای بیشتر از جمله جنگنده های F-22 به خاورمیانه خبر داد. مایکل کوریلا، رئیس فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، از زیردریایی اتمی ویرجینیای غربی که مجهز به سلاح هسته‌ ای است و وارد خلیج فارس شد، بازدید کرد. این بازدید به طور گسترده توسط مطبوعات پوشش داده شد، هرچند پیش از این در واشنگتن ترجیح می دادند محل زیردریایی ها را مخفی نگه دارند. سرانجام، نیروی های دریایی آمریکا، انگلیس و عربستان، رزمایش یک هفته ای «مدافع دریایی» را در خلیج فارس برگزار کردند.

این مانور ها نشان دهنده تداوم پیمان تجاوزکارانه در منطقه است. دولت بایدن آشکارا اعلام می کند که مذاکرات با ایران، به حالت تعلیق درآمده است. کربی گفت: «واشنگتن فکر نمی‌کند که به این زودی‌ها به تعهدات خود بازگردد». دلیل چنین کارشکنی ها اعتراضات در ایران بود. کربی اضافه کرد، ایالات متحده بر« مسئول دانستن تهران، جهت بدرفتاری با تظاهرکنندگان بی گناه» تمرکز دارد. دلیل دیگر انتقال پهپادها و موشک ها از سوی ایران به روسیه بود، هرچند همانطور که پنتاگون اعتراف کرد «هیچ تاییدی مبنی بر ارسال موشک های ایرانی به مسکو وجود ندارد».

واشنگتن به این بهانه ها تحریم های جدیدی را علیه ایران وضع کرد و اتحادیه اروپا نیز از آمریکا عقب نماند. همه این موارد گویا کفایت نمی کرد. وزارت خارجه آمریکا، آمادگی خود را برای «استفاده از ابزارهایی فراتر از اقدامات اقتصادی، برای مقابله با نا فرمانی های تهران» اعلام کرد. بایدن هم از قافله عقب نماند و در یک راهپیمایی در کالیفرنیا به طور غیر منتظره اعلام کرد: « نگران نباشید، ما ایران را آزاد می کنیم». ظاهرا رئیس جمهور با قدردانی از اصل سخنان، تصریح کرد که «ایرانی ها به زودی خود را آزاد خواهند کرد».

اینکه نا آرامی ها در ایران شرایط را برای حمله به کشور آماده می‌کند، واقعیتی انکار ناپذیر است، زیرا که قبلاًبرای آن زمینه سازی شده بود. روزنامه پراودا در شماره 14 تا 17 اکتبر سال جاری گزارش داد که شواهدی وجود دارد که دخالت خارجی در بروز حوادث ایران را تأیید می کند. همانطور که جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا اعتراف کرد، آشوبگران از کردستان عراق سلاح دریافت می کنند. او در گفت و گو با سرویس فارسی شبکه تلویزیونی بی بی سی لندن که سخنگوی اعتراضات ایران شده است، اظهارات بحث انگیزی را مطرح کرد. رعنا رحیم پور، کارمند این رسانه در عین حال گفت که این شبکه وظیفه تحریک احساسات تجزیه طلبانه را بر عهده دارد. صدای آمریکا، رادیو فردا (بخشی از رادیو آزادی) و ایران اینترنشنال نیز نقشی مشابه دارند. این مرکز در لندن قرار دارد و بودجه اصلی آن‌ از طرف عربستان سعودی تأمین می شود.

پس این کانال‌های تلویزیونی زمینه‌های خبری و اطلاعاتی را برای عملیات خرابکارانه و شورش فراهم می کنند. در خوزستان، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان و سایر استان‌های دارای جمعیت نسبت بالای اقلیت‌های ملی، گروه‌های مسلحی خنثی شده‌ اند که تا به حال صد ها قبضه سلاح از آن‌ها ضبط شده است. واضح است که همیشه نمی توان شبه نظامیان را از قبل شناسایی کرد. بر اثر حمله تروریستی به مقبره شاهچراخ شیراز، 15 نفر کشته شدند که دولت اسلامی (داعش) مسئولیت آن را بر عهده گرفت.

+++

تلاش برای ترسیم مجدد نقشه سیاسی خاورمیانه در جبهه های دیگر نیز در حال انجام است. در ماه اکتبر، آتش بس در یمن دچار اختلال شد و ریاض و واشنگتن، جنبش حوثی ها را مسئول آن دانستند. به گفته تیم لندرکینگ، فرستاده ویژه آمریکا در امور یمن، شورشیان «خواسته های غیرممکن» را مطرح کردند. دلایل واقعی کاملاً متفاوت است. شورای حکومتی ریاست جمهوری که خود را مرجع عالی یمن معرفی می کرد، به عروسک دست نشانده عربستان سعودی تبدیل شده است. اکثر اعضای آن، نمایندگان حزب اسلامگرای «اصلاح» بودند که از یمن به پادشاهی سعودی گریختند. در ساختار شورای حکومتی، جایی برای شرکت حوثی ها در این جمع آن‌ها وجود نداشت.

طی دوران جنگ علیه یمن، همواره آتش بس به شدت شکننده بوده است. در ماه اوت، اسرائیل - ظاهراً با اطلاع ریاض - اهدافی را در صنعا، پایتخت یمن بمب باران کرد، جایی که ظاهراً موشک‌های بالستیک با مشارکت مهندسانی از ایران و لبنان تولید می‌شد. اطلاعاتی در باره یک مرکز اطلاعاتی مشترک وجود دارد که اسرائیل و امارات قرار است در جزیره «سقطری» ایجاد کنند. ایالات متحده هم به نوبه خود، در حال مذاکره با عربستان سعودی، در ارتباط با ایجاد یک مرکز آموزشی در مرز با یمن برای توسعه فناوری جهت مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین است...

در هر حال، ریاض و واشنگتن ایران را به حمایت از شورشیان متهم می کنند اما در مورد نقش ائتلاف در این جنگ که تا به حال بیش از 400 هزار نفر از مردم یمن قربانی گرفته است، سکوت می کنند. در عین حال احتمال تجزیه کشور یمن رو به افزایش است. شورای انتقالی جنوب که از جدایی قلمرو جمهوری سابق دموکراتیک خلق  یمن حمایت می کند و از پشتبانی امارات متحده عربی برخوردار است، در حال حاضر کنترل استان های عدن، ابین، لحج، شبوه و مناطق ساحلی حضرالموت را در دست دارد.

+++

در بخش دیگری از خاورمیانه، نیروهای امپریالیستی همچنان از سوریه دست بردار نیستند. در مناطق شمال شرقی آن کشور، که از نظر تولید نفت و تولیدات کشاورزی منطقه ای کلیدی است، ایالات متحده همچنان حضور نظامی دارد. به ظاهر تعداد نظامیان آمریکا، حدود 1000 نفر است، اما 100هزار نیروی دموکراتیک خلق کرد- عربی سوریه، تحت فرماندهی نیروهای آمریکایی فعالیت می‌ کنند. چنین امکاناتی به واشنگتن اجازه می دهد تا آزادانه ثروت سوریه را به غارت ببرد. به گفته دولت سوریه، آمریکا 80 درصد نفت این کشور را استخرج و به خارج صادر می کند. خسارت مستقیم ناشی از این سرقت 24 میلیارد دلار در سال تخمین زده می شود. دمشق خواستار خروج نیروهای اشغالگر است و مرتباً به شورای امنیت سازمان ملل متحد مراجعه می کند، اما پرونده همه این خواسته‌ها در پستوهای سازمان ملل ناپدید می شوند.

در همین حال، تعدادی از رسانه ها، از قصد آمریکا برای افزایش حداقل دو برابری نیروهای نظامی خود خبر دادند. این اطلاعات با گسترش پایگاه نظامی در شهر «القامشلی» و حضور در پایگاه «حراب اشک» تأیید شده است. علاوه بر این، قرار است نیروهای دیگری در منطقه «عطنف» در محل اتصال مرزهای سوریه، عراق و اردن ایجاد شود. از سال 2016، حدود 200 نیروی آمریکایی برای آموزش جنگجویان مخالف سوری در این محل مستقر شده اند.

بهانه استقرار نظامیان آمریکایی در سوریه و عراق با «خطر داعش» توجیه می شود اما دلیل واقعی این امر، مبارزه با نفوذ ایران است. ارتش ایالات متحده عملیات منظمی را علیه شبه نظامیانی که در کنار دولت سوریه می جنگند انجام می دهد. در ماه اکتبر، انبارهای مهمات در نزدیکی شهر «دیرالزور»، بمب باران شد. ضمن اینکه، واشنگتن از حملات ارتش اسرائیل به مناطق مختلف سوریه که مرتب در حال افزایش است حمایت می کند. به عنوان مثال، اسرائیل در 13 نوامبر به فرودگاه «شعیرات» آسیب جدی وارد کرد که ارتش روسیه نیز از آنجا استفاده می کند. ضمن اینکه مسکو قول داده است امنیت سوریه را تأمین کند.

ترکیه نیز در منطقه با روش آمریکا هماهنگی دارد. اخیراً دولت این کشور، روابط خود را با اسرائیل و عربستان سعودی عادی کرد و در حال حاضر در صدد است تا بخش دیگری از خاک سوریه را به آشغال خود در آورد.

 نیروهای امپریالیستی با اطمینان از گرفتن پاسخ در خور، همچنان بی پروا تر عمل می کنند

 

 

https://gazeta-pravda.ru/issue/135-31338-25-dekabrya-2022-goda/yadovityy-simbioz/

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 860  - 16 آذر 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت