راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 863

حاکمیت دلار در ج. اسلامی

تا انفجار ایران ادامه خواهد داشت؟

 

 

  

بدنبال سفر رییس جمهور چین به عربستان سعودی و امضای قراردادهای متعدد برای گسترش روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس کسانی که تا دیروز می گفتند چین با پیشنهاد ۴۰۰ میلیارد دلار در حال مستعمره کردن ایران است، اکنون می گویند چین خیانت کرده و ایران را دور زده است. به زعم این عده  ظاهرا حالا دیگر چین قصد مستعمره کردن ایران را ندارد و می خواهد عربستان را مستعمره کند! این موضعگیری ها افکار عمومی را دچار ابهام و سردرگمی کرده و می پرسند در حالیکه چین شریک اول همه کشورهای دنیا از جمله آمریکا و اروپاست چرا ایران اجازه گسترش روابط با چین را ندارد و چرا حکومت در حالیکه دربه در بدنبال چند میلیون دلار سرمایه گذاری اروپایی ها در ایران یا حتی خروج سرمایه به اروپا و آمریکا با خرید بویینگ و ایرباس و رنو و پژوست مانع سرمایه گذاری چین در ایران می شود؟

اصولگرایان حکومتی این وضع را ناشی از کارشکنی اصلاح طلبان معرفی می کنند. به گفته آنان چون اصلاح طلبان طرفدار غرب هستند و همه امید خود را به اجرای برجام و "کدخدا" گذاشته اند در سرمایه گذاری چین کارشکنی می کنند. این سخن کلا درست است ولی همه ماجرا را توضیح نمی دهد چرا که در یک سال و نیمی که از روی کار امدن دولت رییسی گذشته نیز کمترین گامی برای گسترش روابط با چین برداشته نشده، بنحوی که چینی ها فعلا دیگر روی ایران اعم از اصلاح طلب و اصولگرا حساب نمی کنند.

یکی از موانع گسترش روابط با چین در اینجاست که سرنوشت این روابط به اتاق بازرگانی سپرده شده و گردانندگان این اتاق درکی تجاری از روابط با جهان دارند. از نظر آنان بهترین نظم اقتصادی آن است که در آن تجار و بازرگانان منابع مواد خام و کشاوزی یا نفت و گاز را به شکل مواد پتروشیمی صادر کنند و در مقابل بخشی از دلارها را به آمریکا و کانادا منتقل کنند و بخشی دیگر را کالا بخرند و به ایران صادر کنند و با ارز هرچه گرانتر به تومان تبدیل و سود کنند و دوباره آن را خارج کنند و این چرخه تا نابودی کلیه منابع و مواد خام ایران تکرار شود. روابط با چین هم برای آنها در همین حدود تعریف می شود و این با نوع روابطی که چین می خواهد با ایران برقرار کند سازگاری ندارد. چین بدنبال سرمایه گذاری در زیر ساخت ها و خطوط ارتباطی و توسعه راه آهن برقی و بنادر و غیره است و این به معنای ایجاد شرایط توسعه بازار داخلی است که کلا با منافع سرمایه داری تجاری که چشم به بازارهای خارجی دارد همخوانی ندارد. بنابراین سرمایه داری تجاری ایران، اصولگرا یا اصلاح طلب، با هر نوع سرمایه گذاری چین در ایران مخالف است.

با این حال موانع از این نیز فراتر است. مشکل بزرگتر در آنجاست که حکومت ایران هنوز از نظر تفکر در عصر شعار ارتجاعی دوران قاجاری توازن شرق و غرب زندگی و فکر می کند. یعنی مانند همه کشورهای مستقل جهان که برای خود دوست، همکار، رقیب، متحد استراتژیک، دشمن و غیره تعریف کرده اند نمی اندیشد. اندیشه راهبردی سیاست خارجی ایران همچنان ایجاد موازنه است نه همکاری و شراکت استراتژیک و راهبردی با هیچ کشوری. با کشورهای غربی که نمی تواند همکاری راهبردی داشته باشد چون آنها خواهان خلع سلاح و تجزیه ایران هستند. با شرق مانند چین و روسیه هم نمی تواند چون می خواهد از آنها همچون یک برگ بازی برای ایجاد موازنه با غرب استفاده کند.

از نظر آنها حکومت ایران مشکل اصلی آمریکا نه روسیه که چین است و اگر حکومت نشان دهد که می تواند مانع پیشبرد برنامه جاده ابریشم چین شود، غرب خرسند خواهد شد و از فکر خلع سلاح و تجزیه ایران منصرف خواهد شد. در حالیکه با این کار برعکس امید غرب را به اثرگذاری و پیشبرد سیاست های خود بیشتر می کند. چینی ها هم ظاهرا این را فهمیده اند که ایران ترجیح می دهد از خیر جاده و خطوط راه آهن و بنادر مدرن و پیشرفته بگذرد تا شاید آمریکا و غرب نظر لطفی به آن کنند. به همین دلیل دنبال یافتن راه های جایگزین برآمده اند.

مشکل جلوگیری از سرمایه گذاری چین در ایران ربطی به اصلاح طلب و اصولگرا ندارد. ریشه آن در قدرت سرمایه داری تجاری و سمتگیری های اساسی حکومت است. تا این سمتگیری ها تغییر نکند گشایشی در این روابط ایجاد نخواهد شد و ایران محکوم به ادامه همین اقتصاد تجاری دلارزده تا زمان انفجار اجتماعی خواهد بود.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 863  - 7 دیماه 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت