راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مصاحبه کیانوری، با خبرنگار "رولوسیون"

چند روز پیش از یورش به حزب توده ایران

کیانوری:

 تلاش ما  اینست

که ارتجاع علیه

اهداف انقلاب 57

حاکم نشود!

 

تنها چند روز پیش از یورش به حزب توده ایران و دستگیری بخشی از رهبری حزب، زنده یاد نورالدین کیانوری، دبیر اول وقت حزب توده ایران، مصاحبه ای تاریخی با خبرنگار ارگان تئوریک حزب کمونیست فرانسه انجام داد، که در آن انگیزه های یورش محتمل به حزب با صراحت بیان شد. این مصاحبه در آستانه چهارمین سالگرد انقلاب سال 57 انجام شد و در آن نسبت به تسلط سرمایه داری تجاری و قشریون مذهبی حامی این سرمایه داری بر ایران و انقلاب سال 57 هشدار داده شد. ما به سهم خود از این که به این هشدار تاریخی از سوی مذهبیون طرفدار آرمان های انقلاب و دیگر نیروهای سیاسی ایران، در آن زمان توجه لازم نشد، متاسفیم. این مصاحبه، که با خبرنگار "رولوسیون" انجام شد، در داخل کشور (همان زمان) به دلیل محدودیت شدید پخش انتشارات حزب و همچنین یورش به حزب، پخش و توزیع نشد. نکات بسیاری از این ارزیابی در آخرین تحلیل رهبری حزب ما در باره چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب مطرح شده بود، اما این تحلیل نیز با یورش ماموران حکومتی به چاپخانه ای، که این تحلیل در آن چاپ می شد، منتشر نشد! (بعدها مصطفی تاج زاده اعتراف کرد که در دورانی که مدیرکل مطبوعات در وزارت ارشاد بود دستور این حمله را داده بود. او هم قطعا نمیدانست آن شتری که درخانه حزب توده ایران می خوابانند، در آینده در خانه امثال خود تاج زاده نیز خواهد خوابید!)

سیر حوادث در تمام سال هایی که از یورش به حزب توده ایران می گذرد، مهر تایید بر اصول اصلی مطرح شده در این تحلیل می زند. تحلیلی که در زیر بخش های مربوط به اوضاع ایران آن را می خوانید. ما سئوالات خبرنگار "رولوسیون" را نیز به صورت خلاصه در متن این مصاحبه آورده ایم.

 

خبرنگار فرانسوی: در آستانه چهارمین سال انقلاب، دستآوردهای این انقلاب را در چه مرحله ای می بینید؟

پاسخ: ... شاه سرنگون شد. بانک های خصوصی، که یکی از عمده ترین وسایل غارت کلان سرمایه داران وابسته به رژیم شاه و امپریالیسم جهانی بودند، ملی اعلام شدند. ثروت های عظیم خاندان شاه سرنگون شده و وابستگان دربار، که اکثرا همان بزرگ مالکان و سرمایه داران کشور بودند، مصادره گردید و در اختیار نهادهای انقلابی قرار گرفت (همین ثروت امروز در اختیار امثال رفیق دوست هاست و آنها جای خالی وابستگان دربار شاه را گرفتند)، بخش مهمی از کارخانجات بزرگ (نزدیک به 70 درصد)، صاحبانشان به بانک های دولتی و شخصی وام های کلان بدهکار بودند، در اختیار دولت قرار گرفت. شورای انقلاب به تبعیت از خواست توده های ده ها میلیونی زحمتکشان شهر و روستا، که با نیروی عظیم خود، انقلاب را به پیروزی رسانده بودند، یک سلسله قوانین را به سود زحمتشکان و در جهت محدود کردن امکانات غارتگران، کلان سرمایه داران، بزرگ مالکان تصویب کرد، قوانینی نظیر محدود کردن مالکیت ارضی و واگذاری زمین های متعلق به بزرگ مالکان به دهقانان بی زمین و کم زمین، قانون ملی کردن تجارت خارجی، قانون ملی کردن زمین های شهری و کوتاه کردن دست سفته بازان از بخش ساختمان و نظائر این ها. این سلسله تصمیمات مثبت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تثبیت شدند و به طور چشمگیری مورد تایید توده های میلیونی رای دهندگان به این قانون قرار گرفتند. البته در این قانون اساسی نقاط ضعفی وجود دارد، که در صورت چیره شدن نیروهای راستگرا در حاکمیت، می تواند در جهت معکوس محتوای واقعی قانون مورد سوء استفاده قرار گیرد.

این تصمیمات، که به طور کلی در چارچوب اصلاحات بورژوا دمکراتیک قرار داشتند، می توانستند در صورت پیگیری و اجراء پایه ای برای دگرگونی های ژرف تر اجتماعی – اقتصادی علیه نظام غارتگر سرمایه داری به وجود آورند. این ها بودند عمده ترین دستاوردهای انقلاب، که بخش اساسی و عمده آن در همان سال های اول و دوم پیروزی انقلاب عملی گردید و با این که در سال های سوم و چهارم، بر اثر یک سلسله عوامل، پیشرفت انقلاب دچار کندی و رکود شد و در زمینه هایی گام هایی به عقب برداشت، هنوز اثرات عمیقش در جامعه ایران وجود دارد و به عنوان یکی از عوامل عمده در درگیری های اجتماعی دورانی، که در برابر ماست، اثر خواهد گذاشت.

خبرنگارفرانسوی: سرکوب بسیار شدید و اعدام های متعدد هنوز رواج دارد. به نظر می رسد که اقدامات نگران کننده نسبت به حزب توده ایران انجام می گیرد. این وضع ناشی از تلاش برخی گرایش ها برای تضعیف انقلاب نیست؟

پاسخ: این پرسش با اهمیتی است. واقعیت این است که در انقلاب ایران طیف فوق العاده رنگارنگی از نیروهای اجتماعی، با افکار، عقاید و آماج ها و خواست های گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در همه زمینه ها شرکت داشتند. با کمال تاسف در میان این نیروهای انقلابی از همان آغاز اوجگیری جنبش انقلابی، سوء تفاهمات ذهنی بسیار و اختلاف نظرهای عمیق در شیوه های عمل و برداشت و ارزیابی ها وجود داشت و امپریالیسم و ارتجاع با مهارت توانستند از این اختلافات بهره گیری نمایند و این نیروها را در مراحل مختلف ناتوان سازند. نیروهای راستگرا، یعنی آن بخش از نیروهایی که در حقیقت خواستار سازش با امپریالیسم جهانی و نگهداری پایه های نظام کهنه بزرگ مالکی و کلان سرمایه داری هستند و با هر گونه دگرگونی بنیادی به سود محرومان جامعه دشمنی می ورزند، موفق شدند، علیرغم ضربه های چندی که خوردند، از اختلاف نظر میان نیروهای مبارز انقلابی، چه در میان مسلمانان مبارز و نیروهای چپ دگراندیش – از جمله نیروهای راستین مارکسیست – و چه در میان خود نیروهای مبارز مسلمان، به سود حفظ مواضع خود سوء استفاده کنند. در این جریان باید به اشتباهات بزرگ بخش مهمی از نیروهای ضد امپریالیست و مردمی و تحرکات آن قسمت از ستون پنجم دشمن امپریالیستی، که ماسک های "چپ" برصورت خود زده اند و از همان آغاز انقلاب بجای اتخاذ سیاست اتحاد و انتقاد و مبارزه، سیاست رودررویی و برخورد با توده های میلیونی مسلمان را برگزیدند، اشاره کنیم. این اشتباهات آب به آسیاب نیروهای راستگرا سرازیر کرد و به آن ها امکان داد، تا در چارچوب مبارزه با تروریسم کور، که به وسیله حادثه جویان از یک سو و از طرف ستون پنجم امپریالیسم، یعنی ساواکی ها و شاه پرستان و نظایر آن ها از سوی دیگر، در جامعه ایران به مورد اجرا گذاشته شد، ضربات جدی به همه نیروهای انقلابی و مردمی – اعم از پیروان سوسیالیسم علمی و یا آن بخش از نیروهای مسلمان مبارز، که خواستار جدی دگرگونی های بنیادی به سود محرومان هستند-، وارد آوردند. نیروهای قشری و راستگرا توانستند از این شرایط بهره گیری کنند و مبارزه علیه تروریسم کور را در ابعاد بسیار گسترده تری، به صورت مبارزه با آزادی های فردی و اجتماعی و تصریح شده در قانون اساسی، درآورند و همه دگراندیشان را مورد تعقیب و مجازات قرار دهند.

بدون تردید این روش سیاسی، که در حاکمیت ایران هر روز وزنه سنگین تری پیدا می کند، به انقلاب زیان می رساند و موجب می شود، که بخشی از نیروهای انقلابی، که هواداران پیگیر و راستین انقلاب هستند از صحنه مبارزه برای نگهداری دستاوردهای انقلاب کنار زده شوند و در نتیجه صف نگهبانان انقلاب هر روز ناتوان تر شود. این واقعیتی است، که به ویژه در یک سال اخیر، یعنی در چهارمین سال زندگی انقلاب ایران، ما شاهدش هستیم. در حالی که اقدامات تروریستی به میزان چشمگیری ناچیز شده اند، ولی محدودیت های سیاسی در مورد آزادی های فردی و اجتماعی و فشار سیاسی به دگراندیشان و به ویژه به نیروهای چپ هر روز افزایش می یابد.

اما در مورد حزب ما، حزب توده ایران از همان اولین روزهای اوجگیری جنبش انقلابی ایران، با ارزیابی درست از نیروهای شرکت کننده در انقلاب و گرایش های آن ها، شعار جبهه متحد خلق را، جبهه ای که همه نیروهای ضد امپریالیستی و مردمی مسلمان، و دگراندیش را در برگیرد برگزید و پیگیرانه در راه تحقق آن کوشید و به همین جهت مورد دشمنی کینه توزانه دشمنان انقلاب ایران قرار گرفت. حزب ما با تجربه گیری از مبارزات چهل ساله انقلابی خود و با آموزش از تجربه انقلاب های مردمی در سایر کشورها، سیاست اتحاد و انتقاد با همه نیروهای ضد امپریالیست و هوادار حقوق محرومان را انتخاب کرد و سعی کرد، تا با کمک فکری به سایر نیروهای مترقی و مردمی، که دچار گمراهی و اشتباه می شدند، به آن ها در تصحیح اشتباهاتشان یاری رساند.

خبرنگار فرانسوی: جنگ با عراق همچنان ادامه دارد. شما پایان آن را چگونه می بینید؟

پاسخ: اکنون سال سوم جنگ است و هنوز دورنمایی برای پایان پذیرفتن آن دیده نمی شود. این جنگ تا کنون به ایران و عراق خسارات انسانی و مادی بسیار سنگینی وارد آورده است. خسارت وارده از لحاظ انسانی به دو طرف اکنون مدت هاست که از مرز صد هزار نفر گذشته و خسارات مادی آن در ایران از مرز صد میلیارد دلار تجاوز کرده است. هزینه جاری جنگ هر روز 20 میلیون دلار امکانات مالی ملت ایران را می بلعد و بدون شک در عراق هم همین طور است. صدها هزار جوان در کشور، به جای فعالیت سازنده برای شکوفا کردن اقتصاد و فرهنگ میهن خود، رودرروی هم ایستاده اند و یکدیگر را نابود می کنند. تجاوز عراق به ایران، که به تحریک امپریالیسم امریکا صورت گرفت، غیر از ناتوان کردن ایران انقلابی، دو هدف مهم دیگر نیز داشت، یکی ایجاد دشمنی میان خلق های ایران و عرب همسایه و در پیامد آن، جلوگیری از تاثیر انقلاب ایران روی کشورهای امپریالیست زده و ارتجاعی منطقه، و دیگری کند کردن روند گسترش و تکامل انقلاب در خود ایران. ادامه جنگ و محاصره اقتصادی امپریالیستی، مشکلات درونی جامعه ایران را به سرعت افزایش داد و نیروهای راستگرای وابسته به کلان سرمایه داری و بزرگ مالکی، که اهرم های مهم اقتصاد کشور را در دست داشتند و تظاهر به موافقت با انقلاب در بسیاری از پست های کلیدی نهادهای انقلابی و حاکمیت جمهوری اسلامی جا گرفته بودند، با مهارت از این دشواری ها بهره گیری کردند و حرکت طبیعی انقلاب را به سوی گسترش و تکامل کندتر و کندتر کردند و آن را به رکود کشاندند. در این چارچوب می توان امروز به روشنی دید، که با کمال تاسف امپریالیسم امریکا، که آتش افروز اصلی این جنگ است، به بخش زیادی از هدف هایی که با روشن کردن این آتش در برابر خود قرار داده بود، رسیده است.

هدف اساسی و تغییر ناپذیر امپریالیسم امریکا، براندازی رژیم کنونی (حاکمیت سال های نخست پیروزی انقلاب) و جانشین ساختن آن با یک رژیم سرسپرده به امریکاست. امریکا می کوشد یا از راه فشارهای خارجی و یا از راه تحرکات داخلی در جهت مسخ حاکمیت کنونی (دولت سال 61) و مسلط ساختن نیروهای راست در آن، به این هدف برسد.

خبرنگار فرانسوی: چه دورنمایی را حزب شما پیشنهاد می کند؟ و اصولا موضع حزب شما نسبت به نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران چگونه است؟

پاسخ: پاسخ به این پرسش دشوارتر از پاسخ به پرسش های دیگر است، علت هم این است، که انقلاب ایران یکی از بغرنج ترین دوران های خود را می گذراند. واقعیت این است، که در چهارمین سال انقلاب، نیروهای راستگرا در سیاست داخلی و سیاست خارجی و حتی در زمینه های نظامی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی حملات همه جانبه خود را به دستآوردهای انقلاب شدت داده اند و مواضع مهمی را از دست نیروهای وفادار به انقلاب بیرون کشیده اند. در مجلس شورای اسلامی، در طی این سال عده قابل توجهی از نمایندگانی، که در گذشته در جهت خط مردمی، یعنی هواداری از دگرگونی های بنیادی به سود محرومان جامعه و محدود کردن امکان غارتگری ثروتمندان قرار داشتند، به تدریج به اردوگاه مقابل پیوستند. قوانینی که به نحوی از انحاء منافع طبقات استثمارگر بزرگ جامعه را مورد تهدید قرار دهد، تنها با اقلیت ناچیزی می تواند در مجلس به تصویب برسد. تازه این قوانین، اگر در مجلس به تصویب برسد، در شورای نگهبان قانون اساسی، که از فقهای اسلامی شیعه برگزیده می شوند، مورد تایید قرار نمی گیرد. در زمینه اقتصادی، از یکسو در جهت تامین عدالت اجتماعی به سود محرومان تقریبا می توان گفت، که هیچ اقدام اساسی و بنیادی انجام نگرفته است، ولی در مقابل گام هایی در جهت تحکیم و تقویت مواضع کلان سرمایه داران و مالکان بزرگ برداشته شده و می شود. مالکانی که از ترس انقلاب گریخته بودند، به اراضی خود باز می گردند و به کمک نهادهای دولتی و انقلابی زمین های خود را از دهقانان پس می گیرند. بسیاری از کارخانجاتی، که در اثر بدهکاری کلان صاحبانشان به دولت به تملک دولت در آمده بود، یکی پس از دیگری به صاحبان اولیه بازگردانده می شود. فشار گرانی، که در درجه اول پیامد غارتگری بی سابقه محافل سرمایه داری بزرگ بر روی میلیون ها کارگر و دهقان و کارمند و روشنفکر و تولید کنندگان خرده پا می باشد، هر روز سنگین تر می شود. به این ترتیب می توان گفت، که انقلاب در همه زمینه ها دچار بحران درونی شده است و در پیامد این بحران، ناخشنودی توده های وسیع زحمتکشان شهر و روستا هر روز شدت پیدا می کند. ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی انقلاب، یعنی امریکا و صهیونیسم اسرائیل، که ستون پنجم نیرومندی در داخل کشور در اختیار دارند، با تمام وسایل تبلیغاتی و سازمان های وابسته به خود و به کمک بخشی از روحانیت وابسته به ارتجاع، می کوشند این ناخشنودی را در جهت ناتوان کردن انقلاب، جدا کردن مردم از نیروهای راستین هوادار پیشرفت و گسترش انقلاب، مورد بهره گیری قرار دهند. فقدان یک تشکل سیاسی – اجتماعی، که نیروهای راستین انقلاب را به صورت جبهه ای در بر گیرد، نبودن تشکل سیاسی در میان پیروان خط ضد امپریالیستی و مردمی امام خمینی، وجود اختلافات جدی در زمینه مسائل استراتژی و تاکتیک در میان نیروهای انقلابی چپ، وجود سوء تفاهمات میان نیروهای انقلابی چپ و مذهبی، که گاهی به دشمنی های شدید می انجامد، همه و همه کار را برای دشمنان انقلاب آسان می کند. در این شرایط، مسئولیت تاریخی سنگینی بر عهده تمامی طیف نیروهای مردمی پیشرو قرار دارد. البته سنگین ترین بخش این مسئولیت به عهده نیروهای انقلابی مسلمان است، که از نفوذ قابل توجهی در میان توده ها برخوردارند. اگر این نیروهای هوادار محرومان، نیروهای هوادار استقلال واقعی و همه جانبه و نیروهای هوادار آزادی برای اکثریت محروم جامعه بتوانند در این دوران سرنوشت ساز، با توجه به مسئولیت تاریخی خود، جبهه متحدی را به وجود آورند و با تکیه به نیروی عظیم توده های زحمتکش خواستار دگرگونی های بنیادی، حمله نیروی راستگرا را با ناکامی روبرو سازند، بدون تردید انقلاب راه پر افتخاری را خواهد رفت!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 866  - 28 دیماه 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت