راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 866

روشن بینی اصولگرایان منتقد

در برابر اصلاح طلبان منتقد

 

طی سه دهه گذشته در جمهوری اسلامی بتدریج یک حلقه بسته تصمیم گیری خودی شکل گرفته که نتیجه تصمیمات آن به ایجاد یک تعداد الیگارش ها و مافیاهای اقتصادی خودی و بدتر از آن روش های جاافتاده و تکراری برای غارت ثروت ملی و خروج آن از کشور انجامیده است. خروج ۷۰ میلیارد دلار به کانادا در طی یک سال و نیم توسط همین خودی ها نمادی از نتیجه وخیم این برنامه ریزی ها و سیاست ها و روش های تکراریست. دولت ها جابجا می شوند و می ایند ومی روند ولی نوع تصمیمات و سمت و سوی آنها تغییر نمی کند. هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا، با وجود پرخاش و کارشکنی در حد ضدیت با منافع ملی که با همدیگر دارند، در این سیاست ها و تداوم آنها نقش دارند. پرخاش و تقابل آنها هرگز روی مسائل واقعی و عمیق اقتصادی و اجتماعی نمی رود و دعوای آنها بیشتر بر سر نحوه تقسیم این ثروت غارتی است نه متوقف کردن آن. دعوای دیروز اصولگرایان با دولت روحانی و دعوای امروز اصلاح طلبان با دولت رئیسی هر دو از این جنس است. همه بحث ها در حاشیه است و هرگز مسائل بنیادین اقتصادی و اجتماعی و تغییر مسیر سه دهه گذشته در آن مطرح نمی شود.

در کنار این دو جریان اصلی اصلاح طلبی و اصولگرایی خودی جریان های حاشیه ای انتقادی نیز وجود دارند که روزبروز صدای آنها بلندتر می شود. موسسه مطالعات دین و اقتصاد به ریاست فرشاد مومنی - با حضور رسانه ای بیشتر- و اندیشکده تحریریه که چهره مطرح آن عطا بهرامی است - با حضور رسانه ای کمتر- نمونه هایی از این جریان های اصلاح طلبی و اصولگرایی انتقادی غیرخودی در کنار جریان های اصلی هستند. اینان نسبت به سیاست های گذشته و امروز نقدهای جدی و سنگین از منظر منافع ملی و پیشرفت کشور دارند و باوجود آنکه توسط قدرت و صدا و سیمای در اختیار پایداریچی ها طرد و نادیده گرفته می شوند کوشش خود را برای بیرون امدن از زیر سایه جریان های اصلی و ارائه پیشنهادهای جایگزین و ارتباط با مردم بیشتر کرده اند که در جای خود بسیار مثبت است.

این دو جریان خود نیز با وجود نقدهای مشابهی که نسبت به روندهای اقتصادی و اجتماعی کنونی دارند در برخی از پیشنهادها با یکدیگر اختلاف دارند. در واقع اختلاف اصلی آنها از منظر درک متفاوت از ژئوپولیتیک جهانی است. جریان اصلاح طلبی انتقادی جهان را همچنان یک جهان تک قطبی می داند که ایران باید برای پیشرفت از خودش دربرابر حمله کالاهای آن محافظت کند. اصولگرایی انتقادی جهان را در حال گذار به نظامی چندقطبی و شرط پیشرفت ایران را در ادغام در اقتصاد جبهه شرق می بیند. این بنیان اختلاف این دو جریان است که در پیشنهادهای آنها بازتاب می یابد. مثلا با آنکه هردوی آنها بدرستی صنایع داخلی از نوع پتروشیمی ها و فولادسازی ها را درواقع شکل دیگری از صدور مواد خام و تجاری می دانند پیشنهادهای آنها در زمینه حمایت از رشد واقعی صنایع داخلی با یکدیگر متفاوت است. اصلاح طلبان انتقادی خواهان جلوگیری از واردات از همه کشورها و اصولگرایان انتقادی خواهان باز شدن مرزها و برداشته شدن گمرکات با کشورهای همسایه و اوراسیا هستند.

از آنجایی که ما اکنون در دوران گذار از جهان تک قطبی به چند قطبی زندگی می کنیم عناصری از واقعیت در هر دو این دیدگاه ها وجود دارد. یعنی ما هم نیاز داریم که از واردات خود در برابر کالاهای غربی حمایت کنیم و هم نیاز داریم در اقتصاد جبهه شرق ادغام شویم. مشکل اینجاست که این دو جریان این دو بخش را از هم تفکیک نمی کنند. جریان اصلاح طلبی انتقادی تحت عنوان حمایت از صنایع داخلی در برابر واردات خواهان جلوگیری از ارتباط اقتصادی ما با ارواسیا و بویژه چین است. نتیجه همین نگاه است که به مخالفت این جریان با پیشنهاد ۴۰۰ میلیارد دلاری سرمایه گذاری چین در ایران انجامید زیرا همچنان اسیر دگم های گذشته است و چشم انداز جهان آینده ای را که در حال ترسیم است و باید در ترسیم آن مشارکت کرد نمی بیند. در مقابل جریان اصولگرایی انتقادی معتقد است که اروپا اصلا وزنی ندارد یا کالایی ندارد که بخواهد به ما صادر کند که نگران آن باشیم و بخواهیم خود را حفاظت کنیم. بنابراین جریان را می توانیم به بازار بسپاریم. در حالیکه هنوز چنین نیست و قدرت سرمایه داری تجاری ایرانی هنوز از مبادلات آن با غرب ریشه می گیرد که همچنان بخش عمده مبادلات اقتصادی ایران را تشکیل می دهد.

بنوعی می توان گفت اصلاح طلبان انتقادی از دنیای گذشته نمی تواند دل بکنند. اصولگرایان انتقادی زود وارد دنیای آینده شده اند. آنان در چارچوب حاکمیت دلار برجهان می اندیشند. اینان در چارچوب پایان حاکمیت دلار. مشکل بزرگ اصلاح طلبان انتقادی درست در همینجاست که کمترین پیشنهادی در جهت حذف دلار از مبادلات اقتصادی ایران نمی دهند. گویی ما محکوم هستیم که آقایی دلار و آمریکا بر جهان را بپذیریم و فقط از خود در برابر آن محافظت کنیم نه اینکه به این آقایی حمله کنیم. اینان همچنین تفاوت ورود کالا از اروپا و آمریکا با ورود کالا از قرقیزستان یا چین یا روسیه را نمی توانند تشخیص دهند. گمان می کنند مشکل در خود کالاست نه مناسباتی که همراه آن کالا وارد می شود. اگر ورود کالا از غرب یکی از عوامل عقب ماندگی ایران شد به این دلیل بود که در جهانی بود که مناسبات نابرابر و استعماری و شکلگیری یک طبقه سرمایه داری وابسته را با ورود آن کالا به کشورها تحمیل کرد. شرایط کنونی جهان و نوع مناسبات ما با کشورهای اوراسیا چنین نیست. مناسبات ایران با کشورهای اوراسیا درسطحی برابر است. کشورهایی نظیر چین نیز که از نظر اقتصادی فاصله زیادی با ما دارند برخلاف غرب حاضرند در زیرساخت های ما سرمایه گذاری و در انتقال تکنولوژی مشارکت کنند. معنای این سخن آن نیست که ما از بازارهای خود دربرابر ورود کالاها از اوراسیا هیچ حفاظتی نکنیم ولی فرصت استفاده از سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی و متقابلا بازارهای آنها را برای صادرات خود نیز نباید از دست بدهیم. برخلاف کشورهای اروپایی که فقط از ما مواد خام و خشکبار وارد می کنند ما می توانیم به اوراسیا کالاهای تولیدی و صنعتی صادر کنیم و همین امروز هم این کشورها در کنار برخی کشورهای همسایه تنها بازارهای خارجی ما برای صادرات اینگونه کالاها هستند.

حمایت از صنایع ایران دربرابر ورود کالاهای اروپایی و غربی باید همراه شود با ادغام اقتصاد ایران در کشورهای اوراسیا و مستقیم ترین راه برای دستیابی به این هدف عبارتست از دلارزدایی از اقتصاد ایران. اگر این دلارزدایی صورت گیرد نه تنها ضربه کمرشکنی به سرمایه داری تجاری ایرانی وارد می شود بلکه حتی ورود کالا از غرب هم آن جنبه ضدتوسعه ای خود را به میزان زیادی از دست می دهد و جلوی خروج ارز و سرمایه از کشور به سمت کانادا و آمریکا و اروپا نیز سد می شود. مهمترین نقطه قوت اصولگرایان انتقادی در همین پافشاری آنان بر حذف دلار از مبادلات اقتصادی ایران است. 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 866  - 28 دیماه 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت