راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مردم روسیه

غبار از چهره

استالین می زدایند

خبر گزاری ریا نووستی

ترجمه- نعمت بوستانی

  

استالین، روز 5 ماه مارس سال 1953(هفتاد سال پیش) در سن 73 سالگی  چشم بر جهان فرو بست. آیا استالین به سادگی همراه با لنین و نیکلای دوم و یا پتر کبیر، به تاریخ روسیه پیوست؟ نه! او همچنان باز هم مطرح است، چون به او مراجعه می کنند، می ترسانند، و دیگران را با او مقایسه می کنند. این یاد آوری ها نه تنها در روسیه، بلکه در اقصی نقاط جهان انجام می شود. نکته دیگر در شخصیت تاریخی واقعی «جوزف ویساریونوویچ جوگاشویلی-استالین» نیست، بلکه تبدیل شدن او به اسطوره ای است که در تاریخ ماندگار شد. این اسطوره هنوز در جنگ ایدئولوژیک و اطلاعاتی، مورد استناد قرار می گیرد.

از جمله مقایسه او با هیتلر و یا «استالین با پوتین». اولی بوسیله غرب و  ضد شوروی‌های سرسخت مورد استفاده قرار می گیرد و منظور از آن یک شیطان، یک قاتل، عامل جنگ و کسی است که نیمی از اروپا را تسخیر کرد. دومین شبیه سازی هم در غرب و هم در کشور ما رایج است. مخالفان ما از مقایسه استالین با هیتلر شروع می کنند تا به مقایسه پوتین با هیتلر برسند. اما در روسیه، منظور از مقایسه  پوتین با استالین، تعریف و تمجید از یک نجات دهنده است. در اینجا معلوم می شود که دو استالین در حال جدال هستند: از طرف ما، استالین یک برنده و سازنده یک قدرت توانمند عادلانه و نظم نوین جهانی است و در طرف غربی، ظالم نسبت به مردم خود و ستمگرنسبت به مردم اروپا.  سرانجام نه تنها سرنوشت روسیه، بلکه آینده اروپا و سایر نقاط جهان نیز به پیروزی دیدگاه استالین بستگی دارد. چرا او اینقدر مهم است؟ و چرا روسیه حداقل در این نبرد اسطوره ها نمی تواند استالین را رها کند؟

3 سال پس از مرگ استالین، برای اولین بار خروشچف، مبارزه عمومی علیه «کیش شخصیت» و پیامد های آن را آغاز کرد، اما در سال‌های لئونید برژنف، او دیگر مورد سرزنش خاصی قرار نگرفت و سعی شد دیگر نامی از وی برده نشود. در پرسترویکای گورباچف، استالین بار دیگر و بطور ناگهانی، تبدیل به یک تخریبگر روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی معرفی شد و کارزار تبلیغاتی پیرامون جنایات دوران او بر همه شایستگی های استالین سایه انداخت. او را (به تبعیت از غربی ها) به «هیتلر دوم» تشبیه کردند. سهم کمپین ضد استالینیستی در متلاشی کردن اتحادیه جمهوری های 15 گانه، به سختی قابل برآورد است.

سر انجام در دهه 1990 و 2000، روند استالین زدایی کارایی خود را از دست داد و یک روند کاملاً معکوس آغاز شد: روند غبار روبی از استالین از کف جامعه ما آغاز شد. اکنون استالین نه تنها برنده جنگ بزرگ میهنی، بلکه به نابود کننده دشمنان داخلی، عقابی علیه مقامات فاسد و خائنان، شمشیر مجازات برای نخبگان پوسیده و سازنده یک سیستم عادلانه تبدیل شد. این تصویر از استالین است که سرانجام در اذهان عمومی تثبیت شده است و به همین دلیل است که تقریباً در همه نظرسنجی ها اکنون او را در رتبه اول محبوبیت در بین تمام شخصیت های تاریخی کشور ما قرار می دهند.

مبارزه با این روند نه تنها بیهوده، بلکه خطرناک و تقریباً خودکشی است، زیرا در انجام این کار باید ناخواسته جانب افسانه «استالین سیاه کار» را بگیرند، اسطوره ای که مدت هاست دیگر خاصیت ضد اتحاد شوروی ندارد، بلکه با هدف  روسیه هراسی و تجزیه و شکست روسیه تکرار می شود. استالین باید برای روسیه همچنان کار آمد باشد، راهنمای ما باشد و در پیروزی ها به ما کمک کند، یعنی آرزویی که خود در پی انجام آن بود.

https://ria.ru/20230305/stalin-1855865817.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 873  - 17 اسفند1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت