راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

جعلیات و حقایق
پشت پرده کنترل
انفجار اتمی "چرنوبیل"
ایگورلیگاچف- ترجمه "م. شیزلی"

(6)

 

طرح مسئله «دوره رکود»، از سری افسانه های جعلی خصمانه در باره حاکمیت شوروی و حزب کمونیست می باشد. زیرا طراحان آن، از اصل «دروغ هـر قـدر بیشتر تکرار شود، همانقدر واقعی تر می نماید»، بهره برمی گیرند. حتی، دوره ثبات کنونی هم با دوره «رکود» برژنـفی، از زمین تا آسمان فاصله دارد.
آنها را مقایسه کـنیم:
در دوره مشهور به دوره «رکود»، در مدت ١٨ سال، (سال های١۹٦٤ـ١۹٨٢)،روسیه شوروی به سرعت خود در راه پیشرفت سوسیالیستی افزود، گامی بزرگتر به سوی ترقی برداشت.
در این دوره، حزب کمونیست و شوراهای نمایندگان خلق، همه شرایط لازم را برای تسریع آهنگ رشد و ارتقاء سطح رفاه مردم فراهم آوردند، به اراده گرائی و ذهنی گرائی در سیاست خاتمه دادند، به تعادل نظامی بین اتحاد شوروی و آمریکا دست یافتند، مانع بروز جنگ جهانی جدید شدند. فضای کیهانی را تسخیر نمودند.
روسیه بورژوائی کنونی، از سوسیالیسم، به سرمایه داری، به عقب، به قهقرا، برمی گردد. از حاکمیت عموم خلقی به حکومت بورژوازی، از اقتصاد برنامه ریزی به اقتصاد آزاد، به بازار خارج از کـنترل، از نیروی خلق به قدرت الیگارشی و بوروکراسی دولتی، از مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید، به مالکیت خصوصی سرمایه داری برمی گردد. اگر تولید ناخالص ملی کشور کمتر از ده در صد تولید ناخالص ملی آمریکاست، از کدام روسیه بزرگ می توان صحبت کرد!
در حال حاضر، اصلاحات ویرانگر، یکی بعد از دیگری اجرا می شود. این اواخر، اصطلاحاتی همچون؛ مدرنیزه کردن، پروژه ها و...، مد روز شده است، ولی نتیجه همان است- فـقـرعمومی عمیق تر می شود.
ابتدا، اوضاع اقتصادی را، با اقتصاد دوره سوسیالیسم که، برپایه اصل عدالت اجتماعی، عامل مشخص کـننده بهبودی سطح زندگی مردم زحمتکش بود، مقایسه کـنیم.
در دوره «رکـود»، حجم صنایع تـقـریبا، بمیزان یک سوم محصولات صنایع روستائی افزایش یافت. انرژی اتمی بنیانگذاری شد، بخش های تازه صنایع، از قبیل ماشین سازی اتمی، تکنولوژی الکـترونیکی و کـیهـانی، صنایع میکـروبیـولـوژیکی، اصلاح زمـیـن های کـشاورزی و شالی کاری راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت.
درسال ١۹٦۵- ۷میلیارد روبل و درسال ١٩٨٠، ٢٢میلیارد روبل، به نرخ امروزی- برابر یک تریلیون روبل، صرف پروژه های علمی گردید. در همان دوره، مجتمع های عظیم علمی با اعتبار جهانی در سیبری، با نام شهرهای علم، در هـفت استان، منطقه و مرکز جمهوریها ساخته شد. کاری که، جهان نظیر آن را بخود ندیده است. سیبری، به پهلوان علم و تکنولوژی تبدیل گردید.
استخراخ نـفـت ٤ ⁄ ٢ برابر، گاز طبیعی، ۳ ⁄ ٣ برابر، ، ذوب فولاد٦ ⁄ ١، افزایش یافـت. حجم تولیدات محصولات یاد شده فوق در کشور، به ترتیب، به رقم ۵۹۵میلیون تن، ٤٣٣متر مکعب و ١٤٨میلیون تن رسید.
انرژی بطور دینامیکی رشد یافت. توان الکتریکی کشور در سال ١۹٦۵، به رقم ١١۵ میلیون کیلووات و در سال ١۹٨٠به رقم ٢٦٧کیلووات، رسید، یعنی ٣ ⁄ ٢برابر افزایش یافـت. نیروگاههای آبی سایانو- شوشینسک، اوست- ایلیمسک، نیژنیکامسک و نیروگاههای اتمی لنینگراد، کورسک، بیلیبین، راه اندازی گردید. کارخانه های اتومبیـل سازی ولگا و کامسک ساخته شد ومورد بهره بردای قرار گرفت. چنین سالهای «رکـود» را در روسیه سرمایه داری، حتی، در خواب هم نمی توان دید.( در میان مردم شوروی، این مثل رایج بود: لامپ لنینی «لامپ معمولی»، خورشید مصنوعی است. نور خورشید هم رایگان است. یعنی، برق تقریبا رایگان بود. مترجم).
بعد از شکست حاکمیت شوروی، ضد انقلاب بورژوازی، درست در مدت ١٤ سال، حجم تولیدات صنعتی و کشاورزی را تقریبا تا نصف کاهش داده است، هیچگونه تاسیساتی، حتی، یک نیروگاه برق و یا یک کارخانه نسبتا بزرگ تأسیس نکرده است. در این مدت، دهها هزار موسسه مدرن، مدرسه، مراکز پزشکی، کلوب و کتابخانه، استراحتگاههای دانش آموزی و مهد کودک بسته و غارت شده است. این، یعنی ثبات! جالب تر این که، حتی یک نـفـر هم به مسئولیت جلب نشده است.(در جمهوریهای آسیای میانه و ماورای قـفـقـاز، تمامی کودکستانها و مغازه های کتابـفـروشی، به استثنای موارد انگشت شمار، بکلی از بین رفته است. مترجم).
جالب توجه اینکه، در این سالها، همراه با ساختن موسسات بزرگ تولیدی، مجتمع های تولیدی نظامی – منطقه ای، بویژه در مناطقی کم بودجه و دور دست، از جمله، در سایانسک، براتسکو- اوست- ایلیمسک، یوژنی یاکوتسک و مجتمع پتروشیمی در سیبری غربی نیز سازماندهی گردید. در آن هـنگام، فـقـط در سیـبری، بیـش از ٤٠ شـهـر ساخـته شـد. در شمال غـربی سیبـری، در استـان های تیومن و تومسک، اولین تن نفـت در سالهای ١٩٦۵ـ ١٩٦٦ و ١۵سال بعد، در سال ١٩٨٠، ۳٢١میلیـون تن استخراج گــردید یعـنی، روزانه یک میلیـون تن نـفـت استخراج می شد. این هم از دوره«رکـود»!
کشور به میدان بزرگ سازندگی شبیه بود. مثلا، همه جمهوریها، در احداث مجتمع پتروشیمی سیبری غربی شرکـت داشتند. مراکز تولیدی مسکونی ساخته می شد، کارگران ماهر، متخصصان و کادرهای رهبری، برای کشف معادن اعزام می شدند. یک نمونه دیگر، رهبری کار احداث صنایع نـفـت سیبری غربی، به و. ای. موراولنکو، سازمانگر بزرگ، متخصص نامدار و کمونیست صادق، سپرده شد. تا آن وقت، وی، رهبری صنایع نـفـت استان سامارا را به عهده داشت. لازم به یادآوری است، در حال حاضر، پسر موراولـنکو که از حفاری تا رهبری بزرگترین کمپانی نفتی مدارج ترقی را طی کرد، نماینده مجلس قانونگزاری روسیه و عضو فراکسیون حزب کمونیست روسیه در مجلس می باشد.
موسسه استخراج نفـت و گاز را، یو. پ. باتالـین، رهبر با استعداد، دارنده جایزه لنین که، هنوزهم به کار خود ادامه می دهد، رهبری می کرد. او از باشقـیرستان به سیـبری اعزام شده بود. چنین نمونه هائی بسیار بودند.
روسیه بورژوائی کنونی در طول ١٤ سال، حتی یک معدن با حجم متوسط کشف نکـرده است. خدمات زمین شناسی از هم پاشیده و به امید سرنوشت رها شده است. کشور حتی به یک منطقه تازه منابع طبیعی دست نیافـته است و به حساب ذخیره های دوره شوروی به حیات خود ادامه می دهد. عرصه های اقتصادی زیادی، از جمله، ابزار سازی، ساخت ماشینهای ساختمان سازی و کشاورزی، الکترونیکی و دستگاههای صنعتی، بسیاری از مجتمع های صنایع دفاعی، انستیتوهای علمی- تحقـیقاتی از بین رفته است. (تا سال١۹۹١، در آکادمی علوم جمهوری آذربایجان ١۵٠٠٠ هزار نـفـر کار می کرد، دوسال پس از تخریب اتحاد شوروی و سوسیالیسم، شمار آنها، به رقم ٨٠٠٠نـفـرکاهش یافت. مترجم). بعد از همه اینها، هر گونه صحبت از استقلال روسیه در مقابل غرب، بی مورد و بی جاست!
در سالهای «رکـود»، اقتصاد دهـقـانی پیشرفت های عظیمی کرد. بیش از ۳٠درصد کل محصولات روستائی در مناطق آبیاری شده و و زه کشی شده تولید می شد. در دهات، تولید متمرکز، اختصاصی و تعاونی گسترش یافت، هزاران مجتمع بزرگ دامپروری و مرغداری، سیستم های آبیاری،از جمله در حوزه رود ولگا و قـفـقـاز شمالی، ساخته شد. موسسات کشاورزی، در مقایسه با امروز، ١٤برابر بیشتر، تراکتور و کمباین دریافت می کردند.
در روسیه بورژوائی، روستاها در حال از هم پاشیدن هستند. هزاران آبادی از بین رفته است، میلیونها هکتار اراضی قابل کشت بایر مانده است، شمار گاوها به حد کمتر از یک صد سال پیش رسیده است.
اتحاد شوروی دومین قدرت جهانی بود. اگر در سال ١۹٦٠، حجم تولیدات صنعتی اتحاد شوروی، برابر با ۵۵ درصد تولیدات آمریکا بود، پس از بیست سال، در سال ١٩٨٠، به ٨٠در صد رسیده بود. در عین حال لازم به یادآوری است که عـقب ماندگی از آمریکا در عرصه بازدهی کارتولیدی کاهش نیافـت، درصنایع کـمتر از دو برابر و در عرصه تولـید محـصولات روستائـی، درحد ۵ برابر مانده بود.
لئونید. ای. برژنف و آلکسی . ن. کاسیگین همیشه توجه جدی به سیبری مبذول می داشتند. در دوره شوروی، بطورکلی در این برهه، بخصوص، توانائی شوروی برای نیل به پیش بینی های لومونسوف بزرگ، موجب توسعه سیبری گردید. آنها، از سخنان آ. ت. تواردوفسکی، شاعر نامی شوروی، الهام می گرفتند که، در باره سیبریائی ها گـفـت: «سیبریائی ها، مردم مختلط، اما برگزیده ای هستند» و بیاد ندارم که، حتی یکی از پیشنهادهای رهبران منطقه سیبری، مورد پشتیبانی آنها واقع نشده باشد(منظور پیشنهادهای مدلل و محاسبه شده می باشد). من که سابقا، ١٧ سال دبیر کمیته ایالتی حزب کمونیست اتحاد شوروی دراستان تومسک بودم، به این امر مطمئنم.
رهبری لئونید ای. برژنف، درعرصه احداث صنایع نفتی، تولید محصولات پترو شیمی در مقیاس جهانی، تأسیس دو مرکز علمی در سطح آکادمی بزرگ علوم و آکادمی علوم پزشکی، در تبدیل شهر نیم میلیون نفری تومسک به آرتیزان زیر زمینی تأمین آب، در تجهیز کامل مجتمع های تولید گوشت پرندگان، خوک، تخم مرغ و بسیاری دیگر، غیر قابل انکار است.
و این هم یک نمونه مشخص. در استان تومسک- ذخیره هنگـفـت، تقریبا، ٤٠٠میلیون متر مکعب سرو- مرواید جنگلهای سیبری موجود است. وزارت تهیه فراوردهای جنگـلی، درخت سرو را در حد چوب ارزیابی می کرد. موضع ما متفاوت بود. بنظر ما، سرو، قبل از هر چیزی، درخت باردهی است که محصولات آن- جوز و صمغ، ارزش غذائی داشته و در صنایع داروسازی و تکنولوژی، مورد استفاده قرار می گـیرد. سالانه ٧ هزار درخت سرو بریده می شد و بازپروری آن به کـندی صورت می گرفـت(لازم به گفتن است که، درخت سرو، در حدود ١٢٠ـ١۵٠ سالگی به بار می نشیند).
تلاشهای ما برای تنظیم بهره برداری از درخت سرو، با موفقیت همراه نشد. به لئونید ای. برژنف مراجعه کردیم. بعد از بررسی نظر ما، در یادداشتی به کمیته حزبی استان نوشت:« آبرو ریزی است. یادداشت را بررسی کرده، مقصرین را به مسئولیت جلب کـنید». بدنبال آن، دولت اتحاد شوروی نیز، قرار مشابهی صادر کـرد. امـّا، در حال حاضر، بدون هیچ محدودیتی، درختان سرو را می برند.
سیستم برنامه ریزی برای کشور، به نظر من، به عنوان رهبر یک استان، نه تنها مانعی نداشت، حتی، وسیله قدرتمندی برای تمرکز نیرو برای حل سریع مشکلات و مسائل کشوری و محلی بود. اطهاراتی مبنی براینکه سیستم برنامه ریزی باعث از هم پاشیدن اتحاد شوروی گردید، دروغ بی پایه ای بیش نیست. اکنون، زمانیکه سیاست اقتصادی، علمی و فرهنگی دولت را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهیم، براحتی درمی یابیم که، آن چیزی جز خودکشی دولت نیست. بیهوده نبود که رئیس جمهور روسیه مجبور شد اعتراف کـند که، برنامه بهره برداری از سیبری با شکست مواجه گردید.
در سالهای ٦٠ـ۷٠ قرن گذشته برنامه فراگیری کیهان تحقـق یافت. در این عرصه، فعالیت انسانی اتحاد شوروی نقش راه بردی داشت. پایه های علمی، مادی- تکنیکی، پرسنلی و آماده سازی آنها تدارک دیده شد. تحقیقات کیهانی در خدمت حل برنامه های اقتصاد مردمی و نظامی، از جمله آنها، در عرصه های زمین شناسی، هوا شناسی قرار گرفت. حاکمیت فعلی، «روسیه واحد»، بسیاری از بخشهای فراگیری کیهان را نابود کردند و ایستگاه فضائی بین المللی «مـیـر» را پائین کشیده و در اقیانوس غرق نمودند.
چه کارهائی مستقیما به ارتقاء سطح زندگی مردم شوروی در دوره « رکود» مربوط می شود؟ بطور متـوسط در روسیه سالانه ۵۳ مـیلـیون متر مربع منـزل مسکـونی، بطور رایگان در اخـتیار مردم گذاشته می شد. امروز ۳۵ میلیون مترمربع ساخته می شود و هر مترمربع آن، ٤۵ تا ۹٠هزار روبل قیمت گذاری شده است که اکثریت مردم توانائی خرید آن را ندارند. طبق طرح رئیس جمهور، تا سال ٢٠١٠، شرایط مسکن یک سوم مردم بهبود خواهـد یافت. برای رسیدن به این منظور، باید سالانه، درحدود ٤ـ ۵ برابر بیشترنسبت به امروز، منزل ساخته شود. برای اجرای این طرح، احداث دهها کارخانه تولید مصالح ساختمانی، ماشین و مکانیزم ضروری است. هیچکام از اینها عملی نبوده، فـقـط یک هوس است.
درآمد واقعی مردم، ۵ ⁄ ١برابر افزایش یافت. در آن سالها، ١٢میلیون نفر به تعداد جمعیت روسیه شوروی اضافه شد. در نقطه مقابل آن، در روسیه سرمایه داری، الآن که دوره رکود نیست، در اثر فقر عمومی مردم، سالانه ٧٠٠هزار نفر از جمعیت کشور کاسته شده است. این هم یعنی، فاجعه، یعنی، انحطاط،. در حالی که، قیمتها بیش از ۵٠ ـ ١٠٠ برابر بالا رفته است، حقوق بازنشستگان و کارکنان دولت، ١۵ـ ٢٠برابر اضافه شده است.
جمعیت اتحاد شوروی با محصولات غذائی با کیفیت بالا، تولید کشور تامین می گردید. توأم با آن، در زمینه تولید فرآورده های گوشتی(گوشت گاو) و کره حیوانی کمبود داشتیم. امروز بیش از ٤٠درصد محصولات دامی از خارج وارد می گردد.
کرایه منازل، بطور متوسط، بیشتر از ۳ درصد درآمدها نبود. پرداختهای مردم بخاطر استفاده از منازل و سه بخش از خدمات، در مجموع، فـقـط یک سوم هزینه های مصرفی دولت در این زمینه را تأمین می کـرد و دو سوم باقی مانده را خود دولت می پرداخت. امروز همه صد در صد هزینه ها، بر دوش زحمتکشان گذاشته شده است.
تمامی مراحل تحصیـلی و همه مراقبت های پزشکی رایگان بود. در حال حاضر، این سیستم لغو شده است وبا پول زیادی مقدوراست. استفاده از کودکستان و مدارس ١٦ـ ۳٠ برابر کاهش یافته است(این رقم، در جمهوریهای آسیای میانه و ماورای قـفـقـاز، تقریبا به صفر رسیده است. مترجم).
از بین رفتن جمعیت- اپیدمی مرگ زا- بزرگترین خطری است که، روسیه را تهدید می کـند. امروزه، بخصوص ملت روس تلفات سنگین را متحمل می شود. تضعـیف خلق روس- خواست و آرزوی دیرین امپریالیسم غرب می باشد. ب. ساوینکوف، خصم کینه توز اتحاد شوروی، هدف غائی استیلاگران خارجی از تحمیل جنگ داخلی را، در سال ١۹٢٤، در دادگاه چنین بیان کرد: « نـفـت به عنوان هدف حداقـل...اما، هدف نهائی، هر قدر روس ها همدیگر را بکشند بهتر است، روسیه ضعیف می شود و ما همانقدر بهتر اداره می کـنیم».
واما، دموکراسی بر خلاف چرندگوئی های دموکرات های دروغین(حزب«روسیه واحد»)، تعاریف متفاوتی دارد. بر اساس دموکراسی کنونی سرمایه داری- حاکمیت و مالکیت، علیرغم وجود برخی اختلاف سلیقه ها دردست بورژوازی بزرگ، الیگاشی و بوروکراسی دولتی متمرکز می شود و این هم هیچ کمکی به تغییر اوضاع نمی کـند. به عبارتی دیگر،« چه کسی کباب و چه کسی بوی کباب، می خورد»!
به موازین اخلاقی توجه کـنید. تـفـکر و عملکرد درست مردم شوروی، گـذار از جامعه بورژوائی پیشین- علامت مشخصه جامعه شوروی بود. ولادیمیر ایلیچ لـنین، رشوه خواری را منفورترین دشمن حاکمیت شوروی ارزیابی می کرد. رشوه خواری در دوره حاکمیت شوروی هم وجود داشت. اما، در حدی محدود و مقدار آن نیز در مقایسه با آنچه که امروز رایج است بسیار ناچیز بود. مهم این بود که رشوه خواری مجازات های سنگینی را در پی داشت. زندان، اخراج از حزب وهر مقامی که عهده دارش بود، از مجازات های معمول بود. پرونده شولکوف، وزیر(سال١۹٨۳)، مثال بارز آن است. رشوه خواری و اختلاس در روسیه سرمایه داری کنونی به خطر بزرگی تبدیل شده است، از بالا تا پائین، تمامی جامعه را فرا گرفته است. کمیسیون هائی تشکیل می شود، مقرراتی برای جلوگیری از اختلاس تنظیم می گردد ولی، اختلاس و رشوه خواری همچنان توسعه می یابد. مأموران دولتی ۵ ـ ١٠برابر بیشتر از حقوق خویش، رشوه می گیرند.
در دوره حاکمیت شوروی، همه مایحتاج ضروری زحمتکشان تأمین می شد، هیچ کس هراس از دست دادن کار خود را نداشت و نگران آینده فرزندانش نبود. مجامع کارگری با فرستادن نمایندگان خود به ارگان های حاکمیت، در رهبری موسسات و دولت شرکت داشتند. نصف نمایندگان ارگان قانـونگـذاری، کارگـران، دهـقـانان و متخـصصان بودند. پس از دیدن این هـمه، بازهـم می گـویند:« حاکمیت شوروی مردم را آشغال، آشغال سازندگی حساب می کرد»(گریگوری یاولینسکی، روزنامه «ایزوستیا»، ١٤ژوئن ٢٠٠۵). دروغ عجیبی است!
بر خلاف روسیه سرمایه داری، که بخش قابل توجهی از جامعه را بی اعـتنائی و بی تفاوتی احاطه کرده است، در دوره حاکمیت شوروی شور و اشتیاق همیاری در جامعه حاکم بود. و آن، حاصل کار و اشتغال عمومی بود. بحق، آن دوره باعث افتخار ماست. با یاد آن سالهای گرامی، سر تعظیم فرود می آوریم!
این سالها، همچون همه دوره تاریخ شوروی، سالهای سازندگی، دفاع از میهن، مبارزه در راه تحکیم صلح جهانی، همزیستی دو سیستم اجتماعی- سوسیالیسم و سرمایه داری - بود. در این سالها توازن نظامی بین اتحاد شوروی و ایالات متحده آمریکا، برقرار شد. تأمین صلح جهانی، نیازمند صرف هزینه های بسیار عظیم مالی و مادی بود، که امکانات تأمین نیازمندیهای رو به تزاید مردم شوروی را محدود می ساخت.

عوامل الهام بخش سازندگی در تاریخ دوره شوروی کدامند؟
مالکیت اجتماعی، حاکمیت خلق، اتحاد کارگران، دهقانان و روشنفکران، دوستی ملتها، رهائی مردم از قید ستم و استثمار و نقش رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی، سرچشمه قدرت و ثروت روسیه شوروی بود.
توأم با دستاوردها، نارسائی های جدی، از جمله، در زمینه های عقـب ماندگی ازغرب در عرصه تعمیم کاوشهای علمی، بهره وری صنایع تولیدی ملی، توقف تعمیق دموکراسی سوسیالیستی و وجود اختلاف نظربین جمهوریها با مرکز، وجود داشت. در بسیارجاها و همچنین در مرکز، مظاهر خود تسکـینی، گریز رهبران برخی جمهوریها(اوکرائین، قزاقستان، گرجستان) و استانها از حوزه انتقاد، عدم کـنترل، تخلف از جایگزینی وتعویض کادرها چشم گیر بود.
نباید فراموش کرد که تحریف چهره لئونید. ایلیچ. برژنـف و دوران«رکـود» برای دموکراتهای دروغین رهبری روسیه ازآن جهت لازم است که، از مسئولیت خود در تخریب کشور سر باز زنند، با افتراهای ناروا سیمای حزب را بیالایند، اذهان مردم را باضدیت با شوروی مسموم سازند، حاکمیت بورژوازی بزرگ را ابدی نشان دهند. هدف از افترا و تهمت زدن ها به گنادی زیوگانف، رهبر مجرب و مقاوم حزب کمونیست جمهوری فدراتیو روسیه که توانست با کمک کمونیستها، حزب را حفظ، بازسازی و تقویت کرده و دامنه نفوذ و اعتبار آن را در جامعه توسعه دهـد نیز همین است.
این سخن پوشکین، در مورد ل. ای. برژنف صادق است: «همیشه کارگر بود».
ل. ای. برژنف پیش از آنکه به رهبری حزب و دولت برگزیده شود، راه پر افتخاری را طی کرده بود. تجربیات ارزنده ای در زندگی و کار کسب کرده بود، بیوگرافی بسیار جالبی داشت. در دانشکده و کارخانه کار کرد، رهبر استان دنیپر و پطروسک اوکرائین، جمهوریهای متحده- مولداوی و قزاقستان، دبیر کمیته مرکز حزب کمونیست اتحاد شوروی، صدر هیئت رئیسه شورایعالی اتحاد شوروی بود. در سالهای جنگ کبیر میهنی، به جبهه رفت. درجنگ درجه ژنرالی گرفت.
نهایت این که، چه تدابیر برای خروج از بن بست در راه ترقی وشکوفائی کشور اندیشیده شد؟
حاکمیت بورژوازی اقداماتی نظیر، میلیاردها سرمایه گذاری خارجی، میلیونها نیروی کار مهاجر و تمرکز مالکیت در دست آنهائی را که از طریق کلاه برداری بدان دست یافته اند، راه خروج از بن بست ارزیابی می کـند. در چنین حالتی، حتی خود صورت مسئله مربوط به استقلال، امنیت ملی کشور و عدالت اجتماعی هیچ محتوا و مفهومی نمی تواند داشته باشد.
آقایان محترم، همه دزدیده های خود را به صاحبان واقعی آنها، به دولت و طبقه کارگر برگردانید، دارائی های مردم زحمتکش را پس بدهیـد و بعد از آن ، به صلح، به هم گـرائی اجتماعی دعوت کـنید. در غیر این صورت، عوامفریب نکـنید.
حاکمیت و مالکیت، راه رشد سوسیالیستی و دولت جمهوریهای متحد، حفاظت از خلق و افزایش جمعـیت، از مردم ربوده شده است، همه آنها، باید برگردانده شود.
فقط اتحاد شوروی قادر به رفع خطر هسته ای بود.
امداد گران- چرنوبیلی ها- آثار ناشی از انفجار راکتور برق نیروگاه اتمی چرنوبیل را از میان برداشتند و اینک، قبل از هر کاری، باید لایه های دروغ را دفن کرده، واقعیات را روشن سازند وجعلیات کینه توزانه را افشاء کـنند.
در کار از میان برداشتن پیامدهای انفجار، بیش از ۵٠٠هزار نفـر شرکت کـردند. بیش از ١۳٠هزار نفـر ساکن منطقه، به مکان های امن منتـقـل شدند.
۵٦٠ هزارمترمربع مسکن در اختیار انتقال یافتگان گذاشته شد، شهر سلاووتیچ برای پذیرش ٢٠ هزار نفـر تجهیز گردید.
دولت، لیستی مرکب از ۵۷٦هزار نفـر برای ارائه خدمات پزشکی سیستماتیک در مقابل آلودگی به تشعشات رادیواکتیو و کنترل آن را تنظیم کرد.
١٢٠٠آزمایشگاه رادیولوژی برای کـنترل تاثیر تشعشعات اتمی بر روی محصولات روستائی راه اندازی شد. محصولات ٢میلیون و٣٦٠هزار هکتار اراضی کشاورزی برای بررسی قابلیت مصرف آنها، معاینه به عمل آمد. فعال کردن میلیونها متر مربع اراضی متوقف گردید. سه بلوک نیروگاه اتمی مجددا مورد بهره بداری قرار گرفتو بلوک چهارم منفجر شده در تابوت مخصوصی بسته شد.
فاجعه ملی حادثه انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل، زمانی روی داد که، اتحاد شوروی هنوز یک قدرت بزرگ جهانی بود، مرحله اول نوسازی تازه آغاز شده بود، کشور هنوز سرپا بود، نوسازی ها در چهار چوب سوسیالیسم، برای بهسازی، نه تخریب آن، پیش می رفت. کشور شوراها، همه نیرو و توان خود را بکار گرفت و به تنهائی و بدون کمک خارجی، خطر مرگبار هسته ای را رفع کرد. اگر چنین حادثه ای در روسیه سرمایه داری اتفاق می افتاد، تمام کشور ویران می شد.
در اینجا، لازم است به شرح مفـصل سازماندهی کارهای بازسازی گسترده، در شرایط بویژه بپردازم. چنین فرصتی هیچگاه نبود. با این همه، بعدها، پس از پایان کارهای حادثه انفجار، سیاست ها واژگـون گردید و یا بطوری که، "ب. ای. آلـئـینـیک" شاعر شوروی ترسیم می کـند، روباه تزئین شده، با تخریب اتحاد شوروی، به طرز غریبی همه آنچه را که برای نجات صدها هزار انسان شوروی از خطر حمله هسته ای انجام شده بود دگر گونه جلوه داد.
به این ترتیب، بیست سال قبـل، ٢٦آوریل سال ١۹٨٦، نیروگاه اتمی چرنوبیل، در اثر تخلـف جدی از مقررات استـفـاده، دقیقا، با مسدود کردن تجهیزات حفاظتی و خاموش کردن کامل سیستم خنک کـننده اضطراری، راکتور چهارم آن منفجر شد. مواد رادیوآکـتیویته در فضا پخش شد، آتش سوزی روی داد. آتش، به سرعت خاموش گردید، متاسفانه، دو نـفـر در اثر آتش سوزی کشته شدند.(توضیح مترجم: با توجه به این که، مترجم، حوادث منجر به تخریب سوسیالیسم و تجزیه اتحاد شوروی را از همان ابتدا، تعقیب کرده است، یادآور می شود که، حادثه انفجار در راکتور چهارم نیروگاه اتمی چرنوبیل، در جریان یک بازرسی پیش بینی نشده غیر منتظره، همانطور که نویسنده اشاره کرده است، درنتیجه « مسدود کردن تجهیزات حفاظتی و خاموش کردن کامل سیستم خنک کـننده اضطراری» توسط متصدی امر، مدتی پس از فرود آمدن یک هواپیمای ورزشی آلمانی در میدان سرخ مسکـو روی داد. بنابراین، انتظار می رفت، نویسنده همین کتاب، مسئله بازرسی پیش بینی نشده در نیروگاه، ارگان سازمانده آن، ترکیب اعضای هیئت بازرسی و علل احتمالی این عمل اوپراتور و سرنوشت بعدی وی را نیز تحلیل و بررسی می کرد. بویژه اینکه، در سالهای پروسترویکای گارباچف، از زبان انسانهای زیادی در محافل خصوصی این جمله شنیده می شد: « بزودی، اتحاد شوروی را از بین می بریم». سؤال اساسی این است که آیا فرود آمدن هواپیمای ورزشی در میدان سرخ، حادثه انفجار در نیروگاه چرنوبیل و رویدادهای دیگر،از جمله، ظهور شیادانی نظیر کاشپیروفسکی، چوماک، نشانه سوراخ – سوراخ شدن حزب کمونیست و حاکمیت شوروی بواسطه امپریالیسم جهانی و تشدید فعالیت نیروی تخریب داخلی نبود؟).
نظیرچنین حادثه ای با احتساب پیامدهای آن، در جهان روی نداده است. رهبری کشور، پیش از همه، لازم بود، علل حادثه و مقیاس آن را بررسی و ارزیابی کـرده، اقدامات فوری اولیه را بکار گیرد. این هم نیازمند زمان بود. از همه مهم تر، این بود که، تصمیم گیری عجولانه و نا محتاطانه، باعث ترس وهراس میلیون ها مردم نگشته و موجب افزایش تلفات انسانی بیشتر نگردد.
یک روز بعد از حادثه انفجار، ٢۷آوریل، گروه عملیات سریع هیئت سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی و کمیسیون دولتی تشکیل شد.
گروه عملیات سریع هیئت سیاسی، اولین جلسه خود را ٢۹آوریل تشکیل داد، پس از آن جلسات روزانه، در طول نیمه اول ماه مه، حتی روز اول ماه مه بر گزار می شد. در دوره های اولیه که از میان برداشتن سریع پیامدهای حادثه ضروری بود، هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی هم، هر هفته اوضاع منطقه حادثه را مورد بررسی قرار می داد.
مقر گروه عملیات در مسکو و کمیسیون دولتی در محل حادثه واقع بود. اعضای گروه، وزیران و رهبران موسسات علمی، در صورت نیاز، به مناطق تحت تأثیر مواد رادیوآکـتیو، اعزام می شدند. گروه عملیات از ماه آوریل سال ١۹٨٦تا ماه ژانویه سال ١۹٨٨، یعنی بیش از یک سال و نیم، به کارش ادامه داد. ٤٠ جلسه برگزار کرد، عملا مسائل زیادی حل وفصل گردید، توده های مردم نجات داده شدند.
ن.ای. ریژکوف(عضو هیئت سیاسی، نخست وزیر اتحاد شوروی، مسئول گروه)، ای. ک. لـیگاچوف، عضو هیئت سیاسی (دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی)، و. م. چبریکوف(رئیس کمیته امنیت ملی اتحاد شوروی)، و. ای. واراتنیکوف(نخست وزیر جمهوری سوسالیستی فدراتیو روسیه)،اعضای مشاور هیئت سیاسی: و. ای. دولگیخ(دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی)، س. ل. ساکالوف(وزیر دفاع اتحاد شوروی) و و. آ. ولاسوف وزیر کشور اتحاد شوروی، اعضای گروه عملیات سریع بودند.
یو. پ. باتالین، گ. ای. مارچوک، و. س. موراخووسکی، معاونان نخست وزیر اتحاد شوروی، ای. پ. یاستربوف، آ. گ. مانیکوف، مسئولان شعب کمیته مرکزی حزب کمونیست، آ. پ. الکساندروف، صدر هیئت رئیسه آکادمی علوم اتحاد شوروی، یو. آ. ایزرائیل اوف، صدر کمیته دولتی هواشناسی، ای. پ. سلاوسکی، وزیر وزارت خانه ساخت ماشینهای متوسط، آ. ای. مایورتس،وزیر انرژی، م. ای. شادوف، وزیر صنایع زغال سنگ، ن. س. کاناروف، وزیر راه آهن، و. ای. آریستوف، وزیر بازرگانی خارجی، س. ف. آخرامی اوف، رئیس ستاد مرکزی وزارت دفاع اتحاد شوروی، ای. ی. چازوف، وزیر بهداری اتحاد شوروی ومعاون اول وی، او. پ. شئپین، آ. ای. پاتاپوف، وزیر بهداری جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه، آ. گ. کاوالیوف، معاون وزیر امور خارجی اتحاد شوروی، سه نفر از آکادمیسین ها، و. آ. لگاسوف، ای. پ. ولیخوف، آ. م. وارابیوف و دیگران، همیشه در کار گروه عملیات سریع و جلسات آن، شرکت می کردند. روزنامه های «پراودا» و «سووتسکایا راسیا» و سر دبیران آنها، و. گ. آفاناسیوف و و. و. چیکین، در امر روشنگری بمنظور از میان برداشتن پیامدهای حادثه، نقش بسیار ارزنده ای داشتند.
برای از میان برداشتن پیامدهای این حادثه، آکادمی علوم اتحاد شوروی، ٢١ وزارت خانه، ٤ دانشکده علمی، ارگانهای رهبری کشور، مرکزی و محلی جمهوریهای روسیه، بلیو روس، اوکرائین و نیروهای مسلح اتحاد شوروی وارد عمل شدند.
معاونان نخست وزیر، ب. ای. شربـین، یو.د. سیـلایـوف، و. ک. گوسیـوف و گ. گ. ودرژنیکـوف، به نوبت، کار کمیسیون دولتی را در محل حادثه، رهبری می کردند.
در سال ١٩٨٦، وزارتخانه انرژی اتمی، مرکز علمی طب رادیوآکـتیو، شورای هماهنگی مقابله با حوادث، تشکـیل و مستقیما وارد عمل شدند.
همانطور که توضیح دادیم، عالی ترین ارگان های حزب کمونیست و دولت اتحاد شوری، کار سازماندهی و رهبری از میان برداشتن پیامدهای حادثه را بر عهده گرفتند. رهبران پرتوان، سازمانگران کارآزموده و دانشمندان آگاه کشور، به این کار جلب شدند. اینها، انسان های سیستم شوروی و هر یک شخصیت بارزی بودند. هیچیک از آنها، در انجام مسئولیت های محوله، علیرغم احتمال خطرات سنگین، کوتاهی نکردند.
گروه عملیات سریـع هیئت سیاسی، با بهره گیری از کمک های دائمی و گسترده دانشمندان و متخـصصان، تدابیر بسیار جدی برای از میان برداشتن و جلوگیری ازگسترش پیامدهای ناگوار حادثه انفجار نیروگاه چرنوبیل، تقویت امنیت نیروگاههای اتمی، مدرنیزه کردن و ساختن راکـتورهای اتمی نـسـل جدید، اندیـشیده و به کار بست و اجرای کامـل تـصـمیمات هـیئت سیاسی را زیر نظر خود گـرفت. این گروه بخوبی از عهده کار هماهنگی همه تلاشهای کشور، حزب، ارگانهای علمی و اقتصادی برای تحـقـق اقدامات لازم، تعـیین اولویت زمانی برای اجرای امور تأخیرناپذیر، برآمد.
گروه عملیات سریـع در سه جلسه اول خود، ٢۹، ٣٠ آوریل و اول ماه مه، مسئـله اوضاع رادیوآکـتیوی نیروگاه چرنوبیل و مناطق نزدیک اطراف آن، سازماندهی ارائه خدمات پزشکی به مردم، کوچاندن مردم شهر پریـپـیـات(Pripyat)، شرکت واحدهای وزارت دفاع در عملیات رفع پیامدهای حادثه و توزیع ١٠ هزار تن سهمیه مواد غذائی بین انتقال یافتگان را مورد بررسی قرار داد. درست همین روزها، ٢هزار نفر پرسنل نظامی از واحدهای شیمیائی نیروهای مسلح، به محل حادثه رسیدند و کار پاکسازی محوطه نیروگاه و مناطق مسکونی همجوار از تأثیرات اتمی را آغاز کردند.
دوّم ماه مه، نیکلای ریژکوف و ایگـور لیگاچوف از محل حادثه و مناطق مسکـونی انتقال یافتگان بازدید کردند. آنها، با حضور ب. ای. شربـین، صدر کمیسون دولتی و رهبران اوکرائین، وضعیت منطقه را در محل بررسی کرده و در جریان تماس مستقیم با مردم مطمئن گردیدند که، کارهای ضروری سازماندهی شده است. در ضمن آن، معلوم گردید که، در سازماندهی ارائه خدمات و کمکهای پزشکی مورد نظر به مردم نواقصی وجود دارد.
همچنین، همانجا تصمیم گرفته شد، همه ساکنان منطقه ای به شعاع ٣٠ کیلومتر در اطراف نیروگاه، به مکان امن تری کوچانده شود. انتقال مردم همان روز آغاز شد. حضور هیئت ما در منطقه و تصمیمات اتخاذ شده، در روزنامه ها، رادیو و تلویزیون وسیعا انعکاس یافت. ١٤ماه مه، میخائیل گارباچف از تلویزیون سخنرانی کرد. در واقع، این، مراجعه به مردم اتحاد شوروی بود.
لازم به یادآوری است که، در تمام جلسات گروه عملیات سریع، صرفنظر از اهمیت مشکلات دیگر، مسئله کوچاندن ساکنان منطقه، اسکان و تأمین شغل آنها، پرداخت حقوق، تحصیل دانش آموزان در مدارس، ارائه خدمات پزشکی به مردم، تأمین «مواد غذائی سالم»، پاکسازی منطقه از تأثیرات تشعشعات اتمی و ساخت منازل جدید برای مـنتـقـل شدگان، مورد بحث و بررسی قرار می گرفت. یعنی، درمرکز عاجلترین برنامه های هیئت سیاسی و گروه عملیات سریع آن، شورای وزیران و کمیسیون دولتی، ارگانهای حزبی و دولتی اتحاد شوروی، انسان و تأمین مایحتاج ضروری آن، قرار داشت و اجرای همه برنامه ها، کنترل می شد.
از جمله، در جلسه ١٢ماه مه، درمورد مسئله ضرورت و ترتیب انتقال کودکان، زنان باردار، مادران شیرده از شهر کـیف و مناطق مسکونی همجوار تصمیم گرفته شد.
درست همان روز، او. پ. شیـپیـن، معاون وزیر بهداری و یو. آ. ایزرائیل، رئیس کمیسیون دولتی با هواپیما به شهر کیف رفـتند و ١٣ ماه مه، با شرکت وزارت بهدای و آکادمی علوم اوکرائین جلسه مشورتی تشکیل دادند و پس از بررسی اوضاع، بدین نتیجه رسیدند که، منتقـل کردن افراد نامبرده اخیر، ضرورتی ندارد. همچنین بر این موضوع تأکید شد که، « ارزیابی وزارت بهداری اوکرائین از وضعیت رادیوآکـتیو اشتـباه بوده، اقدامات شتابزده و توصیه ها که، باعث بروز ترس و وحشت و شایعات دروغ در میان مردم کـیف شده است، بی اساس بوده است».
همراه با آن، اهالی برخی مناطق آلوده به مواد رادیوآکـتیو، تا جائی که، میزان آن، برای سلامتی دهها هزار زن و کودک مضر نبود، تابستان همان سال، در تفریحگاههای دانش آموزی، استراحتگاهها و نقاهـتگاهها اسکان داده شدند.
انبوه مردم ، ازجمله، در اوکـرائین، ٤٣١ هزارنـفـر مورد معاینه پزشکی قرار گرفتند. ٢٠۹ نفـر، به تشعشعات اتمی آلوده شده بودند. تا پایان سال ١۹٨٦، با احتساب آن ٢نفـر که،هنگام انفجار در نیروگاه اتمی، روز ٢٦ آوریـل کشته شده بودند، ٢٨ نفـر مردند.
کارهای تأخیرناپذیری که، می بایست مستقما در خود نیروگاه و نزدیکیهای آن انجام شود، سریعا مشخص گردید. محدود کردن کانونهای حادثه، جلوگـیری از نفوذ سوخـت اتمی گـداخته به زمین و مواد رادیـوآکـتیـویته، به رودخانه پریـپـیـات(Pripyat) که،آن خود، به دریاچه کـیف می ریزد، جزء کارهای تأخیر ناپذیر بود. آلوده شدن آب رودخانه پریپیات به مواد رادیوآکتیو، می توانست حوزه رودخانه دنئپر را که، منبع تأمین آب آشامیدنیها میلیونها مردم اوکـرائین است، آلوده سازد. که خود این می توانست، به فاجعه عظیم تری تبدیل شود.
خلاصه اینکه، کارهای منحصر بفردی در شرایط بویژه سخت، برای ساختن سیستم دفع حرارت بمنظور جلوگیری از تخریب فونداسیونهای بتونی راکـتورهای اتمی با سوخت هسته ای گداخته و ممانعت ازآلوده شدن آبهای زیر زمینی و مخازن آب به اجرا درآمد. همراه با آن، بمنظور جلوگیری از آلوده شدن منابع آب به مواد رادیواکـتیو، تجهیزات هیدروتکنیکی وسیع، سدها، چاهها، ساخته شد و با پاشیدن ماده خفه کـننده مواد ردایواکـتیو، از ریزش سواحل رود پریـپیـات جلوگیری به عمل آمد(٤ماه مه).
در هر حال، مقدار قابل توجهی مواد رادیواکـتیو، از راکـتور منفجر شده پخش شده بود که با استفاده از ماسه، گل، سرب و اسید بوریک دفـن گردید. خلبانان هلی کوپترها، ۵ هزار تن از این مواد را از هوا ریختند. در این کار، خلبانان مهارت و قهرمانیهای بزرگی از خود نشان دادند. تا تاریخ ٦ماه مه، پخش مواد رادیواکـتیو صدها برابر کاهش یافت، اما، هنوز زیاد بود.
همزمان با این کارها، کار دفن راکتور چهارم و راه اندزی مجدد سه راکتور نیروگاه نیر به پایان رسید.
کمیته دولتی هواشناسی با استفاده از تجهیزات هوائی و زمینی، اجرای همه تصمیمات مبنی بر دفع آثار حادثه و انتقال ساکنان منطقه را زیر نظر داشت. مثلا، در اواسط ماه ژوئن سال ١٩٨٦، کمیته دولتی هواشناسی با استفاده از عکس برداری های هوائی و زمینی، وضعیت رادیواکتیو در٤۵٨ منطقه مسکونی اوکرائین را مشخص نمود. به جمهوریهای روسیه و بلاروس، پیشنهاد بازگردندن اهالی ٢٣۷مرکز مسکونی داده شد. زیرا، تصمیم به بازگرداندن اهالی هر منطقه، بعد از بررسی جداگانه و مشخص، گرفته می شد.
در مجموع، ١٣٠هزار نـفـر کوچانده شدند. تعـداد قابل ملاحظه ای از آنها در در اماکن تازه ساز اسکان یافتند. برای کارکـنان نیروگاه، شهر مدرن سلاووتیچ(Slavoutich)، با تمامی امکانات شهری، مدارس، مهد کودکها، مراکز پزشکی، استخرها و سالن های کـنسرت، ساخته شد.
یک نمونه دیگر. بعد از معاینه دقیق فرآورده های خوراکی روستائی، فعالیت در١۵٠هزار هکتار از اراضی زیر کشت، ممنوع گردید.
گروه عملیات سریع و کمیسیون دولتی، عمدتا، توجه خود را به اجرای تصمیمات گرفته شده در رابطه با کارهای بازسازی، معطوف داشتند. ارگان های حزب کمونیست اتحاد شوروی، بطرز بسیار گسترده ای به این کار جلب شدند. در جلسات گروه عملیات سریع، نمایندگان وزارتخانه ها، کمیته های ایالتی، کمیته های اجرائی استانها، رهـبران اوکـرائین، روسیه و بلیوروس نیز شرکـت می کردند. برای اجرای بـرخی تـصـمیـمات، چند ساعـت و برای بـقـیه کارها، ٢ـ ٣ روز مهلت تعـیین می گـردید.
گروه عملیات سریع، با شرکت دانشمندان، شعـب کمیته مرکزی حزب و شورای وزیران، پروژه کارهای کم وبیش بزرگـتری را که، اجرای آنها به زمان زیادتری نیاز داشتند، تدوین و به هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و شورای وزیران اتحاد شوروی ارائه می کرد.
همه تصمیمات اصولی دفتر سیاسی و دولت، بر مبنای توصیه های دانشمندان، گرفته می شد. دانشمندان و مجامع علمی موظف بودند، پیشاپیش، پایه های علمی مصوبات را مورد تحقـیـق و بررسی قرار دهـند.

٭٭٭٭٭

هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی در جلسه اختصاصی خود در ماه ژوئن سال ١٩٨٦، پس از ارزیابی نظرات متخصصان درباره حادثه انفجار در نیروگاه اتمی، گزارش کمیسیون دولتی راجع به حادثه را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. در ارتباط با این مسئله قرار صادر کرد. گزارش این جلسه دفتر سیاسی و تدابیر اتخاذ شده برای تأمین امنیت نیروگاههای اتمی در مطبوعات شوروی انتشار یافت. در ماه ژانویه سال ١٩٨۷، با هدف اعمال کـنترل بر اجرای مصوبه مزبور، کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، باشرکت دانشمندان و متخصصان، تکنسین ها و طراحان، جلسه مشاوره برگزار کرد. در باره مدرنیزه کردن سیستم اتمی وقت و تسریع تعویض آنها با راکـتورهای الکتریکی آبی – ١٠٠٠، اتوماتیزه کردن کامـل سیستم هدایت کـننده و حفاضتی راکـتورها تصمیم گرفت. تدابیرمشخصی برای ساختن راکتورهای حرارتی خنک شونده با گاز، در کوتاه مدت اتخاذ کـرد. دفتر ویژه طراحی تشکیل گردید. بهره برداری از دو دستگاه اتمی تازه آزمایشی - صنعتی در پنج ساله هشتم(سالهای ١٩٩١ـ ١٩٩۵) را پیش بینی کرد. کارهای بسیار جدی در زمینه مدرن سازی راکتورهای اتمی موجود، ارتقاء کیفیت آموزشی و مهارت کادرهای شاغل در راکتورها به اجراء گذاشته شد.
٭٭٭٭٭
انفجار در نیروگاه اتمی چـرنوبیل، موجب پخش مواد رادیواکـتیویته در مناطق مسکونی پر جمعـیت، باعث آسـیـب دیدن و عذاب هزاران نـفـر گردید. حزب، دولت و همه کشور، تمام آنچه را که در توان داشت، برای تسکین و تخـفـیـف آلام آنها انجام داد. این مبارزه ای بود در راه استخلاص مردم و حفظ سلامتی آنها. علیرغم آن، همچنانکه گفته شد، متاسفانه، ٢٨نـفـر، در نتیجه بیماریهای ناشی از تشعشعـات اتمی مردند.
در کار های مختلف برای از میان بر داشتن پیامدهای انفجار نیروگاه اتمی، بیش از ۵هزار نـفـر شرکت کردند، تکنولوژی مدرن کـنترل از راه دور و وسایل جلوگیری ازتأثیر رادیو آکـتیو به کار گرفته شد. کوچاندن اهالی مناطق واقع در حوزه تأثیر مواد رادیوآکـتیو، ضرورت پرداختهای اجتماعی، بهبودی ارائه خدمات پزشکی به آنها، کار بغایت سنگینی بود. بسیاری از امدادگران حادثه نیازمند بهسازی شرایـط مسکن و تأمـینات مالی خود هستند. آنها در شرایط سخت و فشرده کار کردند و برای نجات زندگی انسانها، شجاعتها و قهرمانی های بزرگی از خود نشان دادند. بیش از٦٤٠٠ نفر به دریافت مدالها و نشانهای شوروی مفـتحر شدند. دولتها و خلقهای زیادی با دولت و مردم شوروی اظهار همدردی کردند. بسیاری از آنها به اشکال مختلف، پیشنهاد کمک دادند.
در عین حال بودند کسانی که، بعد از گذشت چند سال، زمانیکه، پروسترویکا(بازسازی) به مرحله« بود و نبود اتحاد شوروی» وارد شده بود، بخصوص در «انجمن تحـقـیقـات» اوکرائین، تازه فهمیدند که، رهبری کشور و جمهوری اوکرائین را به مخفی نگاه داشتن ابعاد حادثه نیروگاه هسته ای و سازماندهی گویا، نادرست کارهای بازسازی متهم کـنند. خود آنها که مستقیما در این کارها شرکت نکـرده بودند، ازبریده های نوشته های انتقادی مطبوعات وقت و بیانیه های دولتی استفاده کرده اند. اخیرا، شخص دیگری بنام کارالـیتسکی، با استفاده از نوشته های جعلی روزنامه ها، در «اطلاعیه» خود، تحت عنوان «آژیر خطر»، بدون ارائه حتی یک فاکت، حزب کمونیست جمهوری فدراتیو روسیه و رهبر آن، گـنادی زیوگانوف را به فساد متهم کرده است. عجیب است، این قصه هنوز ادامه دارد! بسیاری از این اتهام زنان، با سربار شدن به بدبختی های مردم، به مقام نمایندگی مجلس رسیده، کتاب چاپ می کـنند و «مشهور» می شوند.
بزرگترین نگرانی رهبری اتحاد شوروی، این بود که، هر چه زودتر بفهمند در نیروگاه هسته ای چرنوبیل چه روی داده است، مقیاس حادثه و عواقـب آن را مشخص کـنند، به جوّ رعب و وحشت در جامعه دامن نزنند، تدابیرعملی اتخاذ نمایند و توان انسانی و اقتصادی – مالی کشور را به سمت هدف اصلی هدایت کـنند.
اگـر در تاریخ ٢٨ آوریل، هیئت سیاسی اطلاعیه ای در باره حادثه انفجار در نیروگاه اتمی چرنوبیل صادر کرد و همان روز، کمیسون دولتی تشکـیل گردد، چگونه می توان از پرده پوشی حادثه صحبت کرد. همچنین در همین تاریخ، ب. ای. شربـیـن، صدر کمیسیون دولتی، به در چرنوبیل رفت. دوم ماه مه، اعضای گروه عملیات سریع در منطقه انفجار اتمی کار می کردند، روزنامه های «پراودا» و «ایزوستیا»، هم همان موقع، با تیراژ ١٨ میلیون نسخه، در این باره، نوشتند. رهبری وقت کشور، از اعتماد مردم برخوردار بود، روحیه اعـتماد بخود و آرامش را در جامعه برقرار ساخت.
در دو هفته اول ماه مه، کنفرانس های مطبوعاتی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد، با سفرای کشورهای خارجی دیدارهائی صورت گرفت، ازخبرنگاران و دوبار ازهیئت نمایندگی آژانس بین المللی انرژی اتمی، همچنین از نمایندگان پارلمان اتحاد شوروی و کشورهای خارجی، وزرا و شخصیت های اجتماعی، دانشمندان آمریکا، انگلیس، فرانسه و کشورهای دیگر، برای سفـر به چرنوبیل دعوت به عمل آمد. هانس بلیکس، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، در مصاحبه خود اعلام کرد: مهم این است که اتحاد شوروی در رابطه با انرژی اتمی شـفـاف و عـلـنی عمل کرد».
درست از همان روزهای اول انفجار، هزاران نفـر مکانیک، متخصص ساختمانی، سرباز و افسر در محل حادثه کار می کردند. دهها هزارنفـر از منطقه کوچانده شدند. کارهای توضیحی و دیدارهای منظم با روستائیان عملی می شد. در نتیجه در سال ١٩٨٦، دو فیلم مستند ساخته شد. پس، از کدام مخفی کاری می توان صحبت کرد؟ این، دروغ کـینه توزانه ای است! در اینجا، غیر از تحقـیـقـات علمی و تکنولوژی بازسازی امنیت هسته ای، راز نهانی باقی نمانده است.
البته، در پیشبرد چنین کار بزرگ و پیش بینی نشده، خطاها و نارسائی هائی محسوسی وجود داشت. در باره آنها، اغلب، علنی صحبت شده است، مهم این بود که برطرف شدند. روشن است: همه آنچه که برای تأمین امنیت هسته ای کشور انجام شد، بنا به اعتراف متخصصان و آگاهان، فـقـط در حد توان اتحاد شوروی، ساختار اجتماعی و اقتصاد برنامه ریزی شده آن بود که قدرت تدارک ذخایر عظیم خود در کوتاه ترین مدت، برای ازمیان برداشتن پیامدهای چنین حوادثی و بازسازی آن را داشت. موضوع مهم دیگر، این که رشد نیروهای مولد امروزی، تأمین امنیت تکـنیک نوین و تکنولوژی دوره انقلاب علمی- فـنی، نیازمند تـقـویت نقـش دولـت در اقتصاد و در جامعه می باشد.

راه توده 142 30.07.2007


 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت